بهشت و جهنم

با رواج مدرنيته در زندگي‌هاي خانوادگي امروزي، پديده‌هاي شومي به عنوان آفت پديدار مي‌شوند. خيانت در زندگي مشترك يكي از همين آفات شوم است. در اين نوشتار برآنيم كه اين موضوع را مورد بررسي قرار داده و راهكارهايي در جهت پيشگيري و حل آن ارائه دهيم:

دين مبين اسلام به عنوان آخرين و كامل‌ترين دين الهي، حاوي دستورات و راه‌هايي در جهت ايجاد سعادت دنيوي و اخروي بشر مي‌باشد كه با عمل به آنها، خواسته يا ناخواسته، سعادت و رستگاري پديدار گشته و آفات و پديده‌هاي شوم نيز بر سر راه او سبز نخواهند شد.

بررسي ابعاد فردي و اجتماعي پديده خيانت همسران به يكديگر، گوياي اين مطلب است كه با فاصله گرفتن افراد جامعه از مسير تعاليم و اصول اجتماعي اسلام، اين پديده نيز رخ مي‌نمايد. با رعايت حريمي كه اسلام در روابط جنس مذكر و مؤنث ترسيم كرده است، مي‌توان جلوي خيلي از مشكلات را گرفت.

اسلام دستورات ويژه‌اي نسبت به رعايت تقواي الهي و حيا، در زندگي دارد. به افراد مجرد توصيه مي‌كند به موقع ازدواج كنند و در صورت فراهم نبودن شرايط ازدواج، به آنها دستور صبر و رعايت تقوا مي‌دهد. خداوند متعال در قرآن مي‌فرمايد: ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ...﴾، (نور/۳۳). و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى‏ يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى‌‏نياز گرداند...

توصيه اسلام به غضّ بصر، رعايت حيا، ازدواج به موقع، صبر، رعايت حجاب اسلامي، عدم حضور زن در اماكني از اجتماع كه به شأن او خدشه وارد مي‌كند، حرمت روابط نامشروع جنسي، حرمت داشتن دوست پسر يا دوست دختر و... به هيچ وجه بي‌حكمت نبوده، بلكه رعايت مجموعه آنها ضامن سلامت بنيان خانواده و جلوگيري از خيانت زوجين به يكديگر مي‌شود.

يكي از نكات مهم اين باب، انتخاب همسر است. احاديث و روايات، زنان جلوه‌گر آلوده را به گلي در ميان گنداب تشبيه كرده‌اند كه طالب چيدن آن در كثافات غرق خواهد شد. قرآن كريم نيز به صراحت مؤمنان را از ازدواج با زنان مشرك زناكار بعد از فتح مكه منع كرد (مگر آن ‌كه توبه واقعي آنان پذيرفته شود).

قرآن كريم مردان را تكيه‌گاه زنان معرفي كرده و زنان را در حكم لباس مردان دانسته است. در آيه ۵ سوره مؤمنون مي‌فرمايد: «مؤمنان موحد آناني‌‌‌اند كه دامان خويش را از بي‌‌عفتي و اعمال حرام پاكيزه نگه مي‌دارند.» به اين كليد واژه‌‌ها توجه كنيد.

آيا زناني كه مرتكب خيانت شده‌اند واقعاً شوهرانشان «قوامون علي النساء» بوده‌اند و وظيفه استواري و تكيه‌گاهي را در خانواده ايفا كرده‌اند؟ متأسفانه امروزه با طرح مباحث به اصطلاح مدرن و غيرت سنتي در بخشي از طبقات اجتماعي به مدد سريال‌‌هاي ماهواره‌اي و به بهانه حريم شخصي، افرادي جرأت كوچكترين اظهار نظر و سؤال از اهل و عيال را از دست داده‌اند و نقش همسري و پدري به انجام امور رفاهي خانواده محدود شده است.

آيا مرداني كه دچار خيانت شده‌‌اند، همسرانشان نقش لباس آنها براي پوشش نيازهاي شرعي‌‌شان را به نحو شايسته انجام داده‌‌اند؟ آيه‌‌اي كه به آن اشاره شد مؤمنان را افرادي دانسته كه خود را از گناه باز مي‌‌دارند و اين يعني لازمه خيانت، ابتدا كمرنگ شدن ايمان به آخرت و نظارت الهي است هر چند براي مدتي باشد.

در هر صورت خيانت همسران امري پيچيده و در عين حال دو طرفه است. كارشناسان دلايل متعددي را در پديده خيانت زناشويي دخيل مي‌دانند كه مهمترين آنها عبارتست از :

۱. از بين رفتن عشق و علاقه: پس از گذشت زمان طـولانــي از با هــم بـودن زوجين، بـرخــي مـردان آن عــشـق و عــلاقه و احـساساتـي را كه در ابتدا به همسر خود داشتند، از دست مي‌دهند. اما رابطه همسري آنها به جزئي از وجودشان تبديل شـده و جـدايي بسيار دردناك و تأثر برانگيز است، پس به جاي جدايي بايد چاره‌اي انديشيد و به زندگي شيرين در كنار هم نيز ادامه داد.

۲. عدم جذابيت همسر: سپري كردن مدت زمان طولاني با يكديگر گاهي اوقات باعث تنبلي در زنان مي‌شود. به اين معنا كه ديگر به ظاهر خود رسيدگي نمي‌كنند و به دنبال ايجاد جذابـيـت ظاهري در خود نيستند و مانـنـد گـذشته به ايجاد شيفتگي در همسر خود نمي‌‌پردازند. در نتيجه مرد نيز ديـگر همـسرش را زيبـا نيـافته و زنـدگي با او هيجان و لذت قديم را برايش نخواهد داشت.

۳. احساس ناامني و خلاء عاطفي: زنان نياز دارند دوست داشته شوند و مورد تحسين و قدرداني قرار گيرند. خيانت معمولاً زماني اتفاق مي‌افتد كه زني احساس كند آن گونه كه بايد و شايد مورد علاقه و توجه همسرش قرار نمي‌گيرد و همسرش قدر او را نمي‌داند. لذا زنان به سمت مردهايي ديگر جذب مي‌شوند، چون از زبان آنها تعريف‌ها و تحسين‌هايي را مي‌شنوند كه از زبان شوهر خود نمي‌شنوند. زنان دوست دارند هميشه به چشم همسرشان خاص و فوق‌العاده باشند و تشنگي و عشق او را نسبت به خود احساس كنند.

۴. هوسراني: اين موضوع كـه مـردان هوسران توانايي «نه» گفتن در روابط جنسي را ندارند، يك حقيقت غير قابـل انـكـار اسـت. گاهي ممكن است موقعيتي ايستادگي ناپذير برايشان پيـش آيد. در ايـن زمان مردان هوسـبـاز تصـور مي‌كنـنـد اين موقعـيت شايد ديـگر هرگز در زندگي آنها ايجاد نشود و تن به زشتي مي‌دهند.

۵. عقده‌‌ها‌ي جنسي: بعضي مردان مي‌خواهند بدانند چقدر از نظر ساير زنان جالبند و در روابط طولاني اين سوال برايشان پـيش مي‌آيد كه آيا هنـوز هم در جامعه جذابيتي دارند يا خير. يافتن پاسخ اين پرسش ممكن است آنها را بـراي رسـيدن بـه اهداف غير مشروعشان سوق دهد.

۶. بي خطر دانستن خيانت: برخي تصور مي‌‌كننـد اگر خيانت كنند كسي متوجه نشده و به همسرشان نيز صـدمـه‌اي نـخـواهـد رسيـد و با ايــن استـدلال دست به خيانتي زشت مي‌زنند. اما توجه ندارند هـر قـدر مـردان به دليل عدم كنترل، حيله‌گرتر شوند، زنان نيز به همان اندازه شبكه جاسوسي خود را گسترش مي‌دهند.

۷. زياده‌خواهي و تنوع‌طلبي: برخي از مردان به دليل داشتن هيجانات كاذب و زودگذر و نيز تنوع طلب بودن، به اين عـمل زشـت تن مي‌‌دهند. آنها به زن به ديده غنيمت جنسي مي‌‌نگرند و با وجود يك زن در زندگي، تصور مي‌‌كنند فرصت‌هاي زيادي را از دست داده‌اند.

۸. خيانت همسر: برخي مردان پس از آن كه به بي‌وفايي و انحراف هـمسـر خـود پـي مي‌برند، تـنـها راه آرام كـردن و فرونشاندن خشم خود را در مقابله به مثل مي‌‌يابند و دست به عملي غيرمنطقي مي‌زنند.

۹. روابط زناشويي سرد و يكنواخت: برخي از زنان در روابط زناشويي با شوهر خود ممكن است تمايل به اين روابط را از دست داده و يا كمتر به اين موضوع اهمـيت دهـنـد كه ايـن مسأله مـمـكن اسـت باعـث فشارهاي رواني و جسماني و نهايتاً كج روي مرد شود. از طرف ديگر زوج‌هايي كه براي مدت طولاني در كنار هم زندگي كرده‌اند، معمولاً از يكنواختي و سردي روابط جنسي شكايت مي‌كنند. روابط زناشويي سرد، قابل پيش‌بيني و فاقد جذابيت، گاهي زنان را براي ايجاد تنوع و تجربه‌هاي جديد، به سوي خيانت سوق مي‌دهد.

۱۰. ماهواره: محققان حوزه خانواده با اشاره به تأثير مخرب ماهواره بر رويكردهاي اخلاقي زن و مرد در خانواده، آن را عامل مهمي در قبح‌زدايي از خيانت زناشويي بر شمرده و تاكيد مي‌كنند ۹۰ درصد افرادي كه دچار اين انحراف مي‌شوند، از ماهواره استفاده مي‌كنند و بيشتر آنها قبل از ازدواج داراي روابط متعدد با جنس مخالف بوده‌اند كه آنها را تنوع‌طلب بار آورده است، بنابراين كمي پس از شروع زندگي مشترك، با يادآوري شرايط پيش از ازدواج به سمت اين انحراف كشيده مي‌شوند.

پس از دانستن علل اصلي رخداد خيانت زناشويي بهتر است در جهت پيشگيري از آن وارد عمل شويم چون هميشه پيشگيري بهتر از درمان است:

۱. اراده‌ خود را دست‌ كم نگيريد : شايد اين نكته از تمام نكات ديگر كمتر «كاربردي» به نظر برسد، ولي بايد بدانيم ما به‌ عنوان انسان، گوهري ارزشمند به نام «اختيار» و «اراده» در دست داريم كه به كمك آن مي‌‌توانيم بر مشكلات بزرگي پيروز شويم. كسي كه نمي‌‌تواند جلوي وسوسه را بگيرد، در واقع در نبرد اراده شكست خورده است. پس حتي در زمان‌‌هايي كه وسوسه‌‌اي در كار نيست، مي‌‌توانيم با انجام تمرين‌‌هاي متنوع (مانند روزه گرفتن و يا كار و مسئوليت ‌تراشيدن براي خود) اراده‌ خود را تقويت كنيم تا در لحظه‌‌هاي حساس، ورزيده و آماده باشيم.

۲. از عامل انحراف اجتناب كنيد: شايد كاربردي‌‌ترين راهكار، دوري از عامل انحراف باشد، ولي بعضي اوقات اهميت آن ناديده گرفته مي‌شود. يادمان باشد تا نفر ديگري در كار نباشد، از خيانت هم خبري نخواهد بود. پس هرگاه تصور كرديم ممكن است فرد به خصوصي عامل انحراف شود، بهترين كار اين است كه آن فرد را از خود دور كنيم.

متخصصين تغذيه معتقدند در هنگام رژيم گرفتن، كاربردي‌ترين اقدام براي موفقيت، دوري از مكان‌‌هايي است كه در آن غذاهاي لذيذ وجود دارد. خيانت هم همين‌ گونه است. اگر كسي وجود دارد كه احساس مي‌‌كنيد جذاب و «خطرناك» است، از او دوري كنيد. يادمان باشد در اين دوري، اشكالي ندارد اگر سرسخت و بي‌‌رحم باشيم، چون عذر ما موجه است و ما هدفي مهم‌‌‌تر يعني پاكدامني داريم.

۳. عواقب بلندمدت را به ياد آوريد: خيانت‌كاران در بسيار از مواقع خود را فريب داده و مي‌‌گويند: «فقط يك‌ بار اين كار را خواهم كرد»‌ يا «اين آخرين دفعه است.» ولي متأسفانه معمولاً اين‌ گونه نيست.
اين پندار كه مي‌‌توانيد خود را كنترل كنيد و يا موضوع از دستتان در نخواهد رفت، يك سمّ است. اگر يك ‌بار پايتان بلغزد، تا آخر خواهد لغزيد. عواقب خيانت هم چيزي نيست كه بتوان از آن چشم‌‌پوشي كرد. يادتان باشد دل عزيزترين نزديكانتان (نه فقط همسر، بلكه فرزندان و يا پدر و مادر و خانواده و بستگان و همه‌ كساني كه به شما و خانواده‌ شما احترام مي‌‌گذارند) را خواهيد شكست. شايد بتوانيد يك ‌بار يا دو بار لذت ببريد، ولي در آخر چوب اين خطا را خواهيد خورد.

۴. از دوستان كمك بگيريد: اگر در زندگي خود كسي را داريد كه مي‌‌تواند شما را در نبرد ضد شيطان حمايت كند، از او كمك بگيريد. اگر كسي هست كه حرف‌‌هايتان را گوش دهد، و شما را به سمت پاكي هدايت كند، كمك گرفتن از او در لحظه‌‌هاي حساس، مي‌‌تواند راه خوبي براي دوري از اين خطاي بزرگ باشد. نگران آبروي خود نباشيد. باور كنيد اگر مرتكب خيانت شويد، خيلي بدتر از آن است كه آبروي شما پيش دوستتان ريخته شود. اگر دوست خوبي براي شما باشد، قطعاً شما را تنها نخواهد گذاشت.

۵. با همسر خود صحبت كنيد: اين راه ‌حل دشواري است و نبايد استفاده شود، مگر اين كه راه ديگري باقي نمانده باشد. ولي اگر در خود و همسر خود اين قابليت را مي‌بينيد، و پاي خود را در لبه‌ پرتگاه وسوسه لغزنده مي‌‌يابيد، شايد وقتش باشد كه تا دير نشده فكر چاره باشيد. درست است امكان دارد با اين حرف‌‌ها همسر خود را نگران و ناراحت كنيد و يا او را بترسانيد، ولي اگر عاشق شما باشد، به جاي انگشت اتهام، دست ياري به سمت شما دراز خواهد كرد. يادتان باشد، از اين روش فقط و فقط هنگام پاكي مي‌‌توان استفاده كرد و نه بعد از اين كه كار از كار گذشت.
اگر فكر مي‌‌كنيد كسي شما را وسوسه مي‌‌كند و يا همسرتان براي شما جذابيت‌‌هاي لازم را ندارد، با ملايمت و لطافت به او بگوييد تا شما را در مبارزه ضد شيطان كمك كند. قطعاً يك همسر خوب سعي مي‌‌كند عيب‌‌هاي خود را متوجه شود، و براي اين كه رابطه‌‌اش را با شما استوار نگه دارد، تلاش كافي را خواهد كرد.

۶. كار زشت خود را توجيه نكنيد: اين كار در ميان خيانت‌ كاران بسيار متداول است. در بسياري از موارد، كساني كه خيانت مي‌‌كنند، سعي دارند با بهانه‌هايي مانند اين كه «همسر من ديگر به من توجه نمي‌‌‌كند» يا حتي «همسر من اول به من خيانت كرد» كار ناپاك خود را توجيه كنند. اصلاً مهم نيست همسرتان چه كار كرده است، مهم اين است كه نمي‌‌توانيد گناه خيانت خود را با اين بهانه‌‌ها بشوييد. اگر در آستانه‌ اين كار ناپاك قرار داريد، به خود يادآوري كنيد كه هر قدر هم اين كار «حق شما» به نظر برسد، در واقع حق شما نيست. خيانت غلط است و مهم نيست در چه موقعيتي قرار داريد.

۷. خدا را فراموش نكنيد: كسي كه خدا را حاضر و ناظر ببيند، ‌چگونه مي‌‌تواند اين گناه بزرگ را انجام دهد؟ در شرايط حساس، خدا از كساني را كه از او كمك بخواهند، دستگيري خواهد كرد. مطمئن باشيد اگر به او توكل كنيد و با او معامله كنيد، شكست نخواهيد خورد. وقتي وارد عقد مقدس ازدواج شديد، خدا ناظر بود. اكنون هم كه آن عقد مقدس به خطر افتاده است، او در حال مشاهده است. بر شيطان لعنت بفرستيد و با نماز و نيايش به خدا پناه ببريد. يك لذت كوتاه مادي، به عمري ذلت و عذاب نمي‌‌ارزد. مي‌‌توانيد براي اين كه خدا در ذهنتان باشد، به كارهايي مانند خواندن قرآن، وضو داشتن در طول روز، و يا نذر براي دوري از گناه روي آوريد.
امكان دارد هر كسي وسوسه شود و در لحظه‌‌اي بحراني در جنگ با پليدي و زشتي قرار گيرد و احساس ضعف كند. ولي، مهم اين است كه اگر در اين نبرد پيروز نشويم، هم به خود، هم به همسر خود، هم به خداي خود، هم به نزديكان خود، و هم به جامعه‌ خود خيانت كرده‌ايم.

بر اساس تحقيقات روان‌‌شناختي، همسري كه در زندگي زناشويي مورد خيانت قرار گيرد، دچار ۹ ضايعه‌ «احساس فقدان» مي‌شود كه همه‌ اين موارد، پيرامون از دست ‌دادن شريك زندگي، دور مي‌زنند:

• هويت خود را از دست داده‌‌ايد.
• عزم، اراده، انگيزه و حتي اراده‌ ادامه‌ زندگي‌ كردن را از دست داده‌‌ايد.
• عزت‌ نفس خود را به ‌خاطر رفتار همسرتان و قرباني اميال او شدن، از دست داده‌‌ايد.
• قدرت برقراري و ادامه‌ ارتباط با ديگران را از دست داده‌ايد.
• ايمان ديني خود را كم‌‌‌رنگ‌‌تر مي‌‌بينيد.
• احساس استثنائي‌ بودن خود را از دست داده‌‌ايد.
• كنترل بر افكار و اعمال خويش را از دست داده‌‌ايد.
• احساس دروني و ذاتي خويش را درباره‌ عدالت از دست داده‌‌ايد.
• به اين خاطر كه نتوانسته‌‌ايد همسرتان را توجيه كنيد كه نسبت‌ به شما خيلي بي‌‌انصافي كرده است، احساس مي‌‌كنيد اعتماد ‌به ‌نفس خود را از دست داده‌‌ايد.

فرآيند بي‌وفايي، دردي غيرقابل تحمل را به روح و ذهن افراد وارد مي‌كند. اگر خودتان را براي آنچه پيش خواهد آمد آماده كنيد، نه تنها عذاب كمتري مي‌كشيد، بلكه به ازدواجتان فرصت بيشتري براي بهبود و دوام مي‌دهيد. طبق نظر متخصصان و مشاوران ازدواج در صورت در نظر گرفتن اين پيشنهادات و البته دريافت كمك‌هاي تخصصي، آينده خوبي در انتظار زندگي مشترك‌تان خواهد بود:

گام اول: آيا مايليد زندگي زناشويي خود را نجات دهيد؟

ظهور بي ‌وفايي نشان دهنده اين است كه ازدواجتان براي مدت طولاني دچار مشكل جدي بوده است، خواه آن را تشخيص داده باشيد يا نه. يكي يا هر دوي شما نيازهاي اساسي ديگري را برطرف نكرده است، به همين دليل بي‌وفايي‌ و خيانت در زندگي شما فرصت رشد پيدا كرده است. شايد بتوان گفت علت اصلي بي‌وفايي در زندگي زناشويي، كمرنگ شدن ردپاي عشق است. قرباني بي‌وفايي بايد از خودش بپرسد چه بلايي بر سر عشق‌مان آمد؟ در برطرف كردن كدام نياز او شكست خوردم؟

گام دوم : به هيچ وجه اين وضعيت را تحمل نكنيد.

ازدواج ارتباطي اختصاصي است كه در آن دو نفر يكي مي‌شوند و بايد با هم بمانند. سه نفر در اين ميان نمي‌گنجد. ظهور بي‌وفايي به معناي اين است كه زندگي مشترك قبل از اين از هم پاشيده است. بنابراين به ويژه به زنان توصيه مي‌شود مسيري مستقل و سخت‌گيرانه را در پيش بگيرند و درصدد باشند براي همسر خود روشن كنند كه به هيچ عنوان اين وضعيت را تحمل نخواهند كرد.
اشتباه نكنيد، منظور اين نيست كه با فهميدن خيانت همسرتان، داد و فرياد به راه اندازيد، همه دوستان و آشنايان را مطلع سازيد و خانه را ترك كنيد، منظور اين است كه نبايد به سرعت ميدان را براي نفر سوم خالي كنيد. در بيشتر مواقع زنان با مشاهده اين وضعيت به شدت سرخورده شده و بعد از مدتي كشمكش با همسر، زندگي زناشويي را ترك مي‌كنند و به راحتي اجازه مي‌دهند نفر سوم از اين فرصت استفاده كرده و در دل همسرشان جايي براي خود باز كند. شما با وجود اين شكست عاطفي بايد بمانيد، مشكلات را شناسايي و حل كنيد و شخص سوم را كم‌كم از زندگي خود بيرون كنيد.

زندگي چند ساله‌تان را به راحتي از دست ندهيد و همه چيز را رها نكنيد. اگر لازم بود و يا به شدت احساس خشم و عصبانيت كرديد، با همسرتان صحبت نكنيد، اما به نقش‌هاي زناشويي خود مانند رسيدگي به امور خانه و فرزندان، آشپزي و ... عمل كنيد.

گام سوم: بدانيد چه انتظاري داشته باشيد.

اغلب بي‌وفايي‌ها مي‌تواند به طلاق منجر نشود و در نهايت به رفع اختلاف بيانجامد. فرآيند بي‌وفايي دردي غيرقابل تحمل را به افراد وارد مي‌كند. يكي از بهترين راه‌ها براي افزايش آمادگي اين است كه بدانيد چه انتظاري داشته باشيد؟
براي مثال بعد از چند روز از وقوع خيانت، وقتي به اندازه كافي توانستيد بر اعصاب خود مسلط شويد، مهر سكوت را بشكنيد و در فضاي مناسب و در غياب فرزندان (البته اگر صاحب فرزند هستيد) به طور مفصل با همسرتان صحبت كنيد و ببينيد چه انگيزه‌اي باعث بروز خيانت او شده است؟ چه كمبودي در زندگي داشته است؟ از شما چه توقعي داشته است كه نتوانسته‌ايد آن را انجام دهيد؟ فرد جديد چه نيازهايي را از همسر شما تأمين مي‌كند؟ و... .

در برخي از موارد زندگي زناشويي داراي كمبودهايي است كه اگر شناسايي و اصلاح شود، مشكلات تا حد زيادي برطرف مي‌شود. اما در برخي ديگر از موارد، زن و مرد مشكل خاصي با هم ندارند و تنها مرد در يك موقعيت وسوسه‌انگيز قرار گرفته و دچار لغزش شده است. اينجا است كه نقش شما پررنگ‌تر مي‌شود. شما بايد به عنوان يك زن ثابت كنيد كه هنوز هم مركز عاطفي خانواده خود هستيد و مي‌توانيد دوباره همسرتان را به خانواده بازگردانيد.

گام چهارم : شروع به رفع نيازهاي يكديگر كنيد.

در اين مرحله همسر خيانت ديده بايد سعي كند نيازهاي عاطفي را كه فردي ديگر براي همسرش برطرف مي‌كند، به شكل بهتري برطرف كند. زن و مرد مي‌توانند ازدواجشان را بازسازي كنند و با تأمين نيازهاي يكديگر، فصل تازه‌اي از عشق را در زندگي آغاز كنند.
وقتي مهمترين نيازهاي عاطفي يكديگر را برطرف مي‌كنيد، عشق و ازدواجتان نيرومندتر از هميشه مي‌شود. بازگشت به شرايط عادي نيازمند تلاش پايدار و خستگي ناپذير زن و مرد است. آنها با عبور از اين شرايط سخت به همراه يكديگر متوجه مي‌شوند كه بيشتر از هميشه يكديگر را دوست دارند. بي‌وفايي را به عنوان فرصتي اصلاح‌كننده ببينيد كه در نهايت موجب مي‌شود زوج‌ها در مورد نيازهاي مهم خود كار كنند و آن وقت است كه زندگي مشترك‌شان همان مي‌شود كه هميشه آرزويش را داشتند. مي‌توانيد از طريق ارتباط كلامي، نخستين گام‌هاي اصلاح رابطه بيمار خود را برداريد. توجه داشته باشيد ارتباط كلامي ويژگي اختصاصي انسان‌هاست.
اگر جزء آن دسته زناني هستيد كه مورد بي‌وفايي قرار گرفته‌ايد، بهتر آن است كه به همراه همسرتان به مشاور خانواده مراجعه كنيد و درباره مشكلات خود از او كمك بخواهيد.

در پايان بايد دوباره تأكيد كرد خيانت در زندگي امري نكوهيده و ضداخلاقي است كه اثرات زيان‌بار آن دير يا زود گريبان فرد را خواهد گرفت. بنابراين چنانچه مشكلي در روابط زناشويي شما و همسرتان وجود دارد، بايد با ديد باز به آنها نگاه كنيد و با انديشه و تدبير براي حل آنها سعي و تلاش كنيد.

از ابن ملحم بشنويد: اسمش عبدالرحمن بن ملجم مرادي بود و احتمالا از اهالي كوفه. ولد حيض بود (يعني در زماني كه مادرش در ايام قاعدگي بوده پدرش با او نزديكي كرده و از همان نزديكي، نطفه عبدالرحمن منعقد شده. اين نكته رو هم بگم كه ولد حيض از لحاظ خُبث باطني و تنفّر اجتماعي مانند ولد الزناست).

بچه ها اونو فرزند چوپان سگها (كه لقب مادرش بود) صدا ميكردندو همونطور كه ميدانيد به خاطر عشق به يك زن اين جنايت رو انجام داد، و باز هم «هميشه پاي يك زن در ميان است».

نحوه عذاب ابن ملجم تو روايات اينگونه آمده:

ابن ملجم روي يك صخره وسط يك درياست كه يك پرنده مثل كبوتر اعضاء بدن اون را تكه تكه ميكنه و سپس اعضاء اون به هم پيوند خورده و دوباره اون پرنده اين بلا را سرش در مياره.

جايگاهش در جهنم رو علي بن ابراهيم قمي در كتاب تفسيرش در ذيل آيه «قُل أَعوذ بِرَبِّّ الفَلَق» بيان ميكنه: فلق يك چاهي است در جهنم كه اهل جهنم از گرماي آن دوري ميكنند. و در آن چاه يك صندوق است كه باز اهل آن چاه از گرماي آن صندوق دوري ميكنند (تصور كنيد) كه در آن صندوق دوازده نفرند:

قابيل، نمرود، فرعون،سامري، كسي كه يهود را به انحراف كشيد، كسي به باعث تحريف دين مسيح شد، ابوبكر، عمر، عثمان، معاويه، رئيس فرقه خوارج و ابن ملجم.

امام حسن مجتبي موافق وصيّت اميرالمؤ منين عليه السّلام ابن ملجم ملعون را به يك ضربت به جهنّم فرستاد، و به روايت ديگر حكم كرد كه او را گردن زدند.

و امّ الهيثم دختر اسود نـخـعى خواستار شد تا جسدش را به او سپردند پس آتشى برافروخت و آن جسد پليد را در آتش بسوخت .) مـؤ لّف گـويـد:

كـه از ايـن روايت ظاهر شد كه ابن ملجم پليد را در روز بيست و يكم شهر رمـضـان كـه روز شـهـادت حـضـرت امـيرالمؤ منين عليه السّلام بوده ، به جهنّم فرستادند.

اللهم العن قتلة اميرالمؤمنين

شب قدر

فرصتي استثنايي براي بازگشت به پاك شدن كامل

اين شب مهم را راحت از دست ندهيد...

التماس دعا از همه ي عزيزان

با استفاده از نرم افزار "مفاتيح الجنان" مي توانيد رايانه خود را به يك منبع ادعيه تبديل كنيد.
مفاتيح الجنان مجموعه‌اي از دعاها، مناجات، زيارات، اعمال مخصوصه ايام سال و ماه و روزها است كه از طرف پيامبر اسلام و ائمه شيعيان صادر شده و توسط شيخ عباس قمي جمع آوري و تدوين شده‌است.اين كتاب ارزشمند به صورت يك نرم افزار مخصوص سيستم عامل ويندوز به شما كاربران تقديم مي شود.

اين نرم افزار كه حجم آن در يك فايل فشرده به 13 مگابايت مي رسد داراي بخش هاي مختلفي مي باشد كه به شرح زير است:
مقدمه
باب اول :
تعقيبات نماز
دعاي روزهاي هفته
مناجات خمس عشر
خواص آيات و ادعيه ايمني از بلا و ...
دعاهاي مشهور مانند دعاي كميل ، دعاي سمات ، دعاي ندبه ، دعاي توسل و ...
باب دوم :
در بيان فضيلت و اعمال مربوط به ماه هاي سال ( ماه رجب ، ماه شعبان ،‌ماه رمضان ، ماه محرم و ....
اعمال ماه هاي رومي
باب سوم :
خاتمه
آداب سفر
ملحقات اول :
بخشهاي مختلفي از قبيل :
دعاي وداع با ماه رمضان
خطبه عيد فطر
زيارت جامعه اهل بيت عليهم السلام
آداب زيارت نيابت
ملحقات دوم :
شامل ساير ادعيه مانند مكارم الاخلاق و زيارت امام زادگان و حديث كساء ...
سوره هاي قرآن كريم مثل سوره عنكبوت ، سوره دخان ، سوره ياسين و ...
ذكر خواص بعضى از سور و آيات و بعضى اءدعيه و متفرقات...
نمازهاي مستحبي...

 براي دانلود نرم افزار "مفاتيح الجنان" كليك كنيد

تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است كه حتى شيطان هم از انجام دهنده آن دو بيزارى مى جويد. شيطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى كند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پليدند كه شيطان هم آن ها را تاءييد نمى كند.

يكى از اين اعمال ، نابود كردن وجهه افراد در جامعه ، و ريختن آبروى آن ها به وسيله بهتان يا نعمت است .

تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مى آورد كه مى توان آن ها را در دو عنوان ذيل جاى داد:

1 - پيامد تهمت بر بعد معنوى انسان

در روايتى از امام جعفر صادق (عليه السلام ) در اين باره آمده است :

اذا اتهم المۆ من اخاه انماث الايمان من قلبه كما ينماث الملح فى الماء(1).
آن گاه كه مۆ من به برادر مۆ منش تهمت زند، ايمان در دل او ذوب مى شود؛ همان گونه كه نمك در آب ذوب مى شود.

همان طور كه از اين روايت بر مى آيد، تهمت موجب از بين رفتن ايمان مۆ من مى شود.

در توضيح اين مطلب بايد گفت كه بسيارى از اعمال انسان بر ايمان او تاثير مى گذارد. همچنين درباره اين اعمال ، دو حالت "انجام " و "ترك" وجود دارد كه هر دو حالت ، در بعد ايمانى او موثر است . ترك واجبات از سويى و انجام گناهان از سوى ديگر، ايمان انسان را ضعيف مى كند. "ترك واجب"و "انجام حرام " را مى توان دو گونه از كفر عملى به شمار آورد كه "انجام حرام " شامل "تهمت " هم مى شود و ضعف و نابودى ايمان را در پى دارد.

2 - پيامد تهمت بر روابط انسانى

تهمت مايه نابودى حريم برادرى و روابط انسانى ميان افراد جامعه بشرى است و جو عدم اعتماد و ترس از اطمينان را فراهم مى سازد:

امام جعفر صادق (عليه السلام ) فرمود:

من اتهم اخاه فى دينه فلا حرمه بينهما(2).

كسى كه برادر دينى اش را متهم كند [= به او تهمت بزند]، بينشان حرمتى وجود ندارد.
دين مبين اسلام ، آبرو و حرمت مۆ من را بزرگ تر از كعبه و حتى قرآن دانسته است و با آگاهى از چنين ارزشى ، هيچ كس نبايد به خود اجازه دهد به حريم آبروى ديگران تجاوز كند

منظور از كلمه "فى دينه " در جمله من اتهم اخاه فى دينه چه تهمت زدن به"برادر ايمانى" باشد، به اين صورت كه كلمه "فى دينه"را صفتى براى كلمه "اخاه" بدانيم و چه متهم كردن او در امور دينى باشد، تفاوتى در ثمره زشت تهمت پديد نمى آيد؛ چرا كه دين الاهى مانند ريسمانى است كه همه به آن چنگ مى زنند و در اثر توسل به آن با هم رابطه برادرى ايمانى برقرار مى كنند كه اين پيوند از پيوند نسبى و سببى بسيار محكم تر است . با تهمت زدن به برادر يا خواهر دينى ، اين رابطه محكم قطع مى شود.

انسان عاقل و متدينى كه به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هيچ گاه به ديگرى تهمت نمى زند. حتى اگر انسانى دين نداشته باشد، سرشت انسانى اش به او اجازه اين كار را نمى دهد، مگر آن كه از فطرت پاك انسانى به خوى حيوانى گرويده باشد.

با بررسى اين مساءله در جامعه ، مشاهده مى شود كه افرادى براى رسيدن به اهدافى شيطانى مى كوشند ديگران را مورد "تهمت" و "بهتان"قرار دهند؛ ولى در نهايت امر، به ذلت و بيچارگى كشيده خواهند شد.

موضع ابليس در برابر تهمت و بهتان

تهمت و بهتان به اندازه اى زشت و زننده است كه حتى شيطان هم از انجام دهنده آن دو بيزارى مى جويد. شيطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى كند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پليدند كه شيطان هم آن ها را تاءييد نمى كند. يكى از اين اعمال ، نابود كردن وجهه افراد در جامعه ، و ريختن آبروى آن ها به وسيله بهتان يا نعمت است .
امام جعفر صادق (عليه السلام ) در اين زمينه مى فرمايد:

من روى على مۆ من روايه يريد بها شينه و هدم مروءته ليسقط من اعين الناس اخرجه الله من ولايته الى ولايه الشيطان ، فلا يقبله الشيطان (3).

اگر كسى سخنى را بر ضد مۆ منى نقل كند و قصدش از آن ، زشت كردن چهره او و از بين بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بيندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى كند و تحت سرپرستى شيطان قرار مى دهد؛ (ولى) شيطان هم او را نمى پذيرد.

انسان عاقل و متدينى كه به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هيچ گاه به ديگرى تهمت نمى زند. حتى اگر انسانى دين نداشته باشد، سرشت انسانى اش به او اجازه اين كار را نمى دهد، مگر آن كه از فطرت پاك انسانى به خوى حيوانى گرويده باشد

راه هاى درمان تهمت

پاك ساختن زبان از آفت تهمت ، با كوششى مداوم ميسر خواهد بود.
درمان اين بيمارى را بايد با انديشه و دقت در پيامدهاى زشت و نازيباى آن آغاز كرد؛ سپس به يادآورى مستمر آن ها پرداخت كه : «فان الذكرى تنفع المومنين» (4)
يادآورى پيامدهاى تهمت ، تنفر و انزجار قلبى انسان از اين رفتار زشت و پليد را در پى خواهد داشت و بديهى است كه تمام حركات درونى و برونى انسان ، بر پايه "دوست داشتن " و "نفرت ورزيدن" انجام مى گيرد؛ از اين رو مى بايد در صدد ايجاد و تقويت حالت انزجار از تهمت بر آمد تا بتوان به سوى ترك آن گام برداشت . همچنين بايد به ارزش و عظمت آبروى ديگران انديشيد تا به سادگى به سمت تخريب آن گام برداشت .

دين مبين اسلام ، آبرو و حرمت مۆمن را بزرگ تر از كعبه و حتى قرآن (5) دانسته است و با آگاهى از چنين ارزشى ، هيچ كس نبايد به خود اجازه دهد به حريم آبروى ديگران تجاوز كند. تقويت حسن ظن و حمل رفتار ديگران بر وجه نيكو، راه ديگرى براى درمان اين بيمارى نابود كننده است .

منبع :tebyan.net

آنقدر جسمت را برايم برهنه كردي
كه يادم رفت روح عريانت چه شكلي بود...

روزي خواهد رسيد تو را در پارچه اي سفيد كاملا ميپوشانند

افسوس كه حجاب داشتن در آن موقع دير است...

يوسف مي دانست تمام درها بسته هستند ؛
اما به خاطر خدا و به اميد او، حتي به سوي درهاي بسته دويد
و تمام درهاي بسته برايش باز شد ...
"اگر تمام درهاي دنيا هم به رويت بسته شدند ، به طرف درهاي بسته بدو ؛ چون خداي تو و يوسف يكيست"

قيافه جهنميان

« و من اعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا و نحشره يوم القيامه اعمي قال رب لم حشرتني اعمي و قد كنت بصيرا» (طه/ 124-125)

« هر كس كه از ياد من روي گردان شود، زندگي سخت و تنگي خواهد داشت و روز قيامت، او را كور و نابينا محشور مي كنيم. مي گويد: پروردگارا! چرا مرا نابينا محشور كردي من كه بينا بودم؟!»

و در جاي ديگر مي فرمايد:

«و من يظلل فلن تجد لهم اولياء من دونه و نحشرههم يوم القيامة علي وجوههم عميا و بكما و صما ماواهم جهنم كلما خبت زدناهم سعيرا» (اسراء / 97)

«هر كس را كه خداوند گمراه كند، هدايتگري غير از خدا براي ايشان نخواهي يافت؛ و روز قيامت آنها را بر صورتهايشان محشور مي كنيم، در حالي كه نابينا و كور و كرند و جايگاهشان جهنم است؛ هر زمان آتش آن فرو نشيند، شعله تازه اي بر آنان مي افزاييم.»

«يوم تبتض وجوه و تسود وجوه فاماالذين اسودت وجوههم اكفرتم بعد ايمانكم فذقوا العذاب بما كنتم تكفرون» (آل عمران /106)

«روزي كه بعضي از چهره ها سفيد و بعضي از چهره ها تاريك و سياه مي گردد؛ اما به كساني كه صورتشان سياه و تاريك و ظلماني شده گفته مي شود: آيا بعد از ايمان، كافر شديد؟ پس بچشيد عذاب را به سبب آنچه كفر مي ورزيديد.»

«تري الذين كذبوا علي الله وجوههم مسودة» (زمر / 60)

«كساني را كه به خداوند دروغ بستند مي بيني كه صورتهايشان سياه است.»

قيافه اهل جهنم به قدري سياه مي شود كه مثل تكه اي از شب ظلماني مي گردد.

و در آيه ديگر مي فرمايد: «تلفح وجوههم النار و هم فيها كالحون» (مومنون /104)

«شعله هاي سوزان آتش همچون شمشير به صورتهايشان نواخته مي شود و در دوزخ چهره اي عبوس دادند.»

بعضي از مفسرين مي گويند وقتي چندين عذاب به اهل آتش رسيد لبهايشان جمع مي شود و دندانهايشان ديده مي شود، شبيه ميمون و بوزينه.»

امام باقر عليه السلام مي فرمايد:«در صورت اهل جهنم شبيه صورت ميمون مو مي رويد.» (بحار، ج8 ،مبحث جهنم)

و در روايت است كه: «اينان كور و كر و لال وارد جهنم مي شوند.»

و در روايت ديگري آمده كه: «اهل جهنم به صورت حيوان وارد جهنم مي شوند؛ بعضي به صورت ميمون بعضي به صورت خوك، بعضي به صورت سگ و بعضي به صورت حيوانات درنده و خزنده و گزنده ديگر.»

امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «بدن اهل جهنم خيلي عظيم و بزرگ مي شود به طوري كه رانهايشان به اندازه كوه مي شود. ( تا عذاب را بيشتر و بهتر بچشند) » (بحار، ج8، مبحث نار)

از پيامبر اكرم روايت شده كه فرموده اند: اهل عذاب ده صنف و شكل محشور مي شوند: «صنفي به صورت ميمون و بوزينگان، صنفي به صورت خوك، صنفي به صورت معكوس، يعني سرشان روي زمين و پاهايشان به طرف بالا كه بدين صورت روي آتش كشيده مي شوند. صنفي كور. گروهي كر و لال.

گروهي در حال جويدن زبانشان كه چرك و خون از آن جاري است. برخي با دستان و پاهاي بريده، و گروهي بسته بر نخلهايي از آتش. و برخي در حالي كه جبه ها و لباسهايي از قطران و آتش پوشيده اند.» (بحار، ج8، مبحث نار)

بهشت و جهنم

پيامبر اكرم(ص): گناه را كوچك مشمار و از گناهان كبيره بپرهيز. چون روز قيامت وقتي بنده به گناهش مينگرد از چشمانش چرك وخون بيرون مي آيد .

خداوند مي فرمايد: قيامت روزي است كه هر كس عمل نيك و بد خود را نزد خويش حاضر مي يابد و آرزو مي كند كه كاش ميان او و گناهانش مسافتي دور مي بود... 

رسول اكرم (ص) 

رسول اكرم(ص) فرمودند: گاهي مي شود كه بنده اي براي يك گناه از گناهانش ،يك سال در دوزخ نگهداشته مي شود.

پس گناه نكنيم كه گرفتار مي شويم