وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

نماز را غنيمت بشماريم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بهترين توشه براي قيامت چيست؟




سوره مائده آيه 35 مي فرمايد:

اي كساني كه ايمان آورده ايد تقوا داشته باشيد ،

با وسيله ي تقوا به سوي خدا برويد و در راه خدا جهاد كنيد.

فلاح يعني رستگاري، به كشاورزان فلاح مي گويند زيرا دانه مي كارند و اين دانه ها رشد مي كنند و كشاورزان زمينه ي رشد آنها را فراهم مي كند.


در قرآن داريم:

قد افلح من زكي ها يعني هر كس خودش را اصلاح كند به تحقيق رستگار مي شود و قد افلح مومنين يعني مومنين رستگار هستند. ولي بيشتر كلمه ي لعلكم داريم شايد رستگار بشويد.)


تقوا اقسامي دارد: تقواي سياسي ،اخلاقي و اقتصادي و عبادي و ... تقواي به معناي قدرت پرهيز است. تقوا وسيله است نه هدف يعني تقوا نيرويي است كه زمينه ي كارهاي خير را فراهم مي كند. مثل پليس ، پليس در شهر هدف نيست، وسيله است زيرا پليس براي تماشا كردن نيست بلكه كار پليس ايجاد نظم در شهر و جلوي خلاف گرفتن است. پس هدف پليس نظم است. تقوا يك عامل بازدارنده و برانگيزنده است.

ويژگي انسان اين است كه به دنبال سود است و از ضرر بيزار است . تقوا به انسان مي گويد كه دنبال چيزهاي مفيد برو و دنبال چيزهاي مضر نرو.


 امام صادق(عليه السلام) فرمود :

تقوا يعني هر جا امر خدا هست آنجا حاضر باشيد و هر جا خدا نهي كرده ،در آنجا نباشيد. در قرآن داريم: بهترين زاد و توشه ي شما در قيامت، تقوا است . يك تقواي ابتدايي و يك تقواي انتهايي داريم. در قرآن داريم: ما كسي را پذيرش مي كنيم كه زمينه اي داشته باشد . يعني فرد تقواي ابتدايي دارد و با خواندن قرآن، اين تقوا تقويت مي شود. داريم كه قرآن براي مردم است. تقواي نهايي همان روزه گرفتن و نماز و ... است كه اينها تقوا را افزايش مي دهد.

در قرآن داريم:

هر كس در راه خدا كوشش كند ما قطعا راه هاي مختلفي را به او نشان مي دهيم . يكي از راههاي ترك گناه، تقوا است. ما بايد پليس درون مان را تقويت كنيم. تقوا يعني پرهيز از كسي كه ما را مي بيند. تقوا يعني علم به اينكه كسي ما را مي بيند. اگر ما بدانيم كه كسي كارهاي ما را ثبت مي كند، تمام مشكلات حل مي شود.

اگر ما احساس كنيم كه هنگام سجده ،خدا ما را مي بيند، به سرعت آنرا تمام نمي كنيم و آنرا طول مي دهيم. اگر ما بخواهيم در نماز حال پيدا كنيم بايد ديدمان اين طور باشد كه كسي در نماز ما را مي بيند. امام حسين (عليه السلام) وقتي علي اصغر روي دستش به شهادت رسيد فرمود: اين مصيبت بر من آسان است زيرا خدا آنرا مي بيند.


امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد:

 آنچنان از خدا بترس كه گويي خدا را مي بيني .عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نكنيد اين يعني تقوا. قهرمانان در مسابقات، كارهاي سخت را تحمل مي كنند زيرا عده اي آنها را مي بينند و اين ديدن در انسان حس ايجاد مي كند. تقواي در مصيبت آرام بودن و در عبادت، حال داشتن است .

در قسمت بعد داريم :اي مردم ،با وسيله اي به سوي خدا برويد. وسيله يعني هر چيزي كه ما را به خدا نزديك كند.حاكم نيشابوري مي گويد: اصحاب پيامبر وسيله هستند.


در منابع اهل سنت به اشياء مثل قرآن و اعمال مثل نماز و افراد مثل رسول خدا، وسيله اطلاق مي شود. يكي از علماي بزرگ اهل سنت مي گويد :بسياري از افراد بعد از فوت پيامبر به كنار قبر پيامبر مي رفتند و به پيامبر كه نبي رحمت بود متوسل مي شدند تا شفاي بيمارشان را بگيرند. زماني باران نيامد و فردي نزد همسر پيامبر رفت و گفت كه باران نمي آيد. او گفت كه در كنار قبر پيامبر روزنه اي ايجاد كن و به ايشان متوسل بشو، تا باران بيايد.

در خطبه ي 110 نهج البلاغه داريم:

از چيزهايي كه مردم مي توانند متوسل بشوند به سوي خدا اينهاست: ايمان به خدا ،جهاد در راه خدا، كلمه ي اخلاص، اقامه ي نماز، روزه ماه رمضان ،زكات ،حج، صدقه و ... پس انسان مي تواند معصومين را در زمان حيات و بعد از مرگ وسيله قرار بدهد. ما از اعتبار ائمه استفاده مي كنيم تا شفاي بيماران را از خدا بگيريم. فردي وقتي غذا خورد، خدا و پيامبر را شكر كرد .فردي گفت كه اين شرك است و او در جواب گفت كه در قرآن داريم :خدا و پيامبر ما را بي نياز كرده است .اين آيه جواز توسل است .


در ادامه ي آيه 35 سوره مائده قرآن مي فرمايد:

 در راه خدا جهاد كنيد. جهاد يعني كوشش و تلاش .

جهاد اقسامي دارد : سه نوع جهاد داريم: جهاد اكبر، جهاد اصغر و جهاد كبير . جهاد اكبر مبارزه با نفس است و جهاد اصغر مبارزه با دشمن است . جهاد كبير تبليغ است . در قرآن داريم جهاد كنند بوسيله قرآن، جهاد كبير . يعني انسان با زبان مردم را به دين جذب كند. پيامبر با جهاد كبير، شروع به ترويج اسلام كرد.


هر چقدر ما در جهاد بيشتر تلاش كنيم خدا بيشتر به ما كمك مي كند. در قرآن ،خدا مجاهدين را ترجيح داده است . جهاد با نفس خيلي مهم است و هيچوقت تمام نمي شود.

امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد :

هميشه با نفس خودت در مبارزه باش .


بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

سه خصلت از اهل جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

وقتي قبر براي ما تنگ مي‌شود




وقتي قبر براي ما تنگ مي‌شود !


 در روايتي آمده است كه ابو بصير خدمت امام صادق عليه‌السلام رفت و از حضرت پرسيد: «آيا كسي از فشار قبر رهايي مي‌يابد؟». امام در پاسخ فرمود: «از فشار قبر به خدا پناه مي‌برم. فقط عده كمي فشار قبر نمي‌بينند».

فشار قبر


يكي از حوادث مهم عالم قبر، «فشار قبر» است. آن گونه كه از برخي روايات استفاده مي‌شود، فشار قبر براي همه مگر افراد اندكي وجود دارد؛ براي برخي شديدتر و براي برخي ملايم‌تر است. فشار قبر به منزله كفاره گناهان و جبران كوتاهي‌هاست. قرآن فشار قبر برخي را اين گونه توصيف كرده است: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكًا»؛ «و هر كس از ياد من روي گردان شود، زندگي (سخت و) تنگي خواهد داشت».(1)


از روايات بيان شده در اين مسئله چنين به دست مي‌آيد كه منظور از «معيشة ظنك» در اين آيه شريفه، همان عذاب قبر است؛ شاهد آن نيز اشاره اي است كه بعد از اين عبارت به قيامت شده است: «وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي»؛ «و روز قيامت، او را نابينا محشور مي‌كنيم».
در روايتي از امام صادق عليه‌السلام آمده است كه فرمود: «به خدا قسم تنها چيزي كه من براي شما مي‌ترسم (كه گرفتارش شويد) برزخ (عالم قبر) است».(2)


البته بعضي از انسان‌ها همچون انبيا و امامان عليهم السلام و نيز مؤمنان از فشار قبر مستثنا هستند. در برخي روايات آمده است كه زمين، مشتاق مؤمنان است كه در حال حيات بر روي زمين، مرتكب معصيت خداوند نشده و پروردگار خويش را از خود راضي كرده‌اند. زمين، آماده پذيرايي از آنان بوده و براي آن‌ها از مادر مهربان‌تر است و بر چيني كساني هرگز فشار قبر نخواهد آورد.


حتي مؤمنان راستين از اينكه قبض روح شده و پا به منزل جديد گذاشته‌اند، راضي و خوشحالند و خدا و پيامبر و امامان عليهم السلام نيز از او راضي‌اند و فرشتگان به او بشارت مي‌دهند:


«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعي إِلي رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلي في عِبادي * وَ ادْخُلي جَنَّتي»؛

«تو اي روح آرام يافته! به سوي پروردگارت بازگرد، در حالي كه هم تو از او خشنودي و هم او از تو خشنود است، پس در سلك بندگانم در آي و در بهشتم وارد شو».(3) (4)

در روايتي آمده است كه ابو بصير خدمت امام صادق عليه‌السلام رفت و از حضرت پرسيد: «آيا كسي از فشار قبر رهايي مي‌يابد؟». امام در پاسخ فرمود: «از فشار قبر به خدا پناه مي‌برم. فقط عده كمي فشار قبر نمي‌بينند».(5)


منظور از فشار قبر


با دقت در آيات و روايات مربوط به عالم برزخ و عذاب قبر، روشن مي‌شود كه مراد از قبر، آن گودال كوچكي نيست كه انسان را در آن دفن مي‌كنند، بلكه مقصود همان جهاني است كه انسان پس از مرگ. پيش از برپا شدن قيامت در آن زندگي مي‌كند و چون قرار گرفتن در قبر، ملازم و يا سرآغازي براي ورود به آن جهان مي‌باشد، واژه قبر در مورد آن به كار رفته است. (6)

در روايتي آمده است كه از امام صادق عليه‌السلام پرسيدند: «اگر كسي [چندين روز] به دار آويخته شده باشد، فشار قبر درباره او چگونه است؟». امام در پاسخ فرمود: «به هوايي كه بر او احاطه دارد، دستور داده مي‌شود كه از هر طرف بر او فشار وارد كند».(7)


روايات بسياري در اين زمينه وارد شده است كه حاكي از آن مي‌باشد كه فشار قبر از مسلّمات است و ترديدي در آن نيست؛ اگر چه حقيقت آن بر ما روشن نيست، ولي دورنماي آن اين است كه وقتي جنازه انسان را در قبر مي‌گذارند، او خود را در تنگناي تاريك وحشت آور قبر مي‌نگرد و در فشار و زحمت بسيار سختي قرار مي‌گيرد. (8)


بنا بر همين روايات، روح بعد از جدا شدن از اين بدن، به بدن‌هاي لطيفي شبيه به اين بدن‌هاي دنيوي كه در اصطلاح به آن «بدن مثالي» مي‌گويند، تعلق مي‌گيرد و سؤال و فشار قبر نيز مربوط به روح و آن بدن مثالي است. (9)


فشار قبر براي همه يكسان نيست؛ بلكه برخي انسان‌ها اصلاً فشار قبر ندارند، چنان كه در برخي روايات آمده است: مؤمناني كه بعضي از اعمال خير مانند نماز شب، مداومت بر تلاوت برخي از سوره هاي قرآن يا بعضي از ذكرها و ... داشته باشند، از فشار قبر در امانند؛ (10)

فشار قبر در بعضي افراد شديد است و كيفر اعمالشان محسوب مي‌شود و براي گروهي ديگر خفيف‌تر و به منزله كفاره گناهان و جبران كوتاهي‌هاست. (11)


پاسخ گويي به نكير و منكر

پاسخ گويي در شب اول قبر به دو فرشته نكير و منكر نيز از مسلّمات است كه ترديدي در آن نيست. طبق روايات مطرح شده در اين زمينه، براي اينكه نكير و منكر در شب اول قبر با انسان مهربان شوند و ترس از آن دو فرشته از انسان دور شود، هر كس نُه روز از ماه شعبان را روزه بگيرد، اين دو فرشته در هنگام سؤال قبر با او مهربان مي‌شوند. امام باقر عليه‌السلام در مورد فضايل شب زنده داري در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان و خواندن صد ركعت نماز در آن شب فرموده است: «خدا ترس نكير و منكر را از او برطرف مي‌كند». همچنين در روايتي آمده است كه تلقين ميت موجب مي‌شود كه نكير و منكر از سؤال قبر صرف نظر كنند. (12)


بعضي از كارها مايه فشار قبر است و برخي ديگر از فشار قبر مي‌كاهند. اموري كه باعث فشار قبر مي‌شوند، عبارتند از:


تباه كردن نعمت: در سخني از امام صادق عليه‌السلام آمده است: «فشار قبر براي مؤمن، كفاره نعمت‌هايي است كه تباه كرده است».(13)


بداخلاقي با خانواده: رسول خدا صلي الله عليه و آله در مورد فشار قبر سعد بن معاذ صحابي بزرگش فرمود: «فشار قبر او به خاطر بداخلاقي او با خانواده‌اش بود».(14)


نمّامي و سخن چيني، مراقبت نكردن از آلودگي بدن به قطره هاي بول (ادرار) و دوري جستن از اهل و عيال: امام علي عليه‌السلام فرموده است:


«از جمله چيزهايي كه موجب عذاب قبر مي‌شود، سخني چيني، مراقبت نكردن از آلودگي بدن به قطره هاي بول و دوري جستن از اهل و عيال است».(15)


چيزهايي نيز كه فشار قبر را كم مي‌كنند، عبارتند از:

نماز شب: امام رضا عليه‌السلام فرموده است: «خواندن نماز شب و هفتاد بار استغفرالله گفتن، موجب ايمني از عذاب قبر مي‌شود».(16)


خواندن سوره «تكاثر» هنگام خوابيدن، خواندن سوره «نساء» در روز جمعه و خواندن سوره «ن و القلم» در نماز واجب و مستحب. (17)

 پي نوشت ها:

1. طه: 124
2. بحارالانوار، ج 6، ص 214
3. فجر: 27 30
4. تفسير نمونه، ج 26، ص 475 479
5. بحارالانوار، ج 6، ص 261
6. سبحاني، جعفر، معادشناسي در پرتو كتاب، سنت و عقل، ترجمه علي شيرواني، ص 86
7. بحارالانوار، ج 6، ص 266
8. طاهري، حبيب الله، سيري در جهان پس از مرگ، ص 288
9. ر. ك: سبحاني، جعفر، منشور جاويد، ج 9، ص 238 239
10. مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، پيام قرآن، ج 5، ص 468 470
11. ر. ك: هاشمي؛ سيد علي، پرسمان قرآني معاد، ص 95 93
12. ر. ك: قمي، شيخ عباس، منازل الاخره، ص 38 30
13. بحارالانوار، ج 6، ص 221
14. همان، ص 220
15. همان
16. مستدرك الوسايل، ج 6، ص 331
17. كافي، ج 2، ص 623؛ وسايل الشيعه، ج 7، ص 409؛ بحارالانوار، ج 79، ص 64
 
منبع:tebyan.net

بهشت و جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

قيامت را به چه قيمتي مي فروشيد؟


 

بايد فرداي قيامت جواب پس بدهيم...

قيامت را به چه قيمتي مي فروشيد...؟

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آيا يهوديان و مسيحيان به بهشت مي‌روند؟



با توجه به آيات 15 و 16 سوره مباركه هود عليه السلام و نيز آياتي كه عمل صالح را شرط ورود به بهشت مي دانند، اين نتيجه به دست مي آيد: عملي نجات بخش است و بهشت جاويدان را در پي خواهد داشت كه داراي اين دو عنصر باشد: حُسن فعلي و حُسن فاعلي؛ يعني هم عمل، عملي باشد كه در فرهنگ ديني مقبول است و هم كننده كار آن را با نيت الهي و قصد قربت انجام داده باشد.

آيات قرآن كريم تأكيد و اصرار دارند بر اينكه شرط ورود به بهشت دو چيز است: يكي ايمان و ديگري عمل صالح؛ مانند آيه 82 سوره بقره كه اهل ايمان و عمل صالح را اهل بهشت و جاويدان در آن معرفي مي كند:

الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ
آيات الهي اين واقعيت را هم بيان مي دارند كه نه ايمان بي عمل براي انسان مفيد خواهد بود و نه عملِ بي نيت الهي.

بي فايده بودن ايمانِ بي عمل را در آيه 158 سوره انعام آمده است:

يَوْمَ يَأْتي‏ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً
روزى كه برخى از نشانه‏هاى پروردگارت به ظهور آيد، ايمان آوردن كسى كه پيش از اين ايمان نياورده يا در حال ايمانش عمل شايسته‏اى انجام نداده سودى نخواهد داشت.

و اينكه عمل بي نيت الهي در آخرت بهره اي از پاداش الهي نخواهد داشت حقيقتي است كه آيات 15 و 16 سوره هود عليه السلام از آن پرده بر مي دارد:

مَنْ كانَ يُريدُ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمالَهُمْ فيها وَ هُمْ فيها لا يُبْخَسُونَ
كسانى كه زندگى دنيا و زيور و زينتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور كامل در [همين‏] دنيا به آنان مى‏دهيم و در آن چيزى از آنان كاسته نخواهد شد.

أُوْلَئكَ الَّذِينَ لَيْسَ لهَُمْ فىِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ  وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُون
اينان كسانى هستند كه در آخرت، سهمى جز آتش براى آنان نيست و آنچه [در دنيا از كار خير] كرده اند، در آخرت تباه و بى اثر مى شود و آنچه همواره [براي غير خدا‏] انجام مى دادند، باطل است.

 كدام ايمان؟ كدام عمل؟


حال كه ضرورت داشتن ايمان و عمل صالح براي جلب رضاي خداوندي و ورود به بهشت اثبات شد اين سوال مطرح مي شود كه كدام ايمان و عقيده و كدام عمل شايسته اين هدف را تأمين مي كند و انسان را به سر منزل مقصود مي رساند؟


كدام ايمان نجات بخش است؟


از آيات قرآن كريم به دست مي آيد تنها عقيده و باوري نجات بخش است كه مقبول درگاه الهي باشد و آن نيست جز باور به معارف دين اسلام است.

إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ (آل عمران/19)

بي ترديد دينِ [واقعى كه همه پيامبران، مُبلّغ آن بودند] نزد خدا اسلام است.


اسلام در اينجا  عبارت است از تسليم شدن در برابر بيانى كه از پروردگار عالم در مورد عقايد و اعمال و يا در مورد معارف و احكام صادر مى‏شود.[1]

و نيز مي فرمايد:

وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ (آل عمران/85)

و هركه جز اسلام، دينى طلب كند، هرگز از او پذيرفته نمى‏شود و

او در آخرت از زيانكاران خواهد بود.


بنابراين هر مكتب و عقيده اي كه در آن سخني از فرامين الهي نباشد و تسليم بودن محض در برابر تمام آنچه او فرموده است معني نداشته باشد ، مكتبي نيست كه انسان با باور به آموزه هاي آن بتواند به قرب الهي و بهشت جاويدان دست پيدا كند.

با اين قيد، تمام اديان و مكاتب غير الهي يكسره باطل اعلام شده و كنار گذاشته مي شوند؛ مي ماند اديان الهي. در بين اديان الهي هم، قرآن كريم فقط اسلام به معناي دين خاتم را برگزيده و بقيه را با صراحتِ تمام مردود اعلام كرده است. اين بيانيه سه بار در قرآن كريم ديده مي شود:

در آيات 33 سوره توبه، 28 سوره فتح و 9 سوره صف كه فرمود:


هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ


اوست كه پيامبرش را به همراه هدايت الهي و دين حق فرستاد،

تا آن را بر همه اديان چيره گرداند.

در اين آيات مراد از «دين حق»، دين اسلام و عقايد و احكام آن است كه با واقع و حق انطباق دارد. بنابراين معناي آيه اين مي شود: خدا آن كسى است كه رسول خود محمد (صلي الله عليه و آله) را با هدايت- و يا با آيات و معجزات- و با دينى كه با فطرت و حقيقت آفرينش منطبق است، فرستاد تا آن را بر ساير اديان غلبه دهد.[2]


بر اساس اين آيات، ايمان به غير دين اسلام در درگاه الهي مردود است و پذيرفته نخواهد بود. براي همين قرآن كريم، اهل كتاب را به دست برداشتن از دين سابق دعوت مي كند و از آنها مي خواهد تا به دين اسلام ايمان بياورند:

وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُۆْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ (آل عمران /110)

اگر اهل كتاب (يهود و نصارى) ايمان بياورند به سود خودشان است؛ اما متاسفانه تنها اقليتى از آنها پشت پا به تعصبهاى جاهلانه زده‏ و اسلام را با آغوش باز پذيرفته اند؛ در حالى كه اكثريت آنها از تحت فرمان پروردگار خارج شده و حتى بشاراتى كه در باره پيامبر صلي الله عليه و آله در كتب آنها بوده ناديده انگاشته و بر كفر و عصبيت خود هم چنان باقى مانده اند. [3]


و يا در آيه 65 سوره مائده آنها را به شرطي اهل بهشت و رستگاري مي داند كه به اسلام ايمان بياورند و مسلمان شوند:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَكَفَّرْنا عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعيمِ
اگر اهل كتاب ايمان بياورند و پرهيزگارى پيشه كنند، از گناهان گذشته آنها درمي گذريم و آنها را در باغ هاى بهشت كه كانون انواع نعمت ها است وارد مى‏كنيم.

خداوند متعال كار را به اينجا خاتمه نداده و سخن از اسلامي به ميان مي آورد كه مورد رضايت اوست ؛ چرا كه مي دانسته همين اسلامي كه تا قيامت بشر را به آن فراخوانده ، خود به فرق و مذاهب متعدد تقسيم خواهد شد؛ براي همين فرمود:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً (مائده/6)
يعني اسلامي مورد قبول و رضايت من است كه مُهر «غدير» پاي آن باشد.


كدام عمل نجات بخش است؟


با توجه به آيات 15 و 16 سوره مباركه هود عليه السلام و نيز آياتي كه عمل صالح را شرط ورود به بهشت مي دانند (در بالا گذشت) اين نتيجه به دست مي آيد:

عملي نجات بخش است و بهشت جاويدان را در پي خواهد داشت كه داراي اين دو عنصر باشد: حُسن فعلي و حُسن فاعلي؛ يعني هم عمل، عملي باشد كه در فرهنگ ديني مقبول است و هم كننده كار آن را با نيت الهي و قصد قربت انجام داده باشد.

بنابراين دو دسته كار است كه بي ترديد در قيامت بهشت و ثوابي نخواهد داشت:

كاري كه در فرهنگ ديني معصيت است و گناه محسوب مي شود (حُسن فعلي نداشته باشد) هر چند فاعل آن مۆمن باشد؛ مانند سرقت اموال ثروتمندان براي كمك به نيازمندان با نيت قربة الي الله.

كاري كه در فرهنگ ديني پسنديده است؛ ولي فاعلش آن را براي جلب رضاي الهي و نيل به ثواب اخروي انجام نداده است (حُسن فاعلي نداشته باشد)؛ مانند ساخت بيمارستان با نيت كسب شهرت.
 
پي نوشت:
1.     الميزان 3/121
2.     الميزان 9/247
3.     تفسير نمونه 3/49
منبع:tebyan.net

بهشت و جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۵ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آثار دوستان خوب و بد در قيامت



رسول خدا صلى الله عليه وآله مي فرمايد:

«يا اَباذَر، اَلجَليسُ الصّالِحُ خَيرٌ مِن الوَحدَةِ وَ الوَحدَةُ خَيرٌ مِن جَليسِ السُّوءِ».

اى ابوذر، همنشين و دوست صالح بهتر از تنهايى است و تنهايى بهتر از همنشين بد است. (1)

از اين جهت نبايد هر انسانى را براى دوستى و رفاقت برگزيد. بلكه بايد معيارى را در نظر گرفت كه با توجه به آن معاشرت‌هاى مطلوب و سازنده، از معاشرت‌هاى نامطلوب و زيانبار باز شناخته شوند. چراكه در روايتى پيامبر صلى الله عليه وآله مى ‌فرمايند:

«أُنْظُرُوا مَنْ تُحادِثُونَ، فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَحَد يَنْزِلُ بِهِ الْمَوْتُ إِلاّ مُثِّلَ لَهُ أَصْحابُهُ إِلى اللّهِ، فَإِنْ كانُوا خِياراً فَخِياراً وَإِنْ كانُوا شِراراً فَشِراراً...»(2)

بنگريد با چه كسى هم سخن مى‌شويد، زيرا هر كس كه مرگش فرا رسد، در پيشگاه خداوند يارانش در برابرش مجسّم مى ‌شوند. اگر از نيكان باشند، او نيز در زمره نيكان قرار مى‌ گيرد و اگر از بدانند، او نيز در زمره بدان قرار مى‌ گيرد.

1) بحارالانوار، ج 77، ص 84.
2) اصول كافى، ج 4، ص 451.

بهشت و جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

گناه نكنيم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عذاب‌هاي روحي دوزخيان

در قرآن كريم عذاب‌هاي روحي دوزخيان در آيات متعدد و به مناسبت‌هاي مختلف بيان شده است. در اين فرصت به عنوان نمونه به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

1. از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»؛[1]

(خداوند گويد) ذليلانه در آنجا ساكت و دور گرديد و هرگز با من سخن نگوييد».

2. دوري از رحمت خدا: «وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ»؛[2] و (به آنها) گفته مى‏شود: امروز شما را فراموش مى‏كنيم (در ميان عذاب رها مى‏كنيم) چنان كه شما ديدار امروزتان ر

(در دنيا) فراموش كرديد، و جايگاه شما آتش است و شما را هرگز يارى‏كنندگانى نيست.

3. مشاهده نعمت‌هايي كه به دوستان و آشنايانشان در بهشت داده مي‌شود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ »؛[3] و اهل آتش بهشتيان را ندا كنند كه از آب يا از آنچه خدا شما را روزى كرده بر ما فرو ريزيد. گويند: همانا خداوند اين دو را بر كافران حرام نموده است.

4. گفت‌وگوهاي دلخراش و جانكاهي كه ميان بهشتيان و دوزخيان رد و بدل مي‌شود، و روح دوزخيان را سخت آزار مي‌دهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ »؛[4] و بهشتيان دوزخيان را ندا مى‏دهند كه ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست و ثابت يافتيم، آيا شما نيز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت يافتيد؟ گويند: آرى! پس آواز دهنده‏اى در ميان آنان آواز مى‏دهد كه لعنت خداوند بر ستمكاران باد.

5. حسرت: «... كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ»؛[5]

اين چنين خداوند عمل‏هاى (دنيوى) آنها را مايه‏هاى حسرتى به آنها ارائه مى ‏دهد، و آنها هرگز از آتش بيرون آمدنى نيستند.

«وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا»؛[6] و (به ياد آر) روزى كه ستمگر پشت دست‏هاى خود را به دندان مى‏ گزد، مى‏گويد: اى كاش همراه پيامبر راهى را (به سوى خدا) پيش مى‏گرفتم.

6. تحقير و ذلت و خواري: «ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ»؛[7] (و بگوييد) بچش كه حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى

«يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا »؛[8] (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قيامت دو برابر شود و در آن عذاب هميشه به خوارى بماند.

7. پايان ناپذيري جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ»؛[9] آنها ندا در مى‏دهند: اى مالك (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بميراند و نابود سازد! گويد: بى‏ترديد شما (در اين جا) ماندگاريد

8. راه فرار نداشتن از جهنم: «كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ »؛[10] هر گاه اراده كنند كه از (شدت) غصه از آنجا بيرون آيند (به اجبار) در آن بازگردانده مى‏شوند و (گفته مى‏شود) بچشيد عذاب سوزنده را. و ...

 
پي نوشت ها:
[1]. مۆمنون، 108.
[2]. جاثيه، 34.
[3]. اعراف، 50.
[4]. اعراف، 44.
[5]. بقره، 167.
[6]. فرقان، 27.
[7]. دخان، 49.
[8]. فرقان، 69.
[9]. زخرف، 77.
[10]. حج، 22.

منبع: اسلام كوئست

بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۵۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

حواسمان به زبانمان باشد




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۴:۴۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious