وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

توصيف جهنم از زبان كسي كه جهنم را ديده و به دنيا برگشته

توصيف جهنم از زبان كسي كه جهنم را ديده و به دنيا برگشته و از جهنم سخن مي گويد

انس بن مالك روايت كرده كه: روزي حضرت رسول الله(ص) فرمود: در اين ساعت برادرم جبرئيل به من خبر داد كه جرير بن عطاي جريح از دنيا رفت و جان او را به آسمان بردند؛ بهشت و دوزخ را به او نشان دادند عجايب و غرايب بسيار ديد باز او را به دنيا فرستادند او را بطلب و از او بپرس تا از احوال آخرت تو را خبر دهد و اصحاب بدانند كه چه در پيش است.

حضرت او را طلب نمود و فرمود: شرح حال خود را بازگوي، جرير عرض كرد: يا رسول الله در دكان نشسته بودم كه تنم ناخوش گرديد، برخواستم و به خانه رفتم زبانم از كار افتاد و بر بستر بيماري خوابيدم و از خود خبر نداشتم در اين حالت قومي را ديدم مثال گرگان در بالين من ايستاده اند، و زمان ديگر جمعي را ديدم كه به صورت خوكان آمدند و بر جناب راست من ايستادند و زماني ديگر گروهي را ديدم به صورت شيران آمده بر جانب چپ من ايستادند من به ايشان نگاه مي كردم و زبانم بند شده بود و ديگر نمي توانستم سخن گويم پس سر تا پاي مرا بو كردند و گفتند: «لا اله الا الله محمد رسول الله» آن گاه روي به آن قوم كردند كه روي هاي ايشان چون روي خوك و سگ بود گفتند: شما بازگرديد كه اشتباهي امده ايد و اين مرد از جمله اهل توحيد است پس به آنها كه در پهلوي راست من بودند گفتند: بسم الله جانش را بستانيد. پس جانم را به همواري برداشتند.

يا رسول الله اگر بخواهم از تلخي جان كندن و ديدار ملك الموت و سكرات مرگ بگويم يكي از هزار وصف نتوانم كرد. پس حريري آوردند و جان مرا در آن حرير پيچيدند و به آن جماعت دادند كه به صورت سگان و خوكان بودند و به آسمان بردند و آنها كه به صورت گرگان بودند از عقب من مي آمدند و مرا از هفت آسمان گذرانيدند پس زبانيه هاي دوزخ را ديدم كه هر يك مثل كوهي تازيانه هاي آتش در دست گرفته پيش من آمدند كه بر من زنند آنهايي كه مرا مي بردند گفتند: باز گرديد كه اين از جمله اهل توحيد است. آنگاه مرا پيش مالك دوزخ بردند من او را به خلقتي ديدم كه جز خدا بزرگي او را كسي نداند و كرسي اي ديدم از آتش كه او در كرسي نشسته بود و روي او مانند روي اسب و پيري در پيش روي او بود كه از آتش چهل پيراهن به او پوشانيده بودند من از بيم بر خود مي لرزيدم آنگاه غلهاي آتشين آوردند از من پرسيد: چه نام داري؟ گفتم: جرير. گفت: پدرت؟ گفتم: عطاي جريح. گفت: از كجايي؟ گفتم: از مدينه رسول خدا(ص)؛ پس دفتري آوردند در آن نگاه كرد سري حركت داد و گفت: معبود تو كيست؟ گفتم: خداي عز و جلّ. گفت: رسول تو كيست؟ گفتم: محمد(ص).

گفت: در زندگي اسرار تو چه بود؟ گفتم: «كلمه طيبۀ لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي الله» پس به آنهايي كه موكل بر من بودند گفت: به حكم الهي هنوز اجل اين بنده نرسيده. پس مالك به من گفت: اي مرد باز مي گردي يا مي ماني تا قدرت الهي و عجايب و غرايب آن را مشاهده كني و خبر از براي زندگان غافل ببري كه خداي تعالي تو را از روي حكمت براي ديدن اهل عذاب به اين جا فرستاده؟ چون اين مژده را شنيدم، خاطر جمع گرديده گستاخ شدم و گفتم: مي مانم. پس گفتم: آيا ملك الموت جان بندگان را اشتباهي هم مي گيرد؟ گفت: استغفر الله چنين مگو كه هرگز به روي اشتباه نرفته و هر چه جان مي گيرد به فرمان خدا مي گيرد و هيچ امت را كرامت نبود كه يكي از ايشان بميرد و باز او را زنده كنند تا احوال عقبي را به مردم دنيا باز گويد، اين شرف براي امتي است كه پيغمبر آنها محمد(ص) مي باشد و بر كسي معلوم نشده و نخواهد شد.

آنگاه نامه اي به دست من داد چون نگاه كردم سيصد و شصت حسنه در آن بود و برابر آن بدي ديدم ترسيدم كه مستوجب دوزخ شوم. نامه ديگر به دست من دادند چون در آن نگريستم نيكي هاي بسيار ديدم گفتم: اينها اعمال من نيست اين همه نيكي از كجا است؟ گفتند: اي بنده خدا و امت محمد(ص) خداي تعالي اعمال نيك را ده برابر مي گرداند همچنان كه در كلام خود فرموده: « من جاء بالحسنة فله عشر امثالها» پس يك نيكي تو با يك بدي برابر باشد و نه تاي ديگر را از براي تو ذخيره كرده اند.

آن گاه مالك يكي از خازنان را طلبيد و گفت: فرمان چنين است كه اين بنده را بدون آسيب همراه خود ببري تا اهل عذاب را ببيند و قدرت باري تعالي را مشاهده نمايد تا چون بازگردد امتان محمد را خبر دهد كه چه در پيش است، پس مرا به دوزخ بردند يا رسول الله چون داخل دوزخ شدم ديدم كه گروهي از غيبت كنندگان سنگهاي آتشين در دهان داشتند و فرو مي بردند و از راه ديگر بيرون مي آمد هر باري كه آن سنگها را فرو مي بردند چنان فريادي مي كردند كه اگر اهل دنيا مي شنيدند هر آن هلاك مي شدند.

يا رسول الله چون از آنجا گذشتيم جمعي را ديدم كه زبانهاي ايشان از كام گسسته مي شد و هر ساعت يكبار ملائكه هاي عذاب، عمودهاي آتشين بر سر ايشان مي زدند، پرسيدم كه اين قوم چه كرده اند؟

گفتند: اينها در دنيا به مساجد از روي ريا مي رفتند و در آنجا غيبت مي كردند.

يا رسول الله چون از آنجا گذشتيم گروهي را ديدم كه چرك و خون گنديده از فرج ايشان مانند جوي روان بود و همه مردم دوزخ از بوي گند ايشان فرياد مي كردند، پرسيدم: اين جماعت چه كرده اند؟ گفتند: اينها زناكارانند كه بدون توبه از دنيا رفته اند.

يا رسول الله چون از آنجا گذشتم گروهي را ديدم كه بر دارهاي آتشين سرنگون آويخته بودند و هر يك را به زنجير آتشين بسته بعضي را قدح و برخي را سبو و گروهي را خيك ها بر گردن بسته و جمعي را طنبور و دسته اي را بربط و ناي آتشين بر بسته هر يكي را دو فرشته عذاب دوزخ موكل بودند و به دست هر يك قدح و پياله اي از چرك و خون بود كه به ايشان مي خورانيدند كه همه گوشت و پوست روي ايشان در پياله مي ريخت و فرياد و ناله و زاري مي كردند. من گفتم: اينها چه كرده اند؟ گفتند: اينها شراب خواران و مطربانند كه بدون توبه مرده اند.

يا رسول الله چيزهايي ديدم كه ذكر آنها را نتوانم كرد و ديگر طاقت ديدن آنها را نياوردم. گفتم: مرا بازگردانيد. پس مرا پيش مالك دوزخ بردند، ديدم شخصي كه مرا به عوض او آورده بودند پيراهني از آتش بر او پوشانيده و در دوزخ انداختند؛ مالك به من گفت: اگر نه آن بود كه رحمت خدا شامل حال تو بود اين پيراهن آتش را بر تو مي پوشاندند.

آن گاه گفت: اي بنده خدا مي خواهي كه بهشت و اهل آن را هم مشاهده نمايي؟ گفتم: آري، پس به يكي از فرشتگان دستور داد اين شخص را پيش رضوان بريد و بگوييد كه اين مرد يكي از امتان محمد(ص) است كه شربت مرگ چشيده و اهل دوزخ را ديده و نيكي او زياده از بدي آمده است او را به بهشت بر تا بهشت را ببيند و خبر از براي اهل دينا ببرد كه چه در پيش است. چون مرا پيش رضوان بردند، جوان خوشروي، خوش خوي و خوش لقايي را ديدم كه مثل او هرگز كسي را نديده بودم در روي من چون گل بشكفت و بخنديد. پس به فرشتگان نيكو صورت دستور داد تا در بهشت را بگشودند و مرا به بهشت بردند. قصري ديدم به غايت رفيع و عالي كه شرح آن به گفتن در نيايد، پرسيدم: اين قصر از آن كيست؟ گفتند: از آن خير البشر است. باز پرسيدم: آيا براي من هم جايي هست؟ گفتند: آري هر كه از اهل توحيد است براي او در بهشت جا و مقام خواهد بود.

يا رسول الله چندان عجايب و نعمتها ديدم كه وصف آنها به زبان در نيايد. باز ما را پيش مالك دوزخ بردند ديدم همه اهل عذاب در دوزخ افتاده اند چنان كه گويي مرده اند و هيچكس را عذاب نمي كردند پرسيدم كه: اي مالك قضيه چيست كه از اين دوزخيان آوازي بر نمي آيد مگر مرده اند؟ گفت: اي جرير اينجا جاي مرگ نيست اما چون روز پنج شنبه و جمعه مي شود خداي تعالي عذاب را از دوزخيان بر ميدارد پس به من گفت: برو و باقي عمر خود را به عبادت و بندگي خداي تعالي صرف كن. آن گاه مالك به آن جمعي كه به صورت گرگ بودند، گفت: اين مرد را ببريد و جان او را در كالبدش رسانيد. پس موكلان مرا باز آوردند در آن وقت اقوام مرا غسل داده كفن كرده و بر من نماز گزارده بودند كه به فرمان خداي تعالي جان مرا باز آوردند بر خواستم و نشستم.

يا رسول الله اين همه در يك لحظه بر من گذشت.

پس حضرت فرمود: جبرئيل به فرمان ملك جليل به من خبر داده آنچه تو بيان كردي، بيان تو واقع است و خلافي ندارد. آن گاه روي مبارك را به اصحاب كرده و فرمود: هرگز اين چنين قضيه اي براي كسي روي نداده و براي كسي هم به غير از جرير تا قيامت روي نخواهد داد.

و سبب اين قضيه آن بود كه چون حضرت رسول(ص) را به معراج بردند منافقان با هم مي گفتند كه: اين قصه اگر راست مي بود پس چرا او را از مكه معظمه به مدينه نبردند كه خود مي رفت پس اين واقعه براي جرير بن عطاي جريح واقع شد كه از او راستگوتر و فاضلتر و صالحتر در ميان قوم نبود، حق تعالي از روي حكمت اين واقعه را بر جرير نمودار كرد كه بالعيان ببيند و در ميان آن قوم خبر دهد. پس هر گاه آن حضرت از معراج و بهشت و دوزخ و ملك رضوان و حور قصور بيان مي فرمود و منافقان شك مي كردند جرير آن حضرت را تصديق مي نمود و آن طايفه قبول مي كردند و به سخن آن حضرت شك و شبهه نمي كردند.

پس اي عزيز اين دليل را براي آن آوردم تا مومنان و مواليان از كارهاي ناشايسته باز ايستند و توبه كنند چنانكه حق تعالي در كلام خود خبر داده كه از عصيان دور باشيد و متابعت شيطان مكنيد و دل به دنياي غدار مبنديد آنجا كه فرمود: « يا ايها الذين امنو لا تتبعوا خطوات الشيطان فانه يامر بالفحشا و المنكر» كه تابع و متبوع هر دو در دوزخ خواهند بود پس علاج اين، ترك مجالست اهل دنيا است هرگاه چنين كردي به تحقيق كه دري از درهاي رحمت به روي تو گشاده خواهد.

(جامع التمثيل، ص191)

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ياس بوي حوض كوثر مي دهد...



محتواي سوره كوثر

سوره كوثر در مكه نازل شده و داراي 3 آيه است. كلمه كوثر به معني خير فراوان است. در اينكه منظور از كوثر، نهري است در بهشت، يا حوضي در محشر، يا ذريه و فرزندان زياد، يا علماي امت، يا نبوت و قرآن، يا علم و حكمت ‏يا... نظريه‌هاي گوناگوني وجود دارد.

شأن نزول سوره كوثر

در شان نزول اين سوره مى خوانيم : "عاص بن وائل "كه از سران مشركان بود پيغمبراكرم (ص) را بـه هـنـگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد, و مدتى باحضرت گفتگو نمود, گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره رااز دور مشاهده كردند, هنگامى كه "عاص بن وائل " وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت مى كردى ؟ گفت : با اين مرد "ابتر"!

تـوضـيـح ايـن كه : پيغمبراكرم (ص) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خديجه داشت : يكى "قاسم " و ديـگرى "طاهر" كه او را "عبداللّه "نيز مى ناميدند و اين هر دو در مكه از دنيا رفتند, و پيغمبر اكرم (ص) فاقد فرزند پسر شد اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود و كلمه "ابتر" (يعنى بلاعقب ) را براى حضرتش انتخاب كردند، فكر مى كردند با رحلت پيغمبراكرم (ص) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند.

قـرآن مـجـيـد نـازل شـد و بـه طرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت و خبر داد كه دشـمـنـان او ابـتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهدشد, بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربه اى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود بـه رسـول اللّه (ص) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.

آثار و بركات سوره كوثر

1) ديدن رسول خدا صلي الله عليه وآله در خواب

از رسول خدا صلي الله عليه و اله وسلم روايت شده: هر كس سوره كوثر را در شب جمعه 100مرتبه تلاوت نمايد رسول خدا را درخواب خواهد ديد.1

به همين مضمون از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده استك هر كس سوره كوثر را در شب جمعه پس از نمازي كه در نيمه شب مي خواند صد مرتبه بخواند به اذن خدا رسولش را در خواب خواهد ديد.2

2) براي دور كردن افراد از خود

اگر بخواهي كسي را از خود دور كني 9 مرتبه سوره كوثر را بخوان و به جانب او بدم به اختيار خود راه كج مي كند و مي رود.3


ختم مجرب

براي غنا و توانگري

روز چهارشنبه 40 مرتبه سوره كوثر را به نيت ثروت و توانگري بخواند.4

منابع

(1) منتخب الكلام في تفسيرالاحلام، ج1، ص74

(2) روض الجنان و روح الجنان، ج20، ص421

(3) تعطيرالانام في تعبيرالمنام،ج1، ص353

(4) درمان با قران، ص167


حوض كوثر

«حوض كوثر» نام نهر يا حوضي در بهشت است. واژه كوثر يك بار در قرآن آمده و سوره‌اي نيز به همين اسم نامگذاري شده است.

اما «حوض كوثر» در قرآن نيامده و صرفا در احاديث معصومين به آن اشاره شده؛ از جمله در حديث متواتر ثقلين چنين آمده است:

«داعي تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابداً حتي يردا علي الحوض »


از ابن عباس روايت شده كه گفت هنگامي كه سوره كوثر بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد، امام علي عليه السلام به ايشان گفت:

«يا رسول الله، كوثر چيست؟»

پيامبر فرمود:«نهري است كه خداوند با اعطاي آن به من، مرا گرامي داشته است.»
علي عليه السلام گفت:«آن را براي ما توصيف فرما.»

پيامبر فرمود:«كوثر نهري است كه زير عرش الهي جاري است. آبش سفيدتر از شير و شيرين‌تر از عسل است. ريگ‌هايش زبرجد و ياقوت و مرجان، گياهش زعفران و خاكش مشك‌بوست.»
آن‌گاه رسول خدا فرمود:«اي علي، اين نهر براي تو و محبان تو پس از من است.»

رسول خدا در حديثي ديگر فرمود:«هر كس قطره‌اي از حوض كوثر بنوشد هيچ‌گاه تشنه نخواهد شد.»


اميرمؤمنان علي عليه السلام نيز فرمود:«من به همراه عترت و خاندانم در كنار حوض كوثر با رسول خدا هستم. هر كس مي‌خواهد با ما باشد بايد گفتار ما را فرا گيرد و به روش ما عمل كند.»


علامه مجلسي در جلد هشتم بحار الانوار، فصل مستقل و مفصلي به كوثر اختصاص داده و به ويژگي‌هاي حوض كوثر و ساقي و صاحب آن پرداخته است.



منابع :

بحارالانوار، ج 8، ص 16 - 29


شفاعت يافتگان حضرت زهرا (س)


وقتي خداوند به حضرت زهرا(س) مي‌فرمايد: حاجتت را بخواه، ايشان مي‌فرمايند:

«يا رب! شيعتي» و خداوند پاسخ مي‌دهد شيعيان تو را بخشيدم، سپس مي‌فرمايد شيعيان فرزندانم و خدا مي‌فرمايد: بخشيدم. بحث بر سر اين است كه در بعضي از روايات بيان مي‌كند شيعيان من! مگر شيعيان حضرت زهرا(س) چه كساني هستند؟

مهم‌ترين شاخصه صديقه طاهره(س) دفاع از ولايت اميرالمومنين(ع)‌ بود اين بانوي بزرگوار در دفاع از اميرالمومنين(ع) خالصانه وارد عرصه شد، جان خويش را بر كف دست گرفت و در راه دفاع از حريم ولايت، جان خويش را فدا كرد.

بنابراين هر كسي كه دفاع و ياري كردن ولايت اميرالمومنين(ع)‌ و اولادش را مدنظر داشته باشد در حقيقت شيعه حضرت زهرا(س) بوده و به شفاعت حضرت در روز قيامت خواهد رسيد...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

به حيوانات آزار نرسانيد

و اذا الوحوش حشرت : و آنگاه كه جانوران محشور ميشوند

(سوره تكوير آيه 5)

نيست جنبنده اي در زمين و نه پرنده ي پرواز كننده اي با بالهاي خود جز اينكه آنها هم ملتهايي هستند همانند شما. ما هيچ چيزي را در كتاب (تكويني و تشريعي) فروگذار نمي كنيم پس بدانيد كه وحوش (جانوران) بسوي پروردگارشان گرد خواهند آمد...

(سوره انعام آيه ي 38)



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

راهي براي مستجاب شدن دعا



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

در قبر مار و مور و عقرب و جود دارد...

علّامه طباطبايي(رحمة‌الله) مي‌فرمايند:

اوايل جواني در نجف‌اشرف بوديم، شخصي بود كه به او مي‌گفتند: «شيخ عبود». مردي با بصيرت بود. اغلب به قبرستان وادي السّلام سر مي‌زد.

يك روز طلبه‌هاي جوان دور او را گرفتند و گفتند: چه خبر؟

گويا منتظر خبرهاي عجيب و غريب بودند. آن مرد گفت: از اين خبرهايي كه شما مي‌خواهيد، نه، امّا خود يك خبر دارم. چند عدد از قبرها را ديدم كه خالي هستند. از قبري پرسيدم: مي‌گويند در قبر مار و مور و عقرب و جود دارد، ولي الآن كه چيزي نيست؟

ناگاه شنيدم كه قبر گفت:

اي رفيق! ما كه مار و مور نداريم. شما آدم‌ها خودتان مار و مور مي‌آوريد. اين‌ها اعمال خود شماست و هرگز نمي‌توانيد از اعمالتان فرار كنيد.


كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ


(آري) هر كس در گرو اعمال خويش است




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

"نامه اي از خدا به بنده اش"

امروز صبح كه ازخواب بيدار شدي، نگاهت مي كردم، اميدوار بودم كه با من حرف بزني،حتي براي چند كلمه، نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي كه ديروز در زندگي ات
افتاد، از من تشكر كني، اما متوجه شدم كه خيلي مشغولي، مشغول انتخاب لباسي كه ميخواستي بپوشي، وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فكر ميكردم چند دقيقه اي
وقت داري كه بايستي و به من بگويي: “سلام” اما توخيلي مشغول بودي، يك بار مجبور شدي منتظر شوي و براي مدت يك ربع كاري نداشتي جز آنكه روي يك صندلي بنشيني، بعد
ديدمت كه از جا پريدي، خيال كردم مي خواهي چيزي را به من بگويي، اما تو به طرف تلفن دويدي
و در عوض به دوستت تلفن كردي تا از آخرين شايعات با خبر شوي.

*تمام روز با صبوري منتظرت بودم، با آن همه كارهاي مختلف گمان مي كنم كه اصلاً وقت نداشتي
با من حرف بزني، متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه ميكني، شايد چون خجالت مي كشيدي، سرت را به سوي من خم نكردي.

*تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد كه هنوز خيلي كارها براي انجام دادن
داري، بعد از انجام دادن چند كار، تلويزيون را روشن كردي، نمي دانم تلويزيون را دوستداري يا نه؟ در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي راجلوي آن
مي گذراني، در حالي كه درباره هيچ چيز فكر نمي كني و فقط از برنامه هايش لذت ميبري،
باز هم صبورانه انتظارت را كشيدم و تو در حالي كه تلويزيون را نگاه ميكردي، شام خوردي و باز هم با من صحبتي نكردي.

*موقع خواب،فكر مي كنم خيلي خسته بودي، بعد از آن كه به اعضاي خوانواده ات
شب به خيرگفتي، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي، نمي دانم كه چرا به من شب به خير نگفتي، اما اشكالي ندارد، آخر مگر صبح به من سلام كردي؟!

*احتمالاً متوجه نشدي كه من هميشه در كنارت و براي كمك به تو آماده ام، من صبورم،بيش از آنچه تو فكرش را ميكني، حتي دلم مي خواهد به تو ياد دهم كه چطور با ديگران صبور باشي،

من آنقدر دوستت دارم كه هر روز منتظرت هستم، منتظر يك سر تكان دادن، يك دعا، يك فكر يا گوشه اي از قلبت كه به سوي من آيد، خيلي سخت است كه مكالمه اي يك طرفه داشته باشي،

خوب، من باز هم سراسر پر از عشق منتظرت خواهم بود، به اميد آنكه شايد فردا كمي هم به من وقت بدهي.


*آيا وقت داري كه اين نامه را براي ديگر عزيزانم بفرستي؟ اگر نه، عيبي
ندارد، من مي فهمم و سعي مي كنم راه ديگري بيابم، من هرگز دست نخواهم كشيد.*

*دوستت دارم، روز خوبي داشته باشي…*

*دوست و دوستدارت: خدا*



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۱۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

درخت بهشتي "طوبي"

 

طوبي مونث اطيب يعني پاكيزه تر و حلال تر است. اين واژه صفت درختي است از درختان بهشتي كه به لحاظ عظمت و داشتن ويژگي هاي منحصر به فرد از درختان مشهور بهشتي مي باشد.اوصافي كه درباره اين درخت آمده باورش براي كساني كه با دنيا انس دارند مشكل است. محل اصلي اين درخت در بهشت علي (ع) است و از آنجاست كه شاخه هاي اين درخت عظيم به خانه ي همه ي شيعيان سر كشيده است و اين بيان كننده ي اين است كه ولايت نسبت به اميرالمومنين يك بعد اجتماعي و اشتراكي دارد كه دستاورد آن درختي است به وسعت خانه هاي اهل ولايت. ميوه هاي اين درخت هم عجيب است: در عين حالي كه خوردني است در همان حال پوشيدني و تزييني است. پيامبر اكرم در معراجيه فرمود: در بهشت درختي است كه به قدري عظمت دارد كه اگر پرنده اي از پايين تا بالايش پرواز كند هفتصد سال طول ميكشد و در بهشت خانه اي نيست مگر آنكه شاخه اي از اين درخت در آن باشد. گفتم اين چيست يا جبرئيل؟ عرض كرد: اين درخت طوبي است (بحارالانوار ج 8 ص  124)

رسول خدا در تفسير آيه وظل ممدود فرمود: در وسط بهشت سايه ي گسترده اي است كه اگر سواره اي اين سايه را بپيمايد گويي يك مسير صدساله را پيموده و تازه نتوانسته به آخرش برسد و اين است همان قول خداي تعالي كه فرمود: و ظل ممدود. هر ميوه اي كه از اين درخت چيده ميشود بلافاصله ميوه ي ديگري جانشين ميشود ميوه اي خوش طعم كه طعم و رنگ صدنوع ميوه را در خود دارد و اين همان است كه خداوند فرمود: لا مقطوعه ولا ممنوعه.

(بحارالانوار ج 8 ص 137-138)



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۰۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عذاب الهي را مي توانيد تصور كنيد...؟

و ويل للكافرين من عذاب شديد...

 و واي بر كافرين به خاطر عذاب شديدي كه در انتظار آنهاست...

سوره ابراهيم آيه 2



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۰۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مژده به گناهكاران

توبه در لغت به معناي دست كشيدن از گناه و بازگشتن به راه حق است و به تعبير ديگر، بازگشت به پشيماني از گناه است. در قرآن كريم هم «توبه عبد» مطرح است و هم «توبه خدا». توبه عبد به معني برگشتن عبد به سوي خدا با ترك گناهان است. توبه خدا به معني برگشت خدا به سوي عبد خود با نظر لطف و مرحمت است. توبه انسان گناهكار در بين دو توبه خدا قرار دارد. به اين صورت كه ابتدا خدا به سوي انسان گناهكار بر مي گردد و گناهكار به اين وسيله توفيق توبه پيدا مي كند و بار دوم خدا بعد از توبه عبد به سوي بنده خود بر مي گردد و توبه او را مي پذيرد و او را مي بخشد.

گناه و معصيت، مانند لجنزار متعفني است كه انسان، هر چه بيشتر در آن فرو مي رود، خود را به نابودي نزديك مي كند، اما توبه و تصميم جدي انسان به ترك گناه حركت به سوي نجات و خود يك پيروزي بزرگ است كه درهاي رحمت الهي را به روي انسان مي گشايد. كسي كه به اين مرحله (توبه) رسيده به پيروزي بزرگي دست يافته است، و بايد سعي كند انگيزه خود را براي مبارزه با گناه، قوي تر نمايد، و براي هميشه اين حالت را در خود حفظ كند.

نكته بسيار مهم در اين راه، استعانت از لطف و عنايتي است كه خداوند نسبت به توبه كنندگان دارد؛ زيرا توبه واقعي همه مبغوضيت هاي گناه و عقوبات اخروي و آثار منفي آن را در پيشگاه خداوند از بين مي برد، همانطوري كه خداوند فرموده است: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي ‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است»

آنچه از اين آيه و ديگر آيات و روايات استفاده مي شود اين است كه اگر انسان از گناهانش پشيمان شود و توبه كند، خداوند توبه او را مي پذيرد و تمام گناهانش را مي بخشد. گويا هيچ گناهي مرتكب نشده است. طبق اين بيان بديهي است كه تمام عبادات و كارهاي خوب گذشته و آينده او را مي پذيرد. پس انسان گناهكار در هيچ شرايطي نبايد از رحمت خداوند مأيوس باشد؛ زيرا هر چه گناه او بزرگ تر باشد باز رحمت الهي واسع تر است.

اساساً كسي كه عادل باشد به موجب يك خطا دو بار مجازات نمي كند از اين رو خداوند كه عدل مطلق است به دليل يك گناه دو بار عقوبت نمي كند. در روايات از اميرالمومنين علي (عليه السلام) نقل شده كه آن حضرت (عليه السلام) فرمود: خداوند عاليتر و كريمتر از آن است كه بنده ‏اش را دو بار مجازات كند

شرايط توبه

بر اساس آيات قرآن و روايات، توبه واقعي داراي شرايطي است كه در زير به آن اشاره مي شود:

1- اگر فرد گناهكار گناه را از روي جهالت و ناداني انجام داده باشد، خداوند متعال توبه او را خواهد پذيرفت. منظور از جهالت در اين آيه اعم از عدم علم به حرام و گناه بودن عمل و طغيان غرائز و تسلط هوسهاى سركش و چيره شدن آنها بر نيروى عقل و ايمان است.

در اين حالت، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بين نمي ‏رود اما تحت تاثير آن غرائز سركش قرار گرفته و عملا بى اثر مي‌‏گردد. و هنگامى كه علم اثر خود را از دست داد، عملا با جهل و نادانى برابر خواهد بود. ولى اگر گناه بر اثر چنين جهالتى نباشد بلكه از روى انكار حكم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گيرد، چنين گناهى حكايت از كفر مي كند و به همين جهت توبه آن قبول نيست.

2- عدم تأخير آن تا زمان مرگ. اگر كسي بداند تا چند لحظه ديگر بيشتر زنده نيست، اگر توبه كند، توبه او پذيرفته نخواهد شد. همانطور كه خداوند متعال مي فرمايد: "كسانى كه در آستانه مرگ قرار مي گيرند و مي ‏گويند اكنون از گناه خود توبه كرديم توبه آنان پذيرفته نخواهد شد."

3- تصميم جدي بر ترك گناه (با علم به توانايي انجام آن-چون اگر كسي فلج و ناتوان شده و قدرت بر ارتكاب گناه را ندارد، توبه وي ارزشي نخواهد داشت.)



4- ندامت، اگر كسي از گناه خود واقعا پشيمان و نادم نباشد در حقيقت توبه نكرده است؛ هر چند گناه را ترك كرده باشد.

5- جبران گناه و لغزش هاي گذشته.

6- استغفار و طلب آمرزش از خداوند.

بنابراين اگر كسي واقعاً با رعايت اين شرايط توبه كند هرگز نبايد از رحمت الهي مأيوس باشد؛ زيرا هر چه گناه او بزرگتر باشد باز رحمت الهي واسع تر است و قطعا خداوند به وعده خود عمل كرده و توبه او را خواهد پذيرفت؛ به هر حال كسي كه دوست دارد در لجنزار گناه بماند و از آلودگي ها تغذيه كند معلوم است كه هنوز از گناهان خود پشيمان نشده است؛ لذا در اين حالت توبه معنا ندارد. و معلوم نيست كه در آينده نيز موفق به ترك گناه خواهد شد يا نه، بلكه تكرار گناه ممكن است زمينه و توفيق توبه را از انسان سلب كند!. بله اگر موفق به توبه واقعي با تمام شرايط آن شود توبه اش پذيرفته خواهد شد.

نكته بسيار مهم در اين راه، استعانت از لطف و عنايتي است كه خداوند نسبت به توبه كنندگان دارد؛ زيرا توبه واقعي همه مبغوضيت هاي گناه و عقوبات اخروي و آثار منفي آنرا در پيشگاه خداوند از بين مي برد، همانطوريكه خداوند فرموده است: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.»

گناه و معصيت، مانند لجنزار متعفني است كه انسان، هر چه بيشتر در آن فرو مي رود، خود را به نابودي نزديك مي كند، اما توبه و تصميم جدي انسان به ترك گناه حركت به سوي نجات و خود يك پيروزي بزرگ است كه درهاي رحمت الهي را به روي انسان مي‌گشايد. كسي كه به اين مرحله (توبه) رسيده به پيروزي بزرگي دست يافته است، و بايد سعي كند انگيزه خود را براي مبارزه با گناه، قوي تر نمايد، و براي هميشه اين حالت را در خود حفظ كند

اما توبه از دو جهت قابل بررسي است:

1- از جهت آثار دنيوي و تخفيف در اجراي حدود كه اين بخش دو صورت دارد. الف : يا اين كه پيش از اقامه بينه توبه مي كند. ب : يا بعد از اقامه بينه توبه مي نمايد. اين توبه پيش از اقامه بيّنه بر زنا است؛ زيرا اگر شخص زناكار پيش از اقامه بيّنه، توبه كند حدّ از او ساقط شده و بر او جاري نمي شود خواه آن حدّ سنگسار باشد يا شلّاق و همچنين اگر قبل از اقرار، توبه نمايد، حد ساقط است. اما شخصي كه مرتكب گناهي شده و مستحق حدّ است اگر پس از اقامه بيّنه و يا پس از اقرار توبه نمايد، اگر در زمان حضور امام معصوم (عليه السلام) باشد آن حضرت مختار است كه او را ببخشد و يا حدّ بر او جاري كند اين حدّ خواه رجم باشد يا غير آن، بعيد نيست كه اين تخيير براي نائبان امام معصوم هم ثابت باشد.

2- از جهت آثار اخروي و تخفيف در عذاب اخروي:

اين در دو صورت محقق است يا اين كه حدّ بر او جاري نشده است و يا اين كه حدّ بر او جاري شده است. در صورتي كه توبه نمايد مورد لطف الاهي قرار خواهد گرفت؛ زيرا از مجموع آيات و روايات چنين بر مي آيد كه خداوند توبه كنندگان را (در صورتي كه توبه واقعي و با حفظ شرايطش باشد) عذاب نمي نمايد در اين خصوص به يك روايت اشاره مي كنيم: از امام باقر (عليه السلام) نقل شده كه فرمود: … رسول خدا (صلي الله عليه واله) بر منبر خود فرموده است: … سوگند به آن كسي كه جز او كسي شايسته پرستش نيست خداوند هيچ مۆمنى را پس از توبه و استغفار عذاب نمي كند جز به خاطر بدگمانى او به خدا و تقصير در اميدوارى و بدخلقى و غيبت از مۆمنين.

اما در صورتي كه حد بر او جاري شود دست كم به دو دليل در آخرت كيفر نمي بيند:

الف. بر اساس روايات، حدود الهي مطهر و پاك كننده هستند، يعني آن گناهكار را از آلودگي آن گناه پاك مي نمايند.

ب. اساساً كسي كه عادل باشد به موجب يك خطا، دو بار مجازات نمي كند از اين رو خداوند كه عدل مطلق است به دليل يك گناه دو بار عقوبت نمي كند. در روايتي از اميرالمومنين علي (عليه السلام) نقل شده كه آن حضرت (عليه السلام) فرمود: خداوند عاليتر و كريمتر از آن است كه بنده ‏اش را دو بار مجازات كند.

منبع: شيعه نيوز





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۰۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

اثر فرياد كافران در قبر بر حيوانات...

اثر فرياد كافر در قبر بر حيوانات

رسول خدا (ص)فرمودند: پيش از بعثت ،گوسفند هاي عمويم ابوطالب را

مي چرانيد

گاهي مي ديدم گوسفندان بدون اينكه حادثه اي پيش آمده باشد جست وخيز مي كردند ! توقف مي كردند! و يك دفعه خوراكي را رها مي كردند .از جبرئيل علت را پرسيدم؟

جبرئيل گفت:هرگاه صداي ناله ي ميتي در عالم برزخ بلند مي شود غير از جن و بشر همه مي شنوند. اين حيوانات از صداي ناله مردگان وحشت زده مي شوند .خداي عالم به حكمت بالغه اش اين صداي مرده ها را از گوش زنده ها مخفي داشت تا عيش و راحتي آنها از بين نرود...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۱:۰۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious