وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

كساني كه هرگز وارد بهشت نمي شوند

كساني كه هرگز وارد بهشت نمي شوند

در ارتباط با كساني كه وارد بهشت نمي‌‌شوند، آيات و روايات چنين مي‌گويند:

الف. آيات قرآن كريم

قرآن كريم مشركان، متكبران و تكذيب كنندگان آيات الهي را در زمره كساني مي‌داند كه هرگز به بهشت راه نخواهند يافت.

 1. «كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و در برابر آن تكبّر ورزيدند، (هرگز) درهاى آسمان به رويشان گشوده نمى‏شود و (هيچ‌گاه) داخل بهشت نخواهند شد، مگر اين‌كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اين‌گونه، گنه‌كاران را جزا مى‌‏دهيم» .[1]

2. «به تحقيق آنان‌كه گفتند كه خدا همان مسيح پسر مريم است، كافر شدند. مسيح گفت: اى بنى اسرائيل، اللَّه پروردگار من و پروردگار خود را بپرستيد؛ زيرا هر كس كه براى خداوند شريكى قرار دهد خدا بهشت را بر او حرام مي‌كند، و جايگاه او آتش است و ستم‌كاران را ياورى نيست».[2]

3. «و آنها كه آيات ما را تكذيب كنند، و در برابر آن تكبّر ورزند، اهل دوزخ‌اند، جاودانه در آن خواهند ماند».[3]


ب. روايات

لحن روايات  درمورد انسان‌هايي كه به بهشت نمي‌روند متفاوت است. در برخي روايات محرومان از بهشت سه گروه، در تعدادي چهار گروه و در بعضي حدود ده طايفه ذكر شده‌اند -البته اين روايات در صدد بيان مصداق هستند، نه بيان انحصار-؛ مانند:

1. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه و آله) ثَلَاثَةٌ لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ رَحِم‏»؛[4]

رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود:

سه طايفه وارد بهشت نمي‌شوند؛

دائم الخمر، كسي كه شغلش ساحري است، و كسي كه پيوند خويشاوندى را بريده باشد.

خداى عزوجل فرمود: به عزت ، بزرگى، شكوه و بلندى مقامم سوگند كه به بهشت داخل نمي‌شود دائم الخمر، خود فروش، سخن چين، بى‌‏غيرت درباره همسر، كسى كه پيوند خويشاوندى را بريده باشد و...

2. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (عليه السلام) قَالَ:

أَرْبَعَةٌ لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ الْكَاهِنُ وَ الْمُنَافِقُ وَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ الْقَتَّاتُ وَ هُوَ النَّمَّامُ»؛[5]

امام صادق(عليه السلام) فرمود:

كاهن(غيب‌گو)، منافق، دائم الخمر و سخن چين، وارد بهشت نمي‌شوند.

3. رسول خدا(صلي الله عليه و آله) مي‌فرمايد: خداى عز و جل بهشت را از دو نوع خشت آفريد؛ يك خشت طلا و يك خشت نقره، ديوارهايش را ياقوت و طاقش را از زبرجد و سنگريزه‌‏اش را لۆلۆ و خاكش را زعفران و مشك خوشبو قرار داد، سپس به آن فرمود سخن بگوى، عرض كرد خدايى نيست به جز تو؛ خداى زنده و پايدار؛


سعادت‌مند آن‌كسي است كه در من جاى دارد. پس خداى عز و جل فرمود: به عزت، بزرگى، شكوه و بلندى مقامم سوگند كه به بهشت داخل نمي‌شود دائم الخمر، خود فروش، سخن چين، بى‌‏غيرت در باره همسر كسى كه پيوند خويشاوندى را بريده باشد و... ،.[6]

با توجه به مطالب ارائه شده، مي‌توان گفت اين گروه‌ها هرگز وارد بهشت نمي‌شوند، در صورتي كه موفق به توبه نشوند، اما در صورتي كه توبه كنند با توبه تمام گناهان بخشوده خواهد شد، حتي شرك .

 

پي نوشت:

[1]. اعراف، 40. «إِنَّ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ وَ لا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ في‏ سَمِّ الْخِياطِ وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمين‏».

[2]. مائده، 72. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قالَ الْمَسيحُ يا بَني‏ إِسْرائيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْواهُ النَّارُ وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصار».

[3]. اعراف، 36. «وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون».

[4]. ابن بابويه، محمد بن على‏، خصال، محقق، مصحح، غفارى، على اكبر، ج 1، ص 179، جامعه مدرسين‏، قم، چاپ اول، 1362ش.

[5]. ابن بابويه، محمد بن على‏، امالي، ص 404، كتابچى‏، تهران، چاپ ششم، 1376 ش.

[6]. خصال، ج ‏2، ص 436، «... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا خَلَقَ الْجَنَّةَ خَلَقَهَا مِنْ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَةٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَبِنَةٍ مِنَ فِضَّةٍ وَ جَعَلَ حِيطَانَهَا الْيَاقُوتَ وَ سَقْفَهَا الزَّبَرْجَدَ وَ حَصْبَاءَهَا اللُّۆْلُۆَ وَ تُرَابَهَا الزَّعْفَرَانَ وَ الْمِسْكَ الْأَذْفَرَ فَقَالَ لَهَا تَكَلَّمِي فَقَالَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ قَدْ سَعِدَ مَنْ يَدْخُلُنِي فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِزَّتِي وَ عَظَمَتِي وَ جَلَالِي وَ ارْتِفَاعِي لَا يَدْخُلُهَا مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لَا سِكِّيرٌ وَ لَا قَتَّاتٌ وَ هُوَ النَّمَّامُ وَ لَا دَيُّوثٌ وَ هُوَ الْقَلْطَبَانُ... وَ لَا قَاطِعُ رَحِمٍ وَ لَا قَدَرِيٌّ»

منبع: پرسمان قرآني

بهشت و جهنم





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شخص دوروى سه نشان دارد





عَنْ النَبي صَل اللهُ عَلَيْه وَآلِه:

 آيَهُ المُنافِقِ ثلاث: اِذٰا حَدَّثَ كََذِبَ وَ اِذٰا وَعَدَ اَخْلَفَ وَ اِذٰا اُئْتُمِنَ خانَ‏

ترجمه :

شخص دوروى سه نشان دارد: دروغ گويد و پيمان ‏شكنى كند و در امانت خيانت ورزد.

نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص، ص: 157

نشان منافق بود اين سه چيز             عيان است بر اهل فهم و تميز

بود كاذب و خائن آن بدسير               نپايد بعهدى كه بندد دگر





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

فقط يك دقيقه به اين تصوير فكر كنيد...




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

برزخ كجاست؟


از آيات و روايات چنين استنباط مى شود كه انسان، پس از مرگ، يكباره وارد جهان اخروى

نمى شود؛ بلكه وقوع «قيامت كبرى» همراه با يك سرى انقلابها و دگرگونى ها در كل نظام هستى و موجودات جهان است.


البته، تصور نشود كه در فاصله مرگ تا قيامت، انسانها در خاموشى، بى حسى و بى حياتى به سر مى برند؛ بلكه در فاصله بين دنيا و قيامت، عالمى - به مراتب - برتر از دنياى كنونى هست كه داراى حيات همراه با لذت و سرور براى نيكوكاران و رنج و اندوه براى بدكاران است.

عالم واسطه بين دنيا و آخرت - كه اين نوشتار را به انگيزه بحث از آن نگاشته ايم -

«برزخ» نام دارد.

«عالم برزخ» نسبت به آخرت (قيامت بزرگ)، «قيامت كوچك» ناميده مى شود.

از اين رو در روايت آمده است:

قال النَّبي(ص): «الْمَوتُ، الْقيامَة؛ مَنْ ماتَ، فَقَدْ قامَتْ قيامَتُه»

«المحجة البيضاء»، ج 8، ص 297.


پيامبر(ص) فرمود:

«مرگ، آغاز قيامت است؛ هر كس بميرد، قيامتش بر پا مى شود».

بنابراين، مراد از قيامت در اين روايت، قيامت كوچك (عالم برزخ) است؛

نه، قيامت بزرگ (عالم آخرت).

براى آشنايى بيشتر با معنا و مفهوم اين واژه، كاربرد آن را در كتاب و سنّت پى مى گيريم:

 

الف - اين واژه سه بار در قرآن آمده است:

(مَرجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لايَبْغيانِ)


سوره رحمن آيه 19 - 20

خداوند، دو دريا را به هم آميخت و ميان آن دو، فاصله اى قرار داد تا از مرز خود خارج نشوند.

(وَجَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجوراً)(1)

بين آب اين دو دريا حائلى قرار داد تا هميشه از هم جدا باشند.

(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرزَخٌ اِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)(2)

از لحظه مرگ تا روز برانگيختن، فاصله است.

اين سه آيه به خوبى معناى برزخ را آشكار مى كند؛ ولى اين لفظ به گونه اى كه در آيه سوم استعمال شده است، به كار مى رود و در همان معنا، ويژگى يافته است.

برخى از كلمات داراى دو معنا هستند:

1-معناى لغوى؛ 2-معناى اصطلاحى؛ مانند: «صلات، زكات، حج و جهاد» كه در لغت به معانى «دعا، رشد، قصد و كوشش» مى باشند؛ اما در معانى مصطلح كنونى ويژگى يافته اند.

لفظ «برزخ» نيز اينگونه است: در لغت به معناى واسطه و فاصله بين دو چيز است؛ اما در اصطلاح به معناى عالم قبر (حيات برزخى) استعمال مى شود.

از اين رو، هنگامى كه پرسيده مى شود: برزخ چيست؟ امام صادق(ع) در پاسخ مى فرمايند:

«از لحظه مرگ تا وقتى كه از قبر خارج مى شويم».(3)

امام نيز لفظ برزخ را در معناى ويژه و اختصاصى آن به كار مى برند؛ نه در معناى لغوى آن.

بنابراين، از اين پس، هر جا لفظ «برزخ» را استعمال مى كنيم، مراد همين معناى اصطلاحى است.

 

ب - در «نهج البلاغه» اين واژه دو بار ذكر شده است:

«سَلَكُوا في بُطُونِ الْبَرزَخِ سَبيلاً؛ سُلِّطَتِ الارْضُ عَلَيْهِمْ فيه، فَاَكَلَتْ مِنْ لُحُومِهم وَ شَرِبَتْ مِنْ دِمائِهم...».(4)

در درون برزخ راهى را پيمودند كه در آن راه، زمين بر آنها چيره شده؛ گوشتهايشان را خورده و از خونهايشان آشاميده است.

«فكَانَّما قَطَعُوا الدُّنْيا اِلى الْآخِرَةِ وَ هُمْ فيها؛ فَشاهَدُوا ما وَراءَ ذلك؛ فَكَانَّما اطّلَعُوا غُيُوبَ اَهْلِ البَرزخِ في طُولِ الإِقامَةِ فيه...».(5)

(بندگان شايسته) گويا دنيا را به پايان رسانيده فراسوى آن را مى نگرند و امور اخروى را مشاهده مى كنند؛ و گويى بر احوال پنهانى برزخيان و مدت اقامت آن سامان آگاهند.

 

ج - اين واژه در روايات نيز به صورت متعدد به كار رفته است؛ از جمله:

قالَ الصّادق(ع): «اَلْبرزَخُ، اَلْقَبْر؛ وَ هُوَالثَّوابُ وَالعِقابُ بَيْنَ الدُّنيا وَالآخِرَة».(6)

امام صادق(ع) فرمود: «برزخ، عالم قبر است كه عبارت از ثواب و عقاب بين دنيا و آخرت است».

قالَ الصّادق(ع): «وَاللَّهِ ما اَخافُ عَلَيْكُمْ اِلّا الْبرزخ».(7)

امام صادق(ع) فرمود: «سوگند خداى را كه جز از عالم برزخ بر شما بيم ندارم».


«وادي السّلام» و «برهوت»؟


از آنچه بيان شد، دريافتيم كه برزخ، پيوسته به دنياست.

اينك رواياتي را در اين باره يادآور مي شويم:

امام صادق عليه السلام فرمود:

« هيچ مۆمني در شرق و غرب زمين باقي نمي ماند؛ مگر اينكه به « وادي السلام» برده شود!»

پرسيده شد وادي السلام كجاست؟

فرمود:

« پشت شهر كوفه؛ مۆمنان در آنجا حلقه حلقه گرد هم آيند و با هم سخن گويند»

« الكافي»، ج3، ص 243. « بحار»، ج6، ص 268

اميرالمۆمنين عليه السلام فرمود:

« بدترين آب روي زمين، آب وادي برهوت است. برهوت سرزميني است كه در حضر موت [ اطراف يمن] واقع شده و تمامي كفار [ پس از مرگ] در آن سرزمين، گرد هم آيند

امام صادق عليه السلام فرمود:

« روح مۆمن را پس از مرگ به سوي نهر كوثر [ از نواحي وادي السلام] برند. مۆمن در باغهاي اطراف آن گردش مي كند و از شرابهاي آن مي آشامد؛ اما دشمنان ما [ اهل بيت] وقتي از دنيا روند، روحشان را به سوي وادي برهوت برند. در آن وادي تا روز قيامت، شكنجه شوند و از زقّوم آن خورند و از حميمش آشامند.

پناه بر خدا از عذاب سخت اين وادي!»

« بصائر الدرجات»، ص 130 ( به نقل « بحار»، ج6، ص 287)

 

.......................................


1. فرقان (25) آيه 53.

2. مؤمنون (23) آيه 100.

3. «تفسير نور الثقلين»، العروسى الحويزى، ج 3، ص 554، مطبعة الحكمة. «بحارالانوار»، ج 6، ص 267.

4. «نهج البلاغه»، خ 212 ص 695 (مطابق شرح و ترجمه فيض الاسلام).

5. «نهج البلاغه»، خ 213، ص 704.

6. «تفسير نورالثقلين»، ج 3، ص 553. «بحار»، ج 6، ص 218.

7. «تفسير نورالثقلين»، ج 3، ص 553. «بحار»، ج 6، ص 214.


بهشت و جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

زنگ خطر: اگر جلوي گناهان خود را نگيريم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۵ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سخنراني شيطان در روز قيامت



انسان فقط نبايد خداشناس باشد؛ بلكه دشمن شناس هم بايد باشد تا بتواند مسير سعات و تكامل را طي كند.
يكي از نكات بسيار مهم در زندگي، دشمن شناسي است، به طوري كه قرآن كريم بر اين مسئله تأكيد مي كند كه مواظب باشيد دشمن را دوست خود قرار ندهيد، همچنين از امام علي(عليه السلام) نقل شده كه دشمن را كوچك نشماريم؛ ولو اينكه ضعيف باشد.

دشمن را شناسايي كنيد!

با توجه به آيات و روايات، ما دو نوع دشمن داريم؛ دشمن دروني و دشمن بيروني .
هرگاه انسان دشمن خود را رودرروي خود ببيند، طبعا از خود دفاع مي‌كند و مواظب است تا كمترين ضربه را از ناحيه دشمن متحمل شود. اما دشمن پنهان دروني بدترين دشمنان است، چرا كه انسان از آن غافل مي‌شود و از نقشه‌هاي او كمتر آگاهي مي‌يابد. دشمن خانگي ضربات مهلك‌تري را به ما وارد مي‌كند، لذا بر ماست ابتدا دشمن درون را شناخته و از نقشه‌هاي او آگاهي پيدا كنيم و پس از سركوبي او با عزمي استوار
بر دشمن بيرون بتازيم.

دشمن دروني در درون ما وجود دارد و در همه جا با ماست و مي توان هواي نفس، غضب و شهوت را نام برد.
انسان فقط نبايد خداشناس باشد؛ بلكه دشمن شناس هم بايد باشد تا بتوانند مسير سعات و تكامل را طي كند، چرا كه در قرآن كريم اين مطلب را بيان داشته و بيان مي كند كه شيطان دشمن بيروني انسان هاست:آيا ما با شما عهد نكرديم كه از شيطان اطاعت نكنيد؛ زيرا شيطان دشمن آشكار شماست.

«إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإِنْسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا ؛
همانا شيطان براي انسان دشمني آشكار است. » (اسراء: 53)

شيطان موجودي شرور و گمراه‌كننده است كه با نفوذ به درون انسان به وسوسه و اغواگري مي‌پردازد. او همراهي شوم و همدمي ناميمون است كه انسان را به كارهاي زشت تشويق و بدي‌هاي او را نيز زيبا جلوه مي‌دهد تا به توبه موفق نگردد.

اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) فرمودند:

" لاعدو يحاربه اعدي كن ابليس ؛

انسان در جنگ، با دشمني كينه‌توزتر از شيطان روبه‌رو نيست."

قرآن كريم نيز تصريح مي‌كند كه شيطان را دشمن خود بگيريم.

اهميت و ضرورت دشمن‌شناسي

" من نام لم ينم عنه ؛ هر كس از دشمن خود غفلت كند (دشمنان) از او غافل نخواهند بود. "
(نهج‌البلاغه، كتاب 26)

موضوع دشمن‌شناسي در اسلام، از اهميت والايي برخوردار است و از همين رو واژه عدو و اعداء در قرآن بارها تكرار شده و آيات متعدد، چهره دشمنان اسلام و راه‌هاي مقابله با شيوه‌هاي نفوذ آنان را به خوبي تبيين نموده است اين آموزه‌هاي قرآني هم دشمنان ما را به ما مي‌شناساند و هم شيوه‌هاي مبارزه با آنان را.

روايتي از امام صادق (عليه السلام) است كه مي فرمايند : اگر كسي پنج ويژگي‌ چون نيت صادق، ذكر تسبيح زياد، صبر در مصيبت، رضايت به تقدير الهي و پسنديدن براي مردم هرآنچه را كه براي خود مي پسندد را دارا باشد، هيچ گاه شيطان حريفش نمي شود و نمي تواند او را از راه راست منحرف كند

شكايت كردن از شيطان را فراموش كن!

انسان نمي تواند از شيطان شكايت كند؛ چون شيطان اعلام كرده بود كه من براي منحرف و جهنمي كردن شما به دنيا آمده‌ام،
همچنين در سخنراني شيطان كه در روز قيامت مي كند خطاب به انسان ها مي گويد:

من را ملامت نكنيد؛ بلكه بايد خودتان را ملامت كنيد. من تنها شما را دعوت كردم ، خداوند نيز راه را ه شما نشان داد و دعوتتان كرد ، اين خود شما بوديد كه با اختيار و انتخاب به دنبال من آمديد.


راه هاي فرار از شيطانروايتي از امام صادق (عليه السلام) است كه مي فرمايند : اگر كسي پنج ويژگي‌ چون نيت صادق، ذكر تسبيح زياد، صبر در مصيبت، رضايت به تقدير الهي و پسنديدن براي مردم هرآنچه را كه براي خود مي پسندد را دارا باشد، هيچ گاه شيطان حريفش نمي شود و نمي تواند او را از راه راست منحرف كند.

پوشش عيبها با لباس تقوا

« يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (26/ اعراف)

اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى‏پوشاند و مايه زينت شماست اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شويد! »
شيطان همانگونه كه لباس از تن پدر ما آدم بيرون آورد تا عيبش آشكار شود، مى‏خواهد لباس تقوا را از پيكر ما فرزندان آدم نيز بركند.

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازي

لباسى كه عيبهاى معنوى انسان را مى‏پوشاند لباس تقوا است كه بهترين لباسها مي باشد و نبايد انسان تنها به آن لباسي كه بدنش را مى‏پوشاند اكتفاء كند : « وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ و لباس پرهيزگارى از هر لباسي بهتر است.» مراد از هر لباسي، لباسهايي است كه بدن را مى‏پوشاند، هر چند به آن لباسها نيز بايد توجه داشت.
پس مي توان بيان كرد كه نياز بدن به لباس، آن قدرها نياز به تفكّر و تعمق ندارد كه نياز روح به جامه تقوا .

بدن را سم زدايي كنيد !

كار شيطان صدور «سم» به درون انسان است. اگر كسي كه مي‌خواهد ديگري را با سم از پاي درآورد، آن را در جيب شخص بگذارد، تأثيري در وي ندارد يا اگر سم را به او بخوراند و او بالا بياورد، باز هم اثري ندارد. دستگاه گوارش بايد سم را بپذيرد و آن را جذب كند تا پس از ورود به خون، اثر زيانبار خود را به جاي بگذارد.

وسوسه‌ها نيز چنين است: هوا، هوس و شهوت راني‌هاي گوناگون كه رقيق‌ترين و سبك‌ترين آن در جوان ها و سنگين‌ترين آن در سالمندان، به‌صورت حبّ جاه و مقام مشاهده مي‌شود، نشانه تأثير سم است.
اگر كسي از تعاريف و القابي كه به او مي‌دهند، لذت ببرد، معلوم مي‌شود كه سم در او اثر كرده است. وجود مبارك اميرمومنان عليه‌السلام در عهدنامه مالك اشتر فرمود:

شيطان همواره در پي حيله است؛ وقتي كسي از تو تعريف مي‌كند، بايد مواظب باشي، چون در خط مقدم آتش شيطان قرار گرفته‌اي.

منابع:
سايت خبر نيوز سايت شيعه آنلاين
سايت آيت ا لله مجتهدي آيت الله جوادي آملي،
نسيم انديشه، ج1، ص124

بهشت و جهنم





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

چه عواملي باعث افزايش و كاهش فشار قبر مي شود؟



فشار قبر
انسان عوالم مختلفي را پشت سر نهاده و عوالم ديگري را در پيش‌رو دارد، انسان با مرگ از عالم دنيا به عالم آخرت منتقل مي‌شود كه عالم آخرت هم ابتدايش عالم برزخ و انتهايش كه بعد از برپايي قيامت كبري است بهشت يا دوزخ مي‌باشد.

 يكي از ويژگي‌هاي عالم برزخ فشار قبر مي‌باشد. فشار قبر نسبت به افراد متفاوت است بعضي از افراد فشار قبر ندارند و آن‌ها كه دارند فشارشان از نظر شدت و ضعف يكسان نيست و بستگي به اعمال آن‌ها دارد.


عواملي كه موجب فشار قبر مي‌شود:

۱ـ بداخلاقي

۲ـ سخن‌چيني‌، مراعات نكردن طهارت و نجاست و پرهيز نكردن از بول.[۳]

۳ـ ياري نكردن مظلوم. در كتاب ثواب الاعمال آمده است كه يكي از علماي بني‌اسرائيل از دنيا رفت و فشار قبر بر او وارد شد چرا كه او يك بار نماز را (عمداً) بي‌وضو خوانده بود و از كنار مظلومي گذشته بود و او را ياري نكرده بود.[۴]

۴ـ ضايع نمودن نعمت‌هاي الهي: حضرت پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «فشار قبر براي مۆمن كفاره تباه نمودن نعمت‌ها از ناحيه اوست.»[۵]

عواملي كه باعث كاهش يا رفع فشار قبر مي‌شود:[۶]

۱ـ نماز شب و كامل نمودن ركوع: امام رضا (عليه السلام) فرمود: «كسي كه نماز شب بخواند و در قنوت نماز «وتر» هفتاد بار استغفار كند از عذاب قبر پناه داده مي‌شود.» و امام باقر (عليه السلام ) فرمود: «هر كس ركوع نمازش را كامل انجام دهد وحشت قبر به او نمي‌رسد.»[۷]

۲ـ صدقه و نماز مخصوص[۸].

۳ـ نماز وحشت: اين نماز بسياري از مردگان را از عذاب قبر و فشار قبر نجات داده است كه حكايات عجيبي در داستان‌هاي شگفت شهيد دستغيب در اين باره موجود است كه مي‌توان به آن مراجعه نمود. [۹]

۴ـ حج نمودن: دو روايت است كه هر كس چهار مرتبه حج به جا آورد عذاب قبر از او برداشته مي‌شود. [۱۰]

۵ـ خواندن بعضي از سوره‌هاي قرآن: امام علي(عليه السلام) مي‌فرمايد: «هر كس در هر جمعه سوره نساء را تلاوت كند از فشار قبر امان مي‌يابد.»
[۱۱] سوره‌هاي زخرف، ياسين، تكاثر و تبارك، نيز در اين مورد سفارش شده‌اند.


۶- اين كه مرگ انسان در روز جمعه باشد.

۷- نهادن دو چوب تر در كفن ميت هنگام دفن.

۸.- ريختن آب روي قبر.


ابى بصير مى‏ گويد: «به امام صادق (ع) عرض كردم:
 «آيا كسى از سختى‏ ها و فشار قبر [برزخ‏] نجات مى ‏يابد و [محفوظ مى‏ ماند؟]»
امام صادق (ع) [در پاسخ‏] فرمود: «از فشار برزخ به خدا پناه مى‏ بريم، چقدر اندك‏ند كسانى كه از فشار قبر نجات مى‏ يابند [و به آن گرفتار نمى ‏شوند]»


بهشت و جهنم
پي نوشت ها:

[۱] - ميزان الحكمه ۱۰ جلدي، ج ۳، ص ۱۷۸.
[۲] - بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۲۵۹.
[۳] - همان، ج ۷۵، ص ۲۶۵.
[۴] - ثواب الاعمال، ص ۱۱۱.
[۵] - بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۲۱.
[۶] - با استفاده از كتاب «عالم برزخ در چند قدمي ما» محمد محمدي اشتهاردي، انتشارات نبوي.

[۷] - همان، ج ۸۵، ص ۱۰۷.
[۸] - بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۱۹.
[۹] - حاشية مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي.
[۱۰] - من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص ۲۱۷، روايت ۲۲۰۹، باب ۲.
[۱۱] - وسايل الشيعه، ج ۷، باب ۵۴، ص ۴۰۹، روايت ۹۷۱۴.



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

انواع بهشت




در آيه 12 سوره واقعه آمده:

«في جنات النعيم؛

مقربان در جناتي از نعيم هستند». «جنة نعيم» (واقعه/89) هم ما داريم. اگر «جنة نعيم» فرموده بود، يك بهشت بيشتر نبود. ولي وقتي كه «جنات النعيم» مي گويد (بهشتهايي از نعيم) از انواعي از بهشتها را مخصوصا براي اهل اخلاص بيان مي كند كه در آيات سوره رحمن هم خوانديم، بهشتهاي روحي و معنوي اي كه وجود دارد و درجاتي بالاتر از بهشتهاي مادي است.

آنها اموري است غير قابل توصيف، بر عكس بهشت مادي كه قابل توصيف است. اول مي فرمايد: «في جنات النعيم» يعني بهشتهاي قابل توصيف و بهشتهاي غيرقابل توصيف، درباره آن بهشتهاي غير قابل توصيف همين قدر فرموده:

«فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرة اعين؛
كسي نمي تواند بفهمد كه چه چيزهايي در آنجا پنهان است» (سجده/17).

بايد دانست بهشت هائي كه در قرآن از آنها نام برده شده است چهار تا است: جنت عدن و جنت فردوس و جنت نعيم و جنت مأوي؛ هم چنان كه در روايت وارد است: «قال أبو جعفر عليه السلام: أما الجنان المذكورة في الكتاب فإنهن جنة عدن، و جنة الفردوس، و جنة نعـيـم، و جنة المأوي. و إن لله تعالي جنانا محفوفة بهذه الجنان ؛

ترجمه: امام باقر عليه السلام: بهشت هايي كه در قرآن مطرح اند عبارتند از: بهشت عدن، بهشت فردوس، بهشت نعيم، بهشت ماوي و براي خداوند بهشت هايي ديگر است كه با اين بهشت ها محاصره شده اند» ( «علم اليقين » فيض كاشاني، طبع سنگي وزيري، ص 224).

اما جنة النعيم در بسياري از آيات قرآن نام برده شده است؛ مانند:

«والسابقون السـبقون * أولئك المقربون * في جنـات النعيم؛

پيشي گيرندگان در أعمال صالحه، پيشي گيرندگان در غفران و رحمت خداوند هستند. و ايشانند مقربان خدا كه در بهشت هاي نعيم هستند» ( آيات 10 تا 12 سوره واقعه). «جنة نعيم» (واقعه/89) هم ما داريم. اگر «جنة نعيم» فرموده بود، يك بهشت بيشتر نبود. ولي وقتي كه «جنات النعيم» مي گويد (بهشتهايي از نعيم) از انواعي از بهشتها را مخصوصا براي اهل اخلاص بيان مي كند كه در آيات سوره رحمن هم خوانديم، بهشتهاي روحي و معنوي اي كه وجود دارد و درجاتي بالاتر از بهشتهاي مادي است.

آنها اموري است غير قابل توصيف، بر عكس بهشت مادي كه قابل توصيف است. اول مي فرمايد: «في جنات النعيم» يعني بهشتهاي قابل توصيف و بهشتهاي غيرقابل توصيف درباره آن بهشتهاي غير قابل توصيف همين قدر فرموده:

«فلا تعلم نفس ما اخفي لهم من قرة اعين؛ كسي نمي تواند بفهمد كه چه چيزهايي در آنجا پنهان است» (سجده/17) و مانند: «أيطمع كل امري ء منهم أن يدخل جنة نعيم * كلا؛ آيا هر فرد از ايشان چنين طمعي دارد كه در بهشت نعيم داخل شود؟ نه، چنين نيست» (آيه 38 و صدر آيه 39، از سوره المعارج ).

و اما جنت عدن نيز در بسياري از آيات قرآن نام آن برده شده است مانند:

«و مسـكن طيبة في جنـت عدن ذ لك الفوز العظيم؛

و (خداوند شما را داخل ميكند) در مسكن هاي پاك و پاكيزه اي كه در بهشت هاي عدن است؛ و اينست فوز عظيم !» (ذيل آيه 12، از سوره الصف). و اما جنت فردوس در دو جاي قرآن نام آن برده شده است؛ اول در سوره كهف:

«إن الذين ءامنوا و عملوا الصـلحـت كانت لهم جنـت الفردوس نزلا *

خـلدين فيها لا يبغون عنها حولا؛ حقا آن كسانيكه ايمان آورده اند و أعمال صالحه بجاي مي آورند، براي آنان بهشت هاي فردوس مهيا و به عنوان پذيرائي و كرامت آنان خواهد بود؛ در آن بهشت ها بطور جاودان مي مانند و هيچگونه تغيير و جابجائي از آن را طلب نمي كنند» ( آيه 107 و 108). دوم در سوره مؤمنون: «أولئك هم الو رثون * الذين يرثون الفردوس هم فيها خـلدون؛ (مؤمنان كه چنين و چنانند) ايشانند فقط وارثان؛ آنانكه فردوس را به ارث برند. و ايشان در آن بهشت فردوس بطور جاودان زيست مي نمايند» (آيه 10 و 11 ).

و جنت مأوي نيز در دو مورد از قرآن آمده است؛ اول در سوره سجده:

«أما الذين ءامنوا و عملوا الصـلحـت فلهم جنـت المأوي نزلا بما كانوا يعملون؛
اما آن كسانيكه ايمان آورده اند و اعمال صالحه انجام ميدهند، پس براي آنان بهشت هاي مأوي به عنوان پذيرائي و پاداش كارهائي كه در دنيا بجاي مي آورده اند مهيا و آماده مي باشد» (آيه 19) و دوم در سوره نجم:
«عند سدرة المنتهي * عندها جنة المأوي؛
در نزد سدرة المنتهي، كه آخرين درخت است. و در نزد آن سدرة و درخت، بهشت مأوي است» ( آيه 14 و 15). «باري، جنة الخلد، بهشتي غير از اين بهشت ها نيست كه قسيم آنها باشد، بلكه مقسم آنهاست و همانطور كه اشاره شد اضافه جنت به خلد براي تحقق معناي جاوداني بهشت است. وليكن جنة النعيم بهشت ولايت است؛ و هر جا كه در قرآن نامي از نعمت برده شده است، مراد ولايت است.

آشنايي با قرآن 6، صفحه 95-94
كتاب معاد شناسي / جلد دهم / قسمت دهم، حضرت علامه آية الله حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني قدس‌سره، 211-209

بهشت و جهنم





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

صبر در برابر دستورات خدا




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

روزي بايد از دنيا خداحافظي كنيم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۰۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious