وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

آن ‌ها ‌اهل آتش هستند






آيا مي ‌دانيد زناني كه زينت خود را نشان مي‌ دهند و خودنمايي مي ‌كنند

و بدحجاب هستند چه گناهي دارند؟

۱- آن ‌ها ‌اهل آتش هستند. پيامبر (صلى الله عليه وسلم) مي‌ فرمايد: « صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا… وَنِسَاءٌ كَاسِيَاتٌ عَارِيَاتٌ مُمِيلَاتٌ مَائِلاَتٌ رُءُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ لاَ يَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلاَ يَجِدْنَ رِيحَهَا وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ كَذَا وَكَذَا». (مسلم).

معني: دو گروه از اهل دوزخ مي ‌باشند كه نظير آنها را مشاهده نكرده ‌ام… دسته دوم زناني هستند كه ظاهراً لباس پوشيده‌ اند اما در حقيقت لخت و عريانند، دور از راه حق، و موهاي سرشان را چنان در يك جا جمع مي‌كنند كه به كوهان كج شترها مي‌ ماند اين نوع زنان داخل بهشت نمي‌ شوند حال آنكه بوي بهشت از مسيرهاي چنين و چنان (كنايه از بعد مسافت) به مشام مي رسد».

۲- در آخرت برهنه و عريانند: پيامبر (صلى الله عليه وسلم) مي ‌فرمايد: «رُبَّ كاسية في الدنيا عارية في الآخرة»: يعني چه بسيار زناني هستند كه در دنيا ظاهراً لباس پوشيده‌ اند اما در آخرت عريان خواهند بود. زناني كه لباسهاي نازك و تنگ كه برجستگيها و بدن آنها مشخص است.

۳- مبغوض‌ترين بندگان نزد خدا هستند: پيامبر (صلى الله عليه وسلم) در حديث مي ‌فرمايد: «أبغض الناس إلى الله ثلاثة …. ومبتغ في الإسلام سنة الجاهلية». (البخاري). ومن سنة الجاهلية التبرج، قال تعالي: ﴿وَلاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى﴾. معني: «سه دسته نزد خدا از مبغوضترين مردم هستند كه يكي از آنها كساني هستند كه خواهان بوجود آمدن و تداوم رسم و رسوم دوران جاهليت در اسلام مي ‌باشند». كه يكي از سنتها و رسوم جاهليت تبرج و خودنمايي زنان است. خداوند مي ‌فرمايد: و مانند دوران جاهليت خود نمايي نكنيد.

۴- به اندازه گناه كسي كه او را تقليد و يا فريب او را مي‌خورد گناه بر اوست: پيامبر (صلى الله عليه وسلم) مي ‌فرمايد: «من دعا إلى ضلالة كان عليه مِنَ الإثم مثلُ آثام من تبعه لا ينقص ذلك من آثامهم شيئاً». (مسلم) معني : دعوت كننده بسوي گمراهي علاوه بر گناهان خود در گناهان كساني كه از او پيروي مي‌كنند نيز شريك است بدون آنكه چيزي از گناهان آنها كاسته شود.

۵- ملعون و مورد نفرت خداست: فقد روي «… نساء هم كاسيات، عاريات على رؤوسهن كأسنمة البخت … ملعونات…». (أحمد وابن حبان والحاكم). معني: از پيامبر (صلى الله عليه وسلم) روايت شده كه زنان بظاهر پوشش دار اما در واقع عريان كه موي سرشان بمانند كوهان كج شتر است ملعون و مورد نفرت خدا هستند. (احمد، وابن حبان و حاكم)


۶- زنا كار است: «أيما امرأة استعطرت فمرت على قوم ليجدوا ريحه فهي زانية». (ابو داود) معني : هر گاه زني خود را معطر نمايد و بر مردمي عبور نمايد كه بوي عطرش به آنها رسد مثل اين است كه زنا كرده باشد.

۷- نمازش قبول نمي‌ شود: پيامبر (صلى الله عليه وسلم) مي‌ فرمايد: «أيما امرأة تطيبت ثم خرجت إلى المسجد لم تقبل لها صلاة حتى تغسل». (ابن ماجه). معني : هر زني كه خود را معطر نمايد و سپس به مسجد برود نمازش قبول نيست مگر اينكه آثار عطر را از خود بزدايد.

(ابن ماجه)

۸- پرده بين او و خدا پاره شده است: پيامبر فرمود : « أَيُّمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ ثِيَابَهَا فِي غَيْرِ بَيْتِ زَوْجِهَا, فَقَدْ هَتَكَتْ سِتْرَ مَا بَيْنَهَا وَبَيْنَ اللَّهِ». (ابن ماجه والحاكم) هر زني كه لباسش را در غير منزل شوهرش در آورد و برهنه شود حتماً پرده بين خود و خدايش را پاره مي ‌نمايد.

۹- نسبت به خدايش سركش و نافرمان است:

﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى﴾. [الأحزاب: ۳۳]. زنها بايد در منزل خود بمانند و مانند دوران جاهليت خود نمايي نكنند.

«ولا تمنعوا إماء الله مساجد الله وليخرجن وهن تفلات وبيوتهن خير لهن». «ابو داود». كنيزهاي خدا را از مساجد خدا منع ننمائيد، اگر به مسجد رفتند خود را معطر ننمايند، اما در عين حال خانه ‌هايشان بهتر است.

۱۰- (زن بد حجاب) اسلحه شيطان است: «المرأة عورة فإذا خرجت استشرفها الشيطان، وأقرب ما تكون من ربها وهي في قعر بيتها». (الترمذي). زن عورت «پوشيده ‌رو» است بمحض خارج شدن شيطان و شيطان ‌صفتان سعي در فريب او را دارند. اگر در كنج خانه باشد و بيرون نيايد به خداوند نزديكتر است.

صالح بن عبدالله الصياح

ترجمه: نساء في النار

منبع : bonyanejihad.com



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۵ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

كارنامه اعمال




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آرزوى جبرئيل چيست؟



آرزوى جبرئيل چيست؟


پيامبراكرم (ص) به على(ع) فرمود :

 اى على ؛ جبرئيل به من گفت:
 آرزو داشتم بخاطر انجام هفت كار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم .

۱ـ در نماز جماعت شركت كردن. ۲ـ همنشينى با علما. ۳ـ اصلاح و آشتى برقرار كردن بين دو نفر كه با هم قهر هستند. ۴ـ محبت و نوازش نمودن نسبت به يتيمان. ۵ـ عيادت مريض نمودن. ۶ـ تشييع جنازه كردن. ۷ـ در موسم حجّ به حاجيان در مكه آب دادن.


بعد پيامبراكرم(ص) به على(ع) مى فرمايد:

يا على در انجام اين امور جدّى و كوشا باش.

 

«مواعظ العدديه»

بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شناخت بيشتر بهشت از نگاه روايات



شناخت بيشتر بهشت از ديد روايات

در بهشت داخل نمى ‏شود، جز كسى كه امامان را بشناسد و امامان نيز او را بشناسند .

بهشت، جايگاهي است كه همه انسان ها رسيدن به آن را آرزو مي كنند. همه افراد در نهاد خويش، چنين خواسته اي را دارند و اهل ايمان هم سوداي دستيابي به آن عالم جاويدانِ بدونِ رنج و ناراحتي را در سر مي پرورانند. آنان هم كه با بصيرت و عرفان به جهان هستي مي‌ نگرند و خود را پاك و صالح احساس مي كنند، براي نجات از سختي ها و تلخي ها و پرگشودن به جهان نعمت ها و لذّت ها، با خوشحالي خواستار كنار رفتن «پرده و حجاب تن» هستند. اما اينكه بهشت چگونه جايگاهي است، عوامل ورود به بهشت چيست و درجات بهشتيان چگونه است، از مجهولاتي است كه دست يافتن به آن ها براي آدمي بسيار خوشايند است.

امام علي عليه السلام در نهج البلاغه به اين مسائل پرداخته است. بهشت چگونه مكانى است؟ امام عليه السلام در توصيف جايگاه بهشت مي فرمايد: «وَ يُخَلِّدْهُ فِيَما اشْتَهَتْ نَفْسُهُ، وَ يُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ عِنْدَهُ، فِي دَار اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ، ظِلُّهَا عَرْشُهُ، وَ نُورُهَا بَهْجَتَهُ، وَ زُوَّارُهَا مَلاَئِكَتُهُ، وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ؛ خداوند آن انسان پارسا و با تقوا را در آنجا كه خود مى ‏خواهد، زندگى جاويد مى‏ دهد و در نزد خود در جايگاه گرامى و با ارزش منزل مى ‏دهد؛ در سرايى كه خداوند آنان را براى دوستان خود برپا ساخته است، سايبان آن عرش او و روشنايى آن، خوشنودى او و ديدار كنندگان آن، فرشتگان و دوستان آن، پيامبران مى ‏باشند.»(1) 

 عوامل ورود به بهشت
اينكه داشتن چه ويژگي ها و چه عواملي زمينه ساز ورود آدمي به بهشت هستند، از مسائل مهم در اين زمينه است كه هر كسي مشتاق دانستن آن مي باشد.

.........        

معرفت خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم ‏السلام

«فَإِنّهُ مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ عَزَّوَجَلّ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ مَاتَ شَهِيداً، وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللهِ، واسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَى مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ، وَ قَامَتِ النِّيَّةُ مَقَامَ إِصْلاَتِهِ لِسَيْفِهِ؛

پس راستى چنين است كه اگر يكى از شما در بستر خود در حالتى بميرد كه به حق پروردگار و حق پيامبر و اهل بيت پيامبر آشنا باشد، او شهيد از دنيا رفته پاداش شهيدان را دارد و پاداش او در روز قيامت بر عهده خداوند متعال است، و ثواب آن كار نيك كه انجام آن را در دل داشته و قصد آن را نموده بود، خواهد برد و آن قصد او براى جنگيدن در راه خدا و انجام كار نيك جايگزين و جانشين از نيام بر كشيدن شمشيرش مى ‏شود.»(2)

ورود به بهشت با مشروط شدن بر اينكه عارف به مقام خداوند و پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم ‏السلام بودن، نشانگر اهميت اين مسئله است و كسي كه عارف به اين مسئله نباشد، هر چقدر هم كه كار نيكي انجام داده باشد، نمي تواند به بهشت وارد شود:

«لاَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَهُمْ وَعَرَفُوه»

در بهشت داخل نمى ‏شود، جز كسى كه امامان را بشناسد و امامان نيز او را بشناسند.»(3) 

 
يارى و دوستى اهل بيت عليهم‏ السلام

«نَاصِرُنا وَمُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ؛

آن كه ما را يارى رساند و ما را دوست داشته باشد، رحمت خداوند در انتظار اوست.»(4)

صرف دوست داشتن پيامير صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام، جوازي براي ورود به بهشت نمي شود؛ بلكه اين دوست داشتن بايد با ياري و كمك كردن آنان در همه موارد همراه باشد.

مطابقت عمل با عقيده

كسي كه مشتاق ورود به بهشت است، بايد شايستگى خود را به اندازه ‏اى برساند كه امامان اهل بيت عليهم ‏السلام او را به عنوان شيعه و پيرو بپذيرند؛ يعني اعمال او مطابق سيره و روش آنان باشد:

«إنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَالْشَّرَّ؛ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا، وَاصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا الْفَرَائِضَ الْفَرائِضَ! أَدُّوهَا إلَى اللهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ؛

خداوند، كتاب راهنمايى را فرستاده است كه نيك و بد در آن بيان گرديده است.

پس روش نيك را برگزينيد تا هدايت گرديد و از بدى دورى نماييد تا راه مستقيم و درست را بپيمايد. واجبات را رعايت كنيد! واجبات را رعايت كنيد ـ آن ها را به گونه ‏اى پسنديده انجام بدهيد ـ حق خداوند را در مورد آن ها بپردازيد كه رعايت واجبات و رعايت حق خداوند در آن ها شما را به بهشت مى‏ كشاند.»(5) به عبارتي مطابقت اعتقادات و باورها با اعمال انسان، از ويژگى ‏هاى انسان‏ هايى است كه در روز قيامت جايگاه آنان بهشت جاويد خواهد بود:

«وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِى الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِى وَ الْأَقْدَامِ؛

و همانا پاداش انسان در گفتار به وسيله زبان و در كردار به وسيله كار و تلاش با دستان و پاهاست.»(6)


امام عليه السلام اين مسئله در پندي به مردي كه از حضرت درخواست پندي كرده بود، اين گونه بيان مي دارد: «از كسانى مباش كه بدون عمل صالح به آخرت اميدوار است و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخير مى اندازد، در دنيا چونان زاهدان سخن مى گويد، اما در رفتار همانند دنياپرستان است. اگر نعمت ها به او برسد، سير نمى شود و در محروميت قناعت ندارد. از آنچه به او رسيد، شكرگزار نيست و از آنچه مانده، زياده طلب است.

ديگران را پرهيز مى دهد، اما خود پروا ندارد. به فرمانبردارى امر مى كند، اما خود فرمان نمى برد. نيكوكاران را دوست دارد، اما رفتارشان را ندارد. گناهكاران را دشمن دارد، اما خود يكى از گناهكاران است و با گناهان فراوان مرگ را دوست نمى دارد، اما در آنچه كه مرگ را ناخوشايند ساخت، پافشارى دارد. اگر بيمار شود، پشيمان مى شود و اگر مصيبتى به او رسد، به زارى خدا را مى خواند؛ اگر به گشايش دست يافت، مغرورانه از خدا روى بر مى گرداند. نفس به نيروى گُمان ناروا بر او چيرگى دارد و او با قدرت يقين بر نفس چيره نمى گردد. براى ديگران كه گناهى كمتر از او دارند، نگران و بيش از آنچه كه عمل كرده، اميدوار است.

اگر بى نياز گردد، مست و مغرور شود و اگر تهى دست گردد، مأيوس و سْست شود؛ چون كار كند، در آن كوتاهى ورزد و چون چيزى خواهد، زياده روى نمايد؛ چون در برابر شهوت قرار گيرد، گناه را برگزيده، توبه را به تأخير اندازد و چون رنجى به او رسد، از راه ملت اسلام دورى گزيند؛ عبرت آموزى را طرح مى كند، اما خود عبرت نمى گيرد. در پند دادن مبالغه مى كند، اما خود پند پذير نمى باشد.

سخن بسيار مى گويد، اما كردار خوب او اندك است. براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد، اما براى آخرت جاويدان آسان مى گذرد؛ سود را زيان و زيان را سود مى پندارد. از مرگ هراسناك است، اما فرصت را از دست مى دهد؛ گناه ديگران را بزرگ مى شمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك مى پندارد. طاعت خود را رياكارانه برخورد مى كند، خوشگذرانى با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد، به نفع خود بر زيان ديگران حكم مى كند، اما هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حكم نخواهد كرد.»(7)

چنين فردي هرگز جايگاهي در بهشت نخواهد داشت؛ زيرا كردارش با عقيده اش يكسان نيست.

 نيت خالص


وقتي اعمال انسان درست باشد و همه كارهايش مطابق فرمان خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و اولياى دين انجام باشد و از انجام آنچه كه مورد نهى آنان است، خوددارى ورزد؛ شايسته بهشت است، چرا كه داراي نيتي خالص و پاك است:

«وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ؛

و خداى سبحان به خاطر نيت راست و درون پاك، هر كس از بندگانش را كه بخواهد وارد بهشت خواهد كرد.»(8)

 جهاد در راه خدا

جهاد و پيكار در راه خدا و پايداري دين، يكي از اصلي ترين عوامل ورود به بهشت است:

«فَإِنَّ الجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ؛

پس راستى چنين است كه جهاد دروازه ‏اى از دروازه ‏هاى بهشت است كه خداوند اين دروازه را براى دوستان مخصوص خود گشوده است.»(9)

 تقوا و پارسايى

تقوا و پارسايي نيز يكي ديگر از عواملي است كه آدمي را به بهشت مي رساند:

«أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللهِ، بِتَقْوَى اللهِ وَ طَاعَتِهِ، فَإنَّهَا النَّجَاةُ غَداً، وَ الْمَنْجَاةُ أَبَدا؛

اى بندگان خدا! شما را به پارسايى تقواى الهى و پيروى از او ـ خداوند - سفارش مى‏كنم، به راستى كه آن پارسايى سبب رستگارى فرداي قيامت و رهايى از عذاب و كيفر هميشگى است.»(10)

 پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 183.
2. همان، خطبه 190.
3. همان، خطبه 152.
4. همان، خطبه 109.
5. همان، خطبه 167.
6. همان، حكمت 42.
7. همان، حكمت 150.
8. همان، حكمت 42.
9. همان، خطبه 27.
10. همان، خطبه 161.


بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ميوه‌اي كه 20 بار نام آن در قرآن تكرار شده است





خرما ميوه‌اي است كه مي‌تواند به سيستم گوارش كمك كند، اشتها‌‌آور بوده موجب بهبود عملكرد دستگاه گوارش، كمك به حفظ سلامت دستگاه عصبي و موثر در پيشگيري و درمان بسياري از بيماري‌هاست.

از درخت خرما در قرآن 20 مرتبه در 16 سوره و 20 آيه با عناويني چون: نخل، النخل، نخيل، النخيل، النخله، نخلا ياد شده است.

 خداوند در آيه 19 سوره المؤمنون در خصوص اين ميوه مي‌فرمايد:

 «فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فيها فَواكِهُ كَثيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»

خرما از نظر پزشكي بسيار با ارزش است و همانطور كه اشاره شد دين مبين اسلام خرما را از جملۀ مهمترين ميوه‌جات قرار داده است. پيامبر اسلام (ص) هم بارها از اين ميوه به نيكي ياد كرده‌اند. آن حضرت مي‌فرمايند: بر شما باد خرماي برني؛ چرا كه خستگي را از ميان مي‌برد، در برابر سوز سرما گرمي مي‌دهد، در برابر گرسنگي سير مي‌كند و در آن هفتاد و دو باب شفاست و در روايات ديگر خرما به عنوان عامل تقويت بدن و بينايي و شنوايي و باعث نزديكي به خدا و هضم كننده غذا برشمرده شده است.

در سيره امام رضا(ع) درباره خرما آمده است كه سليمان جعفرى مي‌گويد: خدمت حضرت رضا(ع) رسيدم، جلو آن جناب خرماى برنى(1) بود كه با كمال اشتها مشغول خوردن بودند. فرمود: سليمان بيا بخور، من جلو رفته خوردم، عرض كردم: فدايت شوم، چنين مى‏‌بينم كه خيلى با علاقه از اين خرما مي‌خورى، فرمود: آرى، خرما را دوست دارم.

 عرض كردم چرا؟ فرمود: زيرا پيغمبر اكرم (ص) خرما را دوست مي‌داشت، امير المؤمنين (ع) نيز به خرما علاقه داشت، امام حسن و امام حسين(ع) نيز همين طور بودند. حضرت زين العابدين، حضرت باقر، حضرت صادق و پدرم موسى بن جعفر(ع) هم به خرما علاقه داشتند. من هم به خرما علاقه دارم، شيعيان ما نيز خرما را دوست مي‌دارند؛ چون آنها از سرشت ما آفريده شده‏‌اند، ولى دشمنان ما علاقه به شراب دارند (2)




خرما ميوه‌اي انرژي‌زا و سرشار از مواد حياتي است بدين لحاظ يك ميوه خون‌ساز و تقويت كننده مغز و اعصاب و اندام‌هاي مختلف بدن انسان مي‌باشد و كالري لازم را در سوخت و ساز بدن و تلاش و فعاليت تامين مي‌كند.

 بخش عمده‌اي از مواد تشكيل دهنده رطب را مواد قندي تشكيل مي‌دهد كه بعد از ورود به معده بلافاصله از طريق روده‌ها جذب بدن شده و صرف توليد انرژي مي‌شود كه اين انرژي مي‌تواند در بيشتر فعاليت‌هاي بدن كمبود انرژي را جبران كرده و به ادامه فعاليت بدن كمك كند.

امام رضا(ع) به نقل از علي بن ابيطالب (ع) مي‌فرمايند:

 جبرييل نزد پيامبر(ص) آمد و گفت:

 بر شما باد به خوردن خرماي برني زيرا آن بهترين نوع خرماي شماست. شما را به خدا نزديك و آتش را از شما دور مي كند.(3)

همچنين از امام رضا (ع) روايت شده كه به نقل از امام علي(ع) فرمود:
 براي رسول خدا(ص) هندوانه و خرما آوردند،
 حضرت از هر دو تناول كرد و فرمود: اين هر دو پاك و گوارايند.(4)


پي نوشت ها:
1. در برخي منابع برني به خرماي زاهدي ترجمه شده و در برخي منابع آمده است كه برني معرب برنيك فارسي است و به معني نيك بار مي باشد.

2. كلينى، محمد بن يعقوب، كافي، ج 6، ص 345 و 346٫
3. عيون اخبار الرضا(ع) ، ج2، ص 49 ، ح 135
4. عيون اخبار الرضا(ع) ، ج2، ص 51
منبع:قدس
211008
بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۳۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

پس از مرگ همه ي اعمال خود را مشاهده ميكنيم


در اين كه خداي بزرگ و مهربان به ما نعمت ارزشمندي چون عمر عنايت كرده،شكي


نيست  و اين كه روزي از همين عمر از ما باز خواست مي شود


كه چگونه آن را سپري كرده ايم،


"خداوند براي هر شبانه روز بيست و چهار مخزن قرار داده كه هر مخزن،در برابر يك ساعت از


ساعت هاي آن است و اين مخزن ها به موازات تمام ساعات عمر انسان ترتيب يافته است.


اعمال هر ساعت،در مخزن مربوط به خود حفظ مي شود.


هنگامي كه انسان از دنيا مي رود.


اين مخزن ها باز مي شوند و انسان اعمال خويش را مشاهده مي كند،پس اگر مخزني را


سرشار از نور حسنات ببيند ،چندان خوشحال مي شود كه اگر خوش حالي او را بر تمام


دوزخيان پخش كنند همه ي آن ها از خوشحالي مدهوش شده، ناراحتي خود را فراموش


مي كنند، در عوض هنگامي كه مخزني را تاريك و آلوده از گناه بيابد آن چنان ناراحت


مي شود كه اگر ناراحتي او را بر تمام بهشتيان تقسيم كنند،


زندگي بر همه ي آنان ناگوار مي گردد."



پس چه بهتر كه قبل از انجام تك تك اعمالمون به عاقبت اون فكر كنيم

كه آيا اين اعمال موجب سعادت ما مي شود يا موجب عذاب ما...


مكن كاري كه از خود ننگت آيد       جهان با اين فراخي تنگت آيد

چو فردا نامه خوانان نامه خواندند     تو را از نامه خواندن ننگت آيد



خدايا به ما كمك كن تا در دنيا مشغول كارهايي شويم ،كه فرداي قيامت از ما سوال مي كني.


منبع: بهشت اخلاق،درسنامه ي تزكيه و خود سازي،

سيد خليل حسيني،انتشارات مسجد

مقدس جمكران،چاپ اول،بهار 1390 ص112

گردآوري: بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۲۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

پرهيز از كبر و غرور





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۲۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

نويسنده ي اين وبلاگ درگذشت



هميشه بايد به فكر مرگ باشيم...


اين فقط يك تلنگر بود...
 

من هنوز نمردم ولي مرگ انسانها مثل همين تيتر، ناگهاني و غيرمنتظره است،

اجل هركس فرا رسد ناچار بايد تسليم قضا و قدر الهي شود.

 

چه خوب است كه انسانها هميشه ياد مرگ باشند و بدانند كه روزي بايد در دل خاك جاي بگيرند، و خوبتر از ياد مرگ به ياد خدا بودن است، خدايي كه مهربانتر از او كسي نيست، خدايي كه به ما قدرت اختيار داد، حيف است با داشتن چنين قدرتي خدارو فراموش كنيم، راستي اگر من بميرم چه چيزي از اين دنيا با خود خواهم برد؟ آيا كسي از اين دنيا ميتواند منو از تاريكي و تنهايي قبر نجات دهد؟ بي شك جواب منفي است، بعد از مردن فقط اعمال من هستند كه همسفر من خواهند بود، اعمالي كه اگر نيك باشند باعث روشني قبر ميشوند و اگر پرونده اعمالم سياه باشد واي از آن روز...

 

حالا كه حرف از مرگ و مردن آمد ميخوام يك وصيت در فضاي مجازي داشته باشم، البته بنده حقيرتر از اونم كه بخوام نصيحتي داشته باشم،

دوستان و سروران من اگه داراي وب سايت يا وبلاگ هستند توصيه ميكنم كه تا ميتونيد مطالب خوب و مفيد كه به درد انسانها ميخورد قرار دهيد، انسانها بعد از مرگ هم ميتونند اعمال

 

خوب خودشون رو افزايش دهند، اعمالي كه به آثار ماتأخر معروف است، با اين كار اگر روزي از دنيا رفتم ميتونم وبلاگي داشته باشم

 

كه ديگران همچنان از آن استفاده مفيد و بهينه مي برند.

 

و اما حرف آخر من:

 

هر كه مهلتش به سر آمده مهلتي مي طلبد و به هر كه مهلتي داده مي شود

در انجام كار امروز و فردا مي كند

زمان را درياب...

 

شايد امروز آخرين روزي باشد كه زنده هستيم...


شايد امروز آخرين روزي باشد كه زنده هستيم...


زمان را درياب...

 

التماس دعا از همه ي عزيزان

 

مدير وبلاگ بهشت و جهنم

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۲۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

هر كس با خود هر چه بياورد، با آن همنشين خواهد شد...


آيت الله جوادي آملي نقل مي كردند:

علامه طباطبايي فرمودند:


 در نجف، شخصي [عامي] مشهور به اين شده بود كه از اهل معرفت است و چشمش به باطن اين عالم باز است. اين شخص روز پنج شنبه اي به قبرستان وادي السلام رفته بود و در حال بازگشت بود كه جمعي از علماء، در راه بازگشت از او پرسيدند: شما در وادي السلام چه ديديد؟

ابتدا گفت: فاتحه اي خواندم و بازگشتم.

 آن عده چون از حال و مقام وي آگاه بودند. اصرا كردند كه مشاهده خود را بگويد. او پاسخ داد: من رفته بودم كنار آن قبرهايي كه آماده ساخته بودند تا اگركسي مُرد معطل كندن قبر براي وي نشوند و به سرعت مرده را در آن دفن كنند. از قبرها پرسيدم: اين علما مي گويند:

قبرها مار و عقرب دارند و مرده گنهكار را آزار و اذيت مي كنند. آيا اين كلام درست است؟


قبرها جواب دادند: ما مار و عقرب نداريم؛


هر كس با خود هر چه بياورد،با آن همنشين خواهدشد...


هركس به خدا و آيه هايي كه از جانب او ميرسد

كفر و نافرماني ورزد...



سَلَّطَ اَللهُ عَلَيهِ شُجاعاً

مِن نارٍ يَنهَشُهُ فيِ قَبرِهِ اِلي يَومِ اَلقِيامَة


خداوند ماري از آتش

(
به نام شجاع در قبر )

بر او مسلط كند كه تا روز قيامت او را بگزد...


منابع

اصول كافي جلد دوم 2

و كتاب عالم برزخ در چند قدمي ما

نوشته محمد محمدي اشتهاردي- صفحه 201

داستان شماره 2

ماري به نام "شجاع "در قبر


بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۲۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious