وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

قبر با مرده سخن مي گويد...

وقتي جسد كافر را در ميان قبر مي گذارند، زمين قبر به او مي گويد: «نه خوش آمدي و نه به جاي آمدي، سوگند به خدا تو را در آن هنگام كه برروي من راه مي رفتي، دشمن مي داشتم، و اكنون كه در شكم من قرار گرفتي، دشمني من به تو بيشتر است، و به زودي نشانه ي دشمني مرا مي نگري...

در روايتي كه از ششمين اختر تابناك آسمان ولايت و امامت امام صادق (عليه السلام) نقل شده است آن حضرت مي فرمايد: (هيچ قبري نيست مگر اينكه هر روز سه بار مي گويد: «من خانه ي خاك هستم، من خانه ي بلا و پوسيدن هستم، من خانه ي كرم هستم، وقتي كه بنده ي مومن وارد قبر مي شود، زمين قبر به او مي گويد «مرحبا، خوش آمدي، سوگند به خدا، من تو را دوست داشتم، در آن وقت كه بر روي من راه مي رفتي، و اكنون كه در شكم من قرار گرفتي، بيشتر تو را دوست دارم، و به زودي نشانه ي دوستي مرا در مي يابي» در اين هنگام به اندازه ي ديد چشمش، قبر او وسيع مي گردد، و دري در قبر به روي او گشوده مي شود، و او جايگاهش را در بهشت مي نگرد، و از آن در، مردي بيرون مي آيد كه هيچ چشمي زيباتر از او را نديده است، او به آن مرد مي گويد: «اي بنده ي خدا! من هرگز چيزي را به زيبايي تو نديده ام، تو كيستي؟!» آن مرد زيبا در پاسخ مي گويد: انا رأيك الحسَنُ الذي كنتَ عليه و عملك الصالح الذي كُنتَ تَعمِلُهُ. «من رأي نيك تو هستم كه داراي آن بودي، و كارهاي شايسته تو هستم كه در دنيا انجام داده اي».

سپس روح او گرفته مي شود، و در بهشت در جايگاه مناسب خود، نهاده مي گردد، سپس به او گفته مي شود: نَُم قَريرَ العَين «بخواب و بيارام در حالي كه چشمت روشن است و شادمان هستي» از آن پس همواره، نسيمي از بهشت، بر جسد او مي وزد، كه او لذّت و بوي خوش آن را تا روز فرا رسيدن قيامت مي يابد.

ولي وقتي جسد كافر را در ميان قبر مي گذارند، زمين قبر به او مي گويد: «نه خوش آمدي و نه به جاي آمدي، سوگند به خدا تو را در آن هنگام كه برروي من راه مي رفتي، دشمن مي داشتم، و اكنون كه در شكم من قرار گرفتي، دشمني من به تو بيشتر است، و به زودي نشانه ي دشمني مرا مي نگري.

آنگاه قبر او را فشار مي دهد و جسد او را خورد و خاكستر مي نمايد [شايد جسد برزخي مراد باشد] و او را به همان خاكي كه قبلاً بود، باز مي گرداند، و دري از جهنم به روي او گشوده مي شود، او جايگاهش را در جهنّم مي نگرد، سپس مردي بسيار زشت، از آن در وارد مي شود، او به آن مرد مي گويد، «اي بنده ي خدا تو كيستي؟» آن مرد، در پاسخ مي گويد: «من كردار زشت تو هستم كه در دنيا انجام مي دادي، و رأي ناپاك و خبيث تو مي باشم»

سپس روح او گرفته مي شود، و در جايگاه خود در دوزخ (جهنم برزخي) نهاده مي شود، آنگاه همواره باد مسمومي از آتش، بر جسدش مي ورزد، و او درد و سوزش آن را تا روز قيامت، در مي يابد...

1- فرازي از خطبه 132، ص248، ترجمه محمد دشتي

2- كافي، ج5، ص595



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۵ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

همه ي انسانها بدون استثنا وارد جهنم مي شوند...

ورود همه انسانها به جهنم

خداوند در سوره مريم آيات 71 تا 72 بيان مي كند كه همه انسانها بدون استثنا وارد جهنم مي شوند: «و إن منكم إلا واردها كان على ربك حتما مقضيا * ثم ننجي الذين اتقوا و نذر الظالمين فيها جثيا؛ و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى شويد، اين امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان!! سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مى بخشيم، و ظالمان را در حالى كه (از ضعف و ذلت) به زانو در آمده اند در آن رها مى كنيم». بعضى از مفسران معتقدند كه "ورود" در اينجا به معنى نزديك شدن و اشراف پيدا كردن است يعنى همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا براى حسابرسى يا براى مشاهده سرنوشت نهايى بدكاران، به كنار جهنم مى آيند، سپس خداوند پرهيزگاران را رهايى مى بخشد و ستمگران را در آن رها مى كند. آنها براى اين تفسير به آيه 23 سوره قصص استدلال مى كنند «و لما ورد ماء مدين ...؛ هنگامى كه موسى كنار آب مدين رسيد ...» كه در اينجا نيز ورود به همان معنى است. تفسير دومى كه اكثر مفسران آن را انتخاب كرده اند اين است كه "ورود" در اينجا به معنى دخول است و به اين ترتيب همه انسانها بدون استثناء، نيك و بد، وارد جهنم مى شوند، منتها دوزخ بر نيكان سرد و سالم خواهد بود همانگونه كه آتش نمرود بر ابراهيم (يا نار كوني بردا و سلاما على إبراهيم، اي آتش براي ابراهيم سرد و سلامت باش، ابراهيم/69) چرا كه آتش با آنها سنخيت ندارد گويى از آنان دور مى شود و فرار مى كند، و هر جا آنها قرار مى گيرند خاموش مى گردد، ولى دوزخيان كه تناسب با آتش دوزخ دارند هم چون ماده قابل اشتعالى كه به آتش برسد فورا شعله ور مى شوند.

روايات متعددى در تفسير آيه رسيده است كه اين معنى را كاملا تقويت مى كند: از جمله از "جابر بن عبد الله انصارى" چنين نقل شده كه شخصى از او درباره اين آيه پرسيد، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره كرد و گفت: مطلبى با اين دو گوش خود از پيامبر (ص) شنيدم كه اگر دروغ بگويم هر دو كر باد! مى فرمود: «الورود الدخول، لا يبقى بر و لا فاجر لا يدخلها فيكون على المؤمنين بردا و سلاما كما كانت على ابراهيم حتى ان للنار- او قال لجهنم- ضجيجا من بردها، ثم ننجي الذين اتقوا و نذر الظالمين فيها جثيا؛ ورود در اينجا به معنى دخول است هيچ نيكوكار و بدكارى نيست مگر اينكه داخل جهنم مى شود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همان گونه كه بر ابراهيم بود، تا آنجا كه " آتش"- يا "جهنم"- (ترديد از جابر است) از شدت سردى فرياد مى كشد، سپس خداوند پرهيزگاران را رهايى مى بخشد و ظالمان را در آن ذليلانه رها مى كند». (نور الثقلين جلد 3 صفحه 353- 353 ). در حديث ديگرى از پيامبر (ص) مى خوانيم: «تقول النار للمؤمن يوم القيامه جز، يا مؤمن! فقد اطفا نورك لهبى؛ آتش به فرد با ايمان روز قيامت مى گويد زودتر از من بگذر كه نورت، شعله مرا خاموش كرد». اين معنى از بعضى ديگر از روايات نيز استفاده مى شود. تعبير پر معنايى كه در باره پل صراط در روايات آمده كه آن بر روى جهنم كشيده شده، از مو باريكتر و از شمشير تيزتر است نيز شاهد و گواه ديگرى بر اين تفسير است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

موقعيت وحشتناك جهنم

موقعيت وحشتناك جهنم

خداوند، موقعيت وحشتناك جهنم را بسيار هولناك ترسيم مي كند، به گونه اي كه هفت بند انسان از شنيدن آن به لرزه مي افتد و قلبها وحشت زده مي شوند تا گمراهان و تجاوزگران از خواب غفلت بيدار شده و دست از گناه و معصيت بكشند و بدانند كه آفروزينه ي شعله جهنم انسانها و سنگها هستند. خداوند مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودها الناس والحجارة عليها ملائكة غلاظ شداد لا يعصون الله ما أمرهم و يفعلون ما يؤمرون؛ اي مؤمنان! خود و خانواده ي خويش را از آتش دوزخي بر كنار داريد كه افروزينه ي آن انسانها و سنگها است. فرشتگاني بر آن گمارده شده اند كه خشن و سختگير و زورمند و توانا هستند. از خدا در آنچه بديشان دستور داده است نافرماني نمي كنند و همان چيزي را انجام مي دهند كه بدان مأمور شده اند» (تحريم/6).

دوزخ، آتشهاي سيري ناپذير دارد و هر چه در آن انداخته شود، فرو مي بلعد و تا هنگامي كه در آن جاي خالي وجود دارد، دايما تقاضاي افزون دارد. و مي فرمايد: «يوم نقول لجهنم هل امتلأت و تقول هل من مزيد؛ روزي به دوزخ خواهيم گفت آيا پر شده اي؟! و دوزخ مي گويد: مگر افزون بر اين هم هست» (ق/30).

مجاهد مي گويد: در اينجا سخني و گفتگويي رخ نمي دهد بلكه تمثيلي است براي بيان حال جهنم كه آنقدر پر مي شود تا جايي خالي باقي نماند. خوراكشان "زقوم" است و آن درختچه اي است بدبو و تلخ مزه از بدترين نوع درختان، خداوند در سوره ي صافات 62 تا 67 مي فرمايد: "آيا آن كه با آن بهشتيان را پذيرايي مي كنند، بهتر است، يا درخت زقوم. ما آن را مايه ي رنج و محنت ستمگران كرده ايم. زقوم درختي است كه در ته دوزخ مي رويد. شكوفه و ميوه ي آن انگار كله هاي شياطين است. دوزخيان از آن مي خورند و شكمها را پر و آكنده مي سازند. سپس آب داغ كثيف و آلوده را بر آن مي نوشند".


لباس دوزخيان از آتش است. خداوند در سوره ي حج آيات 19 تا 22 مي فرمايد: "اينان كه دو دسته ي مقابل هم مي باشند در باره ي (ذات و صفات) خدا به جدال پرداخته و به كشمكش نشسته اند. كساني كه كافرند جامه هايي براي آنان از آتش بريده (و دوخته) شده است. از بالاي سرهايشان (بر آنان) آب بسيار گرم و سوزان ريخته مي شود. (اين آب جوشان آن چنان در بدنشان نفوذ مي كند كه) آنچه در درونشان است بدان گداخته و ذوب مي گردد و هم پوستهايشان و تازيانه هايي از آهن براي (زدن و سركوبي) ايشان (آماده شده) است. هر زمان كه دوزخيان بخواهند خويشتن را از غم و اندوه عظيم آتش برهانند، بدان برگردانده شوند (و آمرانه بديشان گفته مي شود كه) بچشيد عذاب سوزان را".

ابو هريره حديثي از پيامبر (ص) روايت مي كند كه پيامبر (ص) فرمود: «ان الجحيم ليصب علي رؤسهم فيفذ الحميم حتي يخلص الي جوفه فيسلت ما في جوفه حتي يمرق من قدميه وهو الصهر ثم يعاد كما كان؛ گدازه هاي سوزنده ي جهنم بر سر جهنميان ريخته مي شود. اين آب سوزان از پوست عبور كرده و به درون مي رسد و تمام محتويات آن را بيرون مي كشد تا اينكه به پاهايش برسد. اين گداختن و ذوب كردن است. بعد به حالت اوليه برگردانده مي شود. آتش دوزخ از هر طرف جهنميان را در بر گرفته و به محاصره ي خود در مي آورد و داراي طبقات ولايه هاي متراكم است.

خداوند در سوره ي اعراف آيه 40 مي فرمايد: "بيگمان كساني كه آيات ما را تكذيب مي كنند و خويشتن را بالاتر از آن مي دانند كه بدانها گردن نهند، در هاي آسمان بر روي آنان باز نمي گردد و به بهشت وارد نمي شوند مگر اينكه شتر از سوراخ سوزن خياطي بگذرد اينچنين ما گناهكاران را جزا و سزا مي دهيم". در سوره ي زمر آيه 16 مي فرمايد: «لهم من فوقهم ظلل من النار و من تحتهم ظلل ذلك يخوف الله به عباده يا عباد فاتقون؛ بالاي سرشان سايبانهايي از آتش و در زير پاهايشان سايبانهايي از آتش دارند. اين چيزي است كه خداوند بندگان خود را از آن مي ترساند. پس اي بندگانم خويشتن را از (عذاب) من بپرهيزيد».

جهنميان نه مي ميرند و نه استراحت دارند و نه از زندگي آسوده برخوردار هستند (و يتجنبها الأشقي* الذي يصلي النار الكبري* ثم لايموت فيها ولا يحيي؛ و بد بخت ترين فرد از آن دوري خواهد گزيد. آن كسي كه داخل عظيم ترين و (هولناكترين) آتش خواهد شد و بدان خواهد سوخت سپس در آن آتش نه مي ميرد ونه زنده مي شود» (اعلي:11-13). جهنميان محروم از رحمت خدا و بي بهره از لقاي پروردگارند. (كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون؛ هرگز! هرگز! قطعا آنان در آن روز از (رحمت) پروردگارشان محروم و مطرودند» و اين شديد ترين نوع شكنجه و عذاب مي باشد. و در اين باره پروردگار مي فرمايد: (ان الذين كفروا بآياتنا سوف نصليهم نارا كلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غيرها ليذوقوا العذاب ان الله كان عزيزا حكيما؛ بيگمان كساني كه آيات و دلايل ما را انكار كرده و انبياء ما را تكذيب نموده اند بالاخره ايشان را به آتش شگفتي وارد مي گردانيم و بدان مي سوزانيم هر زمان كه پوستهاي (بدن) آنان پخته شود پوستهاي ديگري بجاي آنها قرار مي دهيم تا مزه ي عذاب را بچشند. خداوند، توانا و حكيم است» (نساء/56). در اين آيه آمده كه هرگاه پوست بدنشان سوزانده شود، خداوند پوستهاي ديگري بجاي آنها مي روياند و علتش اين است كه رگهاي عصبي كه احساس درد و سوزش مي كنند، در زير پوست قرار دارند و ساير عضلات و رگها و اعضاي داخلي بدن چندان احساس درد نمي كنند به همين خاطر پزشك به خوبي مي داند كه سوختگي پوست و سطح بدن، درد و سوزش بسياري دارد. اما سوختگيهاي عمقي كه به رگها و درون بدن سرايت كرده، با وصف اينكه بسيار خطرناك و كشنده است، اما چندان دردناك و زجر آور نمي باشد. خداوند پاك خطاب به ما بندگان مي فرمايد: هرگاه آتش جهنم پوستي را كه داراي سيستمهاي عصبي است، بسوزاند، خداوند دوباره و پي در پي آن را باز مي گرداند تا درد و عذاب و شكنجه ي بيشتري را بچشد و در اينجا حكمت خداوندي آشكار مي شود، پس از آنكه انسان آن را بشناسد و «كان الله عزيزا حكيما؛ خداوند قدرتمند و حكيم و داناست». شدت هول و هراس و مصيبت به حدي است كه گناهكار آرزو مي كند، خويشتن را به دوستان و آشنايان و... باز رهاند؛ ولي نه فدا كردن سود مي بخشد و نه تمنا ها و آرزوها اثر بخش خواهد بود. (يود المجرم لو يفتدي من عذاب يومئذ ببنيه* و صاحبته و اخيه* و فصيلته التي توؤيه* و من في الارض جميعا ثم ينجيها؛ شخص گناهكار آرزو مي كند كاش مي شد براي رهايي خود از عذاب آن روز، پسران خود را فدا سازد هم چنين همسر و براردش را و حتي تمام كساني راكه در روي زمين هستند (همگي را فدا كنند) تا اينكه مايه ي نجاتش شود» (معارج/ 11-15).



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آخرين تصويري كه از دنيا مي بينيد...

همه ي ما يك روزي چنين منظره اي را خواهيم ديد...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مصالح ساختماني بهشت

+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ماجراي تكان دهنده در غسالخانه + عكس (زير 15 سال نبينند)

به گزارش جهان به نقل از مهر، بهشت زهرا (س) نام بزرگ‌ترين گورستان در استان تهران است. فعاليت اين گورستان رسماً در سال ۱۳۴۹ خورشيدي آغاز شد و نخستين درگذشته به نام محمدتقي خيال در تاريخ ۳ مرداد ماه ۴۹ در قطعه ۱ رديف ۱، شماره ۱ به خاك سپرده شد.

گورستان بزرگ پايتخت كه ۴۰ سال از عمرش مي گذرد روزانه ۱۳۰ ميت را در خود جاي مي دهد. در اين ميان  قبركن ها، غسال ها، مداح ها، نيروهاي خدماتي و حتي نگهبانان سرباز هم با هر يك فراخور مسئوليت خود با اموات سرو كار دارند ولي غسالها بيشتر از همه سرو كارشان با ميت ها است و شايد نشستن پاي خاطرات آنها خالي از لطف نباشد.

دهان پر از "كرم" پيرزن

يكي از غسال ها به نام موسوي مي گويد: مدت هاي زيادي در بخش غسالخانه مسئول تحويل جنازه بودم. اينجا بعضي ها مسئول كشيك شب هستند تا جنازه هايي را كه شب توي منزل فوت مي كنند و جوازشون توسط دكتر صادر شده و شبانه به بهشت زهرا (س) حمل ميشوند را تحويل بگيرند.

يك شب يك خانم سالمندي را آوردند كه تحويل گرفتيم، فردا صبح كه مي خواستيم براي شستشو بفرستيم خانم هاي غسال گفتند كه از گوشه دهان اين بنده خدا كرم هاي ريز زنده در حركت بود، خيلي چندش‌آور بود، از روي كنجكاوي ماجرا را براي يكي از بستگانش كه كمي آرام تر بود و آدم با تجربه و دنيا ديده اي به نظر مي رسيد، تعريف كردم و اون بنده خدا بعد از چند بار استغفار گفت: اين خانم مرحومه از بستگان ماست و يك ايراد بزرگ داشت كه آدم بسيار بد دهني بود و دائم به اين و آن حرف ركيك و ناسزا مي گفت و هيچ كس از زخم زبان اون در امان نبود و حتما دليلش همين مي تواند باشد. از تعجب هاج و واج مانده بودم. آرام از پيرمرد عذرخواهي كردم و به داخل برگشتم.




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عذاب زنان در جهنم

اميرالمومنين علي (ع) مي فرمايد : « روزي با فاطمه (س) محضر پيامبر خدا (ص) رسيديم ٬ ديديم

حضرت به شدت گريه مي كند .

گفتم : پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله ! چرا گريه مي كني ؟

فرمود : يا علي ! آن شب كه مرا به معراج بردند ٬ گروهي از زنان امت خود را در عذاب سختي ديدم و

از شدت عذابشان گريستم . ( و اكنون گريه ام براي ايشان است . )

زني را ديدم كه از موي سر آويزان است و مغز سرش از شدت حرارت مي جوشد.

زني را ديدم كه از زبانش آويزان كرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوي او مي ريزند.

زني را ديدم كه از پستانش آويزان كرده اند.

زني را ديدم كه دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .

 زني را ديدم كه كر و كور و لال بود و در تابوتي از آتش قرار داشت كه مغز سرش از سوراخ هاي

بيني اش بيرون مي آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.

زني را ديدم كه ٬ كه از پاهايش در تنور آتشين جهنم آويران است.

زني را ديدم كه گوشت بدنش را با قيچي هاي آتشين ريز ريز مي كنند .

زني را ديدم كه صورت و دستهايش در آتش مي سوزد و امعا و احشاي داخلي اش را مي خورد.

زني را ديدم كه سرش سر خوك و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.

و زني را به صورت سگ ديدم و آتش از نشيمنگاه او داخل مي شود و از دهانش بيرون مي آيد و

فرشتگان عذاب عمودهاي آتشين بر سر و بدن او مي كوبند.

حضرت فاطمه (س) عرض كرد : پدر جان ! اين زنان در دنيا چه كرده بودند كه خداوند آنان را چنين

عذاب مي كند؟!

رسول خدا (ص) فرمود :

دخترم ! زني كه از موي سرش آويخته شده بود ٬ موي سر خود را از نامحرم نمي پوشاند.

زني كه از پستانش آويزان بود ٬ زني است كه از حق شوهرش امتناع مي ورزيده.

و زني كه از زبانش آويزان بود ٬ شوهرش را با زبان اذيت مي كرد ...

و زني كه گوشت بدن خود را مي خورد ٬ خود را براي ديگران زينت مي كرد و از نامحرمان پرهيز نداشت.

و زني كه دست و پايش بسته بود و مارها و عقربها بر او مسلط شده بودند ٬ به وضو و طهارت لباس

و غسل جنابت و حيض اهميت نمي داد و نظافت و پاكيزگي را مراعات نمي كرد ٬ و نماز را سبك مي

شمرد و مورد اهانت قرار مي داد.

و زني كه كر و كور و لال بود ٬ زني است كه از راه زنا بچه به دنيا مي آورد و به شوهرش مي گويد

بچه تو است.

و زني كه گوشت بدن او را با قيچي مي بريدند ٬ خود را در اختيار مردان اجنبي مي گذاشت.

و زني كه صورت و دستانش مي سوخت و او او امعا و احشاي داخلي خودش را مي خورد ٬ زني

است كه واسطه كارهاي نامشروع و خلاف عفت و عصمت قرار مي گرفت .

و زني كه سرش مانند خوك و بدنش مانند الاغ بود ٬ او زني سخن چين و دروغگو بود.

و اما زني كه در قيافه سگ بود و آتش از نشيمنگاه او وارد و از دهانش خارج مي شد ٬ زني خواننده

و حسود بود.

سپس فرمودند: واي بر زني كه همسرش از او راضي نباشد و خوشا به حال آن كه همسرش از او

راضي باشد. 

داستانهاي بحارالانوار ٬ ج۵ ٬ص۶۹   -   زبده القصص ٬ ص۲۰۲ .



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۲۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مارها و عقربها در جهنّم مأمور عذاب چه كساني هستند؟

مارها و عقربها در جهنّم مأمور عذاب چه كساني هستند؟

1) بخيل

2) بد اخلاق

3) آزار دهنده ي مردم


رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمودند:

مارهايي هستند در جهنّم به بزرگي شتر! وقتي كه مجرمي را نيش ميزنند، تا چهل سال درد آن سـاكت نميشود.

اين مارها براي كساني هستند كه در دنيا بخيل، بداخلاق و اذيّت كننده ي مردم بوده اند





4)كسي كه خمس و زكات مال را ندهد.

ـ رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) ميفرمايند:

اگرخداوند به كسي مال و ثروت بدهد امّا او حقوق واجب (زكات و خمس) را
نپرداخته باشد، همان مال را به صورت ماري درميآورد و به گردن او مياندازد.
مار دايم او را نيش ميزند و ميگويد: من مال ذخيره شده ي تو هستم كه در
دنيا حقوق واجب آن را نپرداختي و انفاق ننمودي


5) تارك الصَّلاة

6) مانِعُ الزَّكاة

) شراب خوار

8) كسيكه عاق والدين شده است

9) كسي كه در مسجد از دنيا سخن ميگويد.


ـ پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) ميفرمايند:

در قيامت مـاري بسيار بزرگ ... بـه نـام 'جريـش' سـر خود را از جهنّم بيرون ميآورد و با صداي بلند فرياد ميزند:

اَلجوُع! اَلجوُع! اَينَ اَهلي؟ اَينَ اهلي؟

گرسنه ام! گرسنه ام! اهل من كجايند؟

جبرئيل ميگويد: غذاي تو چيست؟

در جواب ميگويد:

1) كسي كه نمازش را ترك كرده است.

2)كسي كه زكات مال را نپرداخته است.

3)شراب خواران

4)كساني كه عاق والدين شده اند.

5)كسي كه در مسجد به كلام دنيا تكلّم نمايد. (در مسجد كه محلّ عبادت است، به امور دنيايي بپردازد.)


اين پنج گروه را، مانند مرغي كه دانه از زمين جمع ميكند، ميبلعد و به آتش ميبرد.


ـ مشابه همين روايت، روايتي است كه عقربي بزرگ از جهنّم ميآيد و ميگويد:

چه كساني با خداوند و رسولش جنگ داشتند؟

به آن عقرب ميگويند: چه كساني را ميخواهي؟

او همان پنج گروه مذكور را ميگويد، با اين تفاوت كه در اين روايت به جاي عاقّ والدين، رباخوار آمده است


بزرگترين و دردآورترين عذاب اهل دوزخ، قهر الهي است؛ يعني محروميّت از شناخت پروردگار و دوري از او و حرف نزدن خداوند با آنهاست


برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۱۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آسان ترين عذاب جهنم

آسان ترين عذاب جهنم اين است كه يك جفت نعل از آتش بر پاي او مي زنند كه از شدت حرارت آن نعلها ، مغز سرش مي جوشد. مانند آتشي است كه زير ديگ روشن كنند و آب در ديگ به جوش مي آيد. و او خيال مي كند كه عذاب او از عذاب همه اهل جهنم شديدتر است در حالي كه عذاب او از همه عذابها سبكتر و خفيف تر مي باشد.( بحار، مبحث نار)



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۱۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عذاب هاي جهنمي

مارهاي جهنم

جهنم هفت در دارد و در هر دري هفتاد هزار كوه است و در هر كوهي هفتاد هزار شعبه است

در هر شعبه اي هفتاد هزار وادي است و در هر وادي هفتاد هزار شقه است و در هر شقه هفتاد هزار خانه است

و در هر خانه هفتاد هزار مار است كه بلندي هر مار به اندازه سه روز راه است و نيش هاي آن ها به

اندازه درخت خرماست . اين مارها به انسان ها حمله مي كنند و مي درند و گوشت هاي بدن ايشان را

متلاشي مي كنند . اهل عذاب با مشاهده اين مارها به نهر هايي از آتش كه در روي زمين جهنم در جريان

است و مملوع از زهر مار و عقرب است پناهنده ني شوند و خودشان را به درون اين نهرها مي اندازند .

اين نهرها هم به قدري عميق هستند كه اهل عذاب وقتي داخل اين نهرها افتادند 70 جريف پايين مي

روند و هر جريف 70 سال راه است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۱۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious