ارزش و فوائد قناعت...
ارزش و فوايد قناعت
امام على (ع): مِن شَرَفِ الهِمَّةِ لُزومِ القِناعَةِ؛
پايبندى به قناعت، از والايى همّت است. (
غررالحكم، ج6، ص44، ح9435)
قناعت داراي آثار مادي و معنوي فراواني است، كه اگر انسان بدان توجه داشته باشد، رغبت و ميل او به كسب اين صفت پسنديده؛ يعني قناعت بيش تر مي شود. درذيل به برخي از فوايد قناعت از زبان امام اميرالمومنين (ع) اشاره مي كنيم:
1- قناعت باعث عزت و سربلندي
همه انسان ها خواهان شخصيت، عزت و سربلندي هستند. فردي كه داراي مناعت طبع و عزت
نفس است، در نزد همگان، عزيز و سربلند و با همت جلوه مي كند، ولي كسي كه به ديگران
طمع و چشم داشت دارد، خود را ذليل و اسير ساخته و مردم با چشم حقارت به او مي
نگرند. امام علي(ع) مي فرمايند:
«كفي بالقناعه ملكا، و بحسن الخلق نعيما، و سئل- عليه السلام- عن قوله تعالي:
«فلتحيينه حياه طيبه» فقال: هي القناعه؛ آدمي را قناعت براي دولت مندي، و خوش خلقي براي
فراواني نعمت ها كافي است. از امام سؤال شد، تفسير آيه «فلتحيينه حياه طيبه» چيست؟
فرمود: قناعت است.
سعدي مي گويد:
قناعت توانگر كند مرد را
خبر كن حريص جهانگرد را
قناعت كن اي نفس بر اندكي
كه سلطان و درويش بيني يكي
چو سيراب خواهي شدن ز آب جوي
چرا ريزي از بهر برف آبروي
2- قناعت، مال تمام نشدني وبي نيازي واقعي
فقر و احتياج چيزي است كه همه از آن نفرت دارند، چنان كه غني بودن و بي نيازي مورد
علاقه همه است. بسياري از مردم چون بي نيازي را در جمع آوري ثروت، امور مادي و
تهيه تجملات مي دانند، لذا تا آن جا كه توان دارند در تحصيل آن ها تلاش مي كنند،
ولي هر اندازه انسان از اين امور بيش تر بهره مند باشد، به خاطر حفظ و اداره آن
ها، دايره احتياجاتش زيادتر خواهد بود و تنها چيزي كه موجب بي نيازي انسان مي
گردد، قناعت و سازگار بودن به اموري است كه براي انسان فراهم شده و احتياجات ضروري
او را برطرف مي سازد.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند:
«القناعه مال لا ينفد؛ قناعت، ثروتي است
پايان ناپذير.»
هم چنين آن حضرت مي فرمايد:
«الغني الاكبر الياس عما في أيدي الناس؛ برترين بي نيازي و دارايي، نوميدي است از
آن چه در دست مردم است.»
3- قناعت باعث آسايش خاطر و آرامش روان
بيش تر مردم سعي مي كنند كه آسايش و راحتي خود را با به دست آوردن مال و كسب مقام
و تجملات زندگي فراهم سازند و هرگاه موفق نشدند، كه آن ها را به دست آورند، نگران
شده و خود را بدبخت مي دانند؛ در صورتي كه امور ياد شده نه تنها موجب آسايش و
راحتي انسان نمي گردد، بلكه بيش تر موجب ناراحتي و سلب آسايش مي باشد.
آن چه موجب آسايش و راحتي جسم و روح انساني است، قناعت و بي توجهي به امور مادي
دنيا است. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايند:
«و لاكنز أغني من القناعه، و لامال أذهب للفاقه من الرضي بالقوت. و من اقتصر علي
بلغه الكفاف فقد انتظم الراحه، و تبوا خفض الدعه. و الرعبه مفتاح النصب، و مطيه
التعب؛ هيچ گنجي بي نيازكننده تر از
قناعت، و هيچ مالي در فقرزدايي، از بين برنده تر از رضايت دادن به روزي نيست. و كسي
كه به اندازه كفايت از دنيا بهره مند باشد به آسايش دست يابد، و آسوده خاطر گردد،
درحالي كه دنياپرستي كليد دشواري، و مركب رنج و گرفتاري است.»
مولوي در مورد قناعت مي گويد:
گفت پيغمبر قناعت چيست؟ گنج
گنج را تو وانمي داني ز رنج
اين قناعت نيست جز گنج روان
تو مزن لاف اي غم و رنج روان
و در جايي مي گويد:
چون قناعت را پيمبر گنج گفت
هر كسي را كي رسد گنج نهفت؟
4- قناعت باعث حريت و آزادي
قناعت باعث آزادي فكري و روحي و استقلال انساني است، هم چنان كه طمع، موجب بردگي و
خواري انسان است. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايند:
«استغن عمن شئت تكن نظيره؛ (با قناعت) خود
را از هر كسي بي نياز گردان تا (در شخصيت و آزادگي) مانند او گردي.»
بنابراين وقتي انسان به آن چه دارد قانع باشد و چشم داشتي به ديگران نداشته باشد،
در تمام كارهايش خود تصميم مي گيرد و آزادانه رفتار مي كند و با كمال صراحت همه جا
سخنش را مي گويد و نظر خود را اظهار مي دارد.
توصيف يكي از ياران اميرالمؤمنين از زبان آن حضرت
خباب- پسر ارت- از مسلمانان صدر اسلام است كه در مكه آسيب فراواني ديد، تا آن جا
كه مشركين پشت او را داغ كردند. وي در جنگ صفين در ركاب اميرالمؤمنين و در سال 37
هجري درگذشت.
آن حضرت در توصيف اين يار باوفا چنين مي فرمايد:
«يرحم الله حباب بن الارت، فلقد أسلم راغبا، و هاجر طئعا، و قنع بالكفاف، و رضي عن
الله، و عاش مجاهدا؛ خدا خباب بن ارت را
رحمت كند، با رغبت مسلمان شد، و از روي فرمان برداري هجرت كرد و با قناعت زندگي را
گذراند، و از خدا راضي بود و مجاهد زندگي كرد.»
قناعت ابوذر غفاري
عثمان دويست دينار به وسيله دو نفر از غلامانش براي ابوذر فرستاد، كه احتياجاتش را
تأمين كند. ابوذر پرسيد: آيا عثمان به كس ديگري از مسلمانان چنين پولي داده است؟
گفتند: خير.
ابوذر گفت: من هم يك مسلمانم، پس آن چه به من مي رسد، به آنان نيز بايد برسد.
گفتند: عثمان گفته؛ اين پول از شخص خودم مي باشد و با حرام آميخته نشده است.
ابوذر گفت: من از بي نيازترين مردم هستم و احتياجي به آن ندارم.
غلامان گفتند: ما كه چيزي نزد تو نمي بينيم؟!
گفت: من دو قرص نان جو دارم و به اين پول احتياج ندارم و به خدا سوگند! آن را نمي
پذيرم؛ زيرا من ولايت علي(ع) و اهل بيت او را كه پاك هستند و به حق دعوت مي كنند
دارم، لذا (از هر كس و هر چيزي) بي نيازم.
هر چه آب به او بدهي، باز هم آب ميخواهد. از خوردن آب سيراب نميشود. گويي اين تشنگي دروني نميخواهد هيچ وقت فرو نشيند. ميگويند دچار مرض «استسقاء» شده است....
اسم اين مرض را شنيدهاي؟... مرضي است كه در آن، تشنگي، بيمار را از پا مياندازد. هر قدر هم كه آب بخورد، باز هم احساس تشنگي ميكند و آب ميخواهد. آبي كه ميخورد، او را سيراب نميكند... .
گاهي روح آدم هم همين مرض را ميگيرد و دچار عطش بي پايان ميشود. اگر هر چه بخواهد، برايش آماده كني بيشتر ميخواهد و به آنچه برايش تهيه كردي، قانع نميشود. اين تشنگي دروني يا همان «حرص و آز» كم كم بر وجود آدمي چيره ميشود و سرانجام هم او را از پا در ميآورد.
اگر نفست و روح و روانت را با «قناعت» آشنا كردي، نه تنها زندگي ديگر برايت سخت و طاقتفرسا نيست، كه لذتبخش هم هست.
قناعت؛ يعني انسان به آنچه خداوند از رزق و روزي و امكانات زندگي برايش تعيين كرده است، قانع و راضي باشد، آرزوهاي طولاني و بلندپروازي، حرصورزي و طمع به مال ديگران نداشته باشد و در امور زندگي ميانه رو باشد.
امام علي(عليه السلام) نيز فرموده: «شكرگزارترين مردم نسبت به نعمتها، قانعترين آنهاست و ناسپاسترين آنان در برابر نعمتها، حريصترين آنها».
گروهي از مردم به دليل خوشگذراني و ولخرجي، بيش از درآمد خود خرج ميكنند و در نتيجه، هر روز بيشتر از روز قبل بدهكار ميشوند تا اينكه زندگيشان فلج ميشود. به فرموده پيامبر خدا قناعت، ثروتي تمام نشدني است.
به راستي، انسان اگر تمام ثروت دنيا و همه امكانات را داشته باشد ولي صفت قناعت در او نباشد، فقير و بيچاره است و نه تنها دنيا، بلكه آخرت خويش را نيز از دست ميدهد. امام صادق(عليه السلام) فرمود:
به آنچه خداوند قسمت تو كرده، قانع باش و به آنچه ديگران دارند، چشم مدوز و آنچه را بدان نميرسي، آرزو مكن؛ زيرا كسي كه قانع باشد، سير ميشود و كسي كه قانع نباشد، سير نميشود. پس بهره آخرتت را درياب.
bashgah.net باشگاه انديشه
برچسب: ،
ادامه مطلب