بهشت و جهنم

امام حسن عسگرى عليه السلام نقل مى كند:

پدرم امام هادى عليه السلام به عيادت يكى از اصحابش كه در بستر مرض افتاده بود تشريف برد و ديد آن مرد گريه مى كند و از ترس ((مرگ )) در جزع و فزع است .

فرمود: اى بنده خدا! تو از ((مرگ )) در هراس و گريه اى ، براى اين كه معناى ((مرگ )) را نمى دانى . بعد از آن فرمود: من از تو سئوالى مى كنم .

جواب بگو!

اگر فرضا تمام بدن ترا چرك و كثافات فرا گيرد و از بسيارى اين چركها و كثافات و پليدى هايى كه در تو نشسته است در رنج و آزار باشى و در عين حال دمل هايى در بدن تو پديدار شود و مرض جرب و سوداى خشك پيكر ترا فراگيرد و بدانى اگر حمام بروى و بدن خود را بشويى تمام اين مرض ها و كثافات از بين مى رود و بدن تو پاك و پاكيزه مى شود،

آيا دوست ندارى كه به حمام روى و شستشويى بنمايى و تمام اين چرك ها و آفات را از بين ببرى و از خود دور كنى ؟ يا آن كه رفتن به حمام را ناپسند دارى و حاضر نيستى بدان جا، گامى نهى و با تمام اين كثافات و آفات صبر

 مى كنى و مى سازى ؟

مريض عرض كرد: يا بن رسول الله ! دوست دارم به حمام بروم و تمام آلودگى ها را بزدايم و از خود دور گردانم .

حضرت فرمود: ((مرگ )) هم براى انسان مؤمن در حكم حمام و تطهير و شستشو است ، آن چه از گناهانى كه انجام داده اى و به واسطه طول مرض و ساير امور هنوز از بين نرفته و باقى است ،

به واسطه ((مرگ )) تمام آنها از بين مى رود و از بدى ها و گناهان پاك و پاكيزه بيرون مى آيى .
اى مرد! بدان كه چون بر ((مرگ )) وارد شوى و از اين دريچه عبور نمايى از هرگونه اندوه و غصه و آزار و رنجى نجات يابى و در دامان هرگونه سرور و فرح و انبساطى قرارگيرى .

سخنان آن حضرت در مريض اثر كرد، دلش آرام گرفت و از طپش ايستاد. با نهايت خرسندى و نشاط چشمان خود را فرو بست و جان به جان آفرين تسليم نمود.

نيز از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نقل شده : از رسول خدا شنيدم كه فرمود: مؤمن وقتى از دنيا مى رود، اگر گناهان او به اندازه گناهان همه اهل زمين باشد ((مرگ )) او باعث مى شود كه همه آن ها بخشيده شود و از گناهان پاك گردد.

در شأن و منزلت بسم الله همين بس كه به فرموده اميرالمومنين علي بن ابيطالب سلام الله عليه، اسرار كلام خداوند در قرآن است و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در

“بسم الله الرحمن الرحيم” نهفته است.

گويند مردي بود منافق اما زني داشت مومن و متدين. اين زن تمام كارهايش را با “بسم الله” آغاز مي كرد. شوهرش از توسل جستن او به اين نام مبارك بسيار غضبناك مي شد و سعي مي كرد كه او را از اين عادت منصرف كند. روزي كيسه اي پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نكه دارد زن آن را گرفت و با گفتن ” بسم الله الرحمن الرحيم” در پارچه اي پيچيد و با ” بسم الله ” آن را در گوشه اي از خانه پنهان كرد،

شوهرش مخفيانه آن طلا را دزديد و به دريا انداخت تا همسرش را محكوم و خجالت زده كند و “بسم الله” را بي ارزش جلوه دهد. وي بعد از اين كاربه مغازه خود رفت. در بين روز صيادي دو ماهي را براي فروش آورد آن مرد ماهي ها را خريد و به منزل فرستاد تا زنش آن را براي نهار آماده سازد. زن وقتي شكم يكي از آن دو ماهي را پاره كرد ديد همان كيسه طلا كه پنهان كرده بود درون شكم يكي از ماهي هاست آن را برداشت و با گفتن “بسم الله” در مكان اول خود گذاشت.

شوهر به خانه برگشت و كيسه زر را طلب كرد. زن مومنه فورا با گفتن “بسم الله” از جاي برخاست و كيسه زر را آورد شوهرش خيلي تعجب كرد و سجده شكر الهي را به جا آورد و از جمله مومنين و متقين گرديد.

منبع : خزينةالجواهر ص ۶۱۲

ارتباط خانم متأهل با پسر مجرد ( ارتباط با نامحرم ) در حد تلفن يا پيامك

خيانت به شوهر محسوب مي شود...

درست نيست اينكار، چون اين روابط مخفيانه است و الان ساده است. ولي معمولاً متأسفانه به اين صورت است كه همين ارتباطات تلفني و پيامكي از يك حد ساده اي شروع مي شود و آرام آرام تبديل به روابط عاطفي و عاشقانه مي شود كه ما چقدر اين مشكل را داشته ايم .

اصلاً خانم شوهر دارد ، آقا زن دارد با هم ارتباط تلفني و پيامكي برقرار كرده اند . اوايل هم پيامك تبريك و تسليت و حال و احوال خيلي جدي بوده است بدون شبهات . خيلي متأسفانه ما اين مشكل را ديده ايم . مي دانيد شيطان قدم به قدم ما را به جهنم مي برد و يك دفعه     نمي برد  . اين مسئله كاملاً مشخص است . آموزه هاي ديني اين درس را به ما داده است .

خداوند فرمود از خطوات شيطان پيروي نكنيد. نفرمود از شيطان پيروي نكنيد . خطوات جمع خطوه است يعني قدم و گام . يعني از گام هاي شيطان تبعيت نكنيد .او يك دفعه ما را به جهنم نمي برد . آرام آرام شروع مي كند . اين هشدارهايي كه اسلام براي رابطه ي دو نامحرم داده است و خيلي هم زياد است و به تعبيرهاي مختلف گفته براي همين قضيه است . مراقب باشيد .

مثلاً فرموده اند كه خلوت با هم نداشته باشيد به گونه اي كه امكان رفت و آمد نباشد . اين كار حرام است . برخي از فقيهان ما فتوا   داده اند كه اگر خانم و آقاي نامحرمي در مكان دربسته اي باشند كه امكان رفت و آمد نباشد ، ماندن آنها در اين مكان حرام است . در اولين لحظه بايد اين مكان را ترك كنند . يك عده اي هم اين را   گفته اند كه اگر خوف مفسده باشد .  يعني بترسند كه به حرام بيفتند  .

يك عده اي هم اصلاً اين قيد را نزده اند . حتي جالب است فرمودند حتي در هم باز است و افراد مي آيند و مي روند . وقتي نامحرم خلوتي با هم دارند ، نفر سوم شيطان است .

ما روايت داريم كه امام صادق (ع) گفته اند كه شيطان قسم خورده كه من حتماً در سه جا خواهم بود : شيطان همه جا است اما اين سه مكان را تأكيد كرده است .

اينجا قسم خورده كه حضور دارد ، يكي از آنجا ها كنار زن و مرد نامحرم است . جالب است كه خانم و آقا با هم حرف مي زنند كاملاً هم ضوابط دين را رعايت مي كنند ، فرمودند به قدر ضرورت

به ضرورت بسنده كنيد ، بيش از ضرورت مكروه است . نفرمودند حرام است چون آنها ضوابط دين را رعايت مي كنند ، فرمودند مكروه است . همه ي اينها براي خطرات و آفت هاي  آن است . ممكن است اين خانم بگويند كه به هرحال من مراقب هستم كه وارد اين وادي ها نشوم . شما خانم محترم ممكن است هيچ چيزي در دلتان نباشد و واقعاً مي خواهيد رعايت كنيد و در حد يك تماس برقرار كردن باشد . اما طرف مقابل چطور ؟ طرف مقابل كه مرد است بويژه يك آقا پسر مجردي كه نيازهايي دارد كه خيلي هم شديد است .

البته اگر متأهل هم باشد فرقي نمي كند به هرحال او مرد است و عشق باز . بايد بدانيد كه قياس به نفس نكنيد . ممكن است كه شما هيچ چيزي در دلتان نباشد ولي طرف مقابل چطور . اصلاً همينكه او حظ كلامي از شما مي برد ، شما شوهر داريد .

او درحقيقت وارد حريم خانواده ي شما شده است . اصلاً چه بسا زمينه سازي كند و آرام آرام شما را به خطا ببرد. خانم ها مي گويند نه آقا من خيلي محكم هستم . خدا گواه است كه اين مشكلات براي من پيش نمي آيد. ما يك افرادي را سراغ داريم كه اصلاً خودشان باورشان نمي شده كه به خطا رفته باشند .

آنقدر محكم بوده اند كه گفته اند ما و لغزش، نه امكان ندارد . انسان خيلي نبايد به خود مطمئن باشد . خانم ها و آقايان محترم شيطان خيلي قوي است . نمي دانم اطلاع داريد يا خير كه هشتاد درصد آدم هايي كه در دريا غرق مي شوند شناگران خوب و ماهري هستند كه مهارت دارند .

ولي مي گويند من كه شنا بلدم و غرق نمي شوم . آن افرادي كه شنا بلد نيستند غرق مي شوند . اما هشتاد درصد همين افراد هستند . اين يك واقعيت است . اصلاً از همه ي اينها كه بگذريم فرض كنيد كه شما هم به خطا نرويد ولي كاري كه شما مي كنيد موضع تهمت است و خيلي خطرناك است .

خوب الان هيچ چيزي در دل شما نيست و با يك آقايي رابطه برقرار كرده ايد اگر همسر شما بفهمد ، موضع تهمت است . فرمودند از مواضع تهمت بپرهيزيد . روايت داريم كه اگر كاري كرديد كه تهمت خورديد كسي جز خود را ملامت و سرزنش نكنيد . خوب شما كاري كرده ايد كه تهمت بخوريد .

خوب الان اگر شوهر شما اين داستان را بفهمند ، اگر قسم هم بخوريد كه رابطه ي شما يك رابطه ي ساده ي تلفني و پيامكي بوده است ، از كجا باور كنند . بويژه اينكه مرد حس ناموس پرستي دارد . ويژگي غيرت دارد كه خدا در وجود او قرار داده است . ممكن است كه حتي مشكلات خيلي جدي براي شما پيش بيايد .

خانم هاي محترم مراقب باشند ما شاهد هستيم كه زندگي هايي بخاطر همين روابط به ظاهر  ساده و با يك شروع ساده از بين رفته است . حتي اگر يك قيد هايي هم باشد كه مثلاً دو نفر در دو شهر مختلف هم باشند فرقي     نمي كند. مگر ما آدم نداشته ايم كه با هزار كيلومتر فاصله رفته كه طرف مقابل خود را ببيند . بقول آقاي دكتر احمد شوقي به نگاه كه تمام نمي شود . اول نگاه ، بعد تبسم ، بعد سلام ، بعد كلام ،بعد   وعده ي ديدار و بعد هم ملاقات . ما همه ي اينها را ديده ايم . حتي ممكن است در همين راه دور هم گناهان كلامي و ارتباطاتي باشد كه حرام است .

گذشته از اين اگر شوهر شما بفهمد ، خيلي خوب راه شما دور است چگونه مي خواهيد ثابت كنيد كه طرف شما را نديده است و رابطه اي با شما نداشته است . حتي اگر بگويند ارتباط ما خواهر و برادري است .

دقيقاً اين آقا مانند برادرم مي بينم و با او دردودل مي كنم . يا آن آقا مي گويد مانند يك خواهر او را مي بينم . اينها همه ترفند هاي شيطان است. خانم ها و آقايان، شيطان خيلي زرنگ است و خيلي به كار خود وارد است . من خواهش مي كنم مراقب خود باشيد .

من قبلاً عرض كردم بيست درصد آقاياني كه ارتباط برقرار مي كنند منشاء آن خلاء عاطفي است . هشتاد درصد غرايز است . در خانم ها كاملاً برعكس است . يعني در خانم ها هشتاد درصد ارتباطات خلاء عاطفي است . شوهر او با او گپ نزده ، حرف نزده ، ابراز محبت نكرده است . اين يك ارتباط با نامحرم محسوب مي شود .

بى شك، ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعايت حدود شرعى برخلاف فرهنگ دينى و اعتقادى ماست . پشت پا زدن به پيمان هايى است كه با خدا بسته ايم؛ متعهد شده ايم كه فقط او را بپرستيم، برخلاف قانون او رفتار نكنيم . در برابر امر و نهى خدا تسليم باشيم:"أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ؛(1) به عهدى كه با خدا بستيد، وفا كنيد.
"اِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً؛(2) همانا از عهد و پيمان سؤال خواهد شد.

آثار و پيامدهاي عدم رعايت حريم روابط با نامحرم:

در اين باره روايات بسياري موجود است كه هر كدام اثري از آثار منفي عدم رعايت حريم روابط با نامحرم و پيروي از شهوت را ياد آوري مي كند .

انسان را از عواقبِ سوء آن آگاه مي سازد . آن چه در همه روابط و دوستي هاي نامشروع پيدا مي شود، نگاه شهوت آلود و غلبه شهوت و هيجان هاي نامشروع است . اگر اين روابط از حدّ دوستي هاي معمولي خارج شده، به روابط نامشروع زناشويي منجر شود، جداي از عواقب بسيار زيانبار فردي و اجتماعي، عذاب دردناك اخروي را نيز به دنبال دارد كه در قرآن كريم به آن تصريح شده است.(3)

1)آثاردنيوي:

پيامبر اكرم (ص):عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَكم؛(4)

در مورد زنان مردم(نامحرمان) عفت بورزيد تا ديگران نيز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند.

حضرت علي(ع) مي فرمايد:قرين الشهوة مريض النفس، معلول العقل؛(5)

كسي كه با شهوت همراه است، جان و عقلش مريض و بيمار است.

در روايتي ديگر آمده است :گناهاني كه آشكارا انجام مي پذيرد، تخلّفي شديد است . سبب شتاب در نزول بلاها مي شود.(6)

در حديثي از پيامبر، آلوده شدن به گناه زنا را همانند كشتن پيامبر و نابود كردن كعبه و از بزرگ ترين گناهان بني آدم ذكر مي كند.(7)

2)آثار اخروي:

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله:النّظّر سهم من سهام ابليس فمن تركها خوفاً من الله اعطاه الله ايماناً يجد حلاوته في قلبه؛(8)

نگاه به نامحرم، تيري از تيرهاي شيطان است. هر كس آن را از خوف خدا ترك كند ،خداوند حلاوت ايمان را به او مي چشاند.

امام علي(ع) مي فرمايد: هيچ چيزي همانند غلبه شهوت، تقوا را نابود نمي سازد.(9)

اميرالمؤمنين(ع) فرمود: الشهوات سموم قاتلات؛(10)

شهوت‏ها و خواهش‏هاى نفسانى زهرهاى كشنده‏ اند.

همچنين فرمود: طهروا انفسكم من دنس الشهوات تدركوا رفيع الدرجات؛(11)

نفس خود را از پليدى شهوت رانى پاك سازيد تا به درجه‏ هاى بلند آخرت دست يابيد.

در روايات ديگر، آثار شوم دنيايي آن را از بين رفتن آبرو، تعجيل در نابودي و فنا و قطع رزق، و در آخرت، حسابرسي دقيق و سخت و گرفتار شدن به قهر الهي و خلود در آتش جهنّم مي شمارد.

همه ي ما روزي خواهيم مرد، مرگ حق است

چه خوب كه با خيالي راحت و اعمالي پاك به سوي معبود خويش روانه شويم...

بهشت و جهنم

پي نوشت:

1.أحكام روابط زن ومرد(و مسايل اجتماعي آن)؛ سيد مسعود معصومي؛ قم؛ بوستان كتاب.
2.بهشت جوانان(آنچه بايد يك زن و مرد بدانند)؛ أسدالله محمدي نيا؛ قم؛ سبط أكبر(ع).
3. زن و خانواده (3 جلد)؛ زهرا آيت اللهي؛ تهران: انتشارات روابط عمومي شوراي فرهنگي اجتماعي زنان.
4. رساله محرم و نامحرم؛احمد مجتهدي تهراني؛ در راه حق؛چاپ چهارم1377 .
پي نوشت ها:
1.نحل (16)آيه91 .
2. احمدى ميانجى، مكاتيب الرسول (ص)؛ج2،ص147؛ دار الحديث‏؛ چاپ اول‏؛ قم‏:1419 ق‏.
3.اسراء(17)آيه32_نور(24)آيه32.
4. مجلسي، مرآه العقول في شرح اخبار آل الرسول ؛ج20،ص404؛ دارالكتب الاسلاميه؛چاپ دوم؛ تهران1404ق.
5. تميمى آمدى،تصنيف غررالحكم و درر الكلم‏؛ص305؛دفترتبليغات‏؛چاپ اول‏؛قم‏؛1366ش‏.
6. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة؛ دارالحديث؛ ۳/۴۵۱.1416 ه.ق .
7. همان ؛ج ۴،ص۲۳۸.
8. بحارالانوار(چ بيروت)ج101ص38؛ دار احياء التراث العربي؛.چاپ دوم؛1403ق.
9. ميزان الحكمة؛ دارالحديث ؛۱۰ج،ص ۳۸۶ _ 1416 ه.ق .
10. تميمى آمدى،تصنيف غررالحكم و درر الكلم‏؛ص304؛ دفتر تبليغات‏؛چاپ اول‏؛قم‏؛1366ش‏.
11. همان‏؛ص240.

نمازهايت را عاشقانه بخوان، حتي اگر خسته اي يا حوصله نداري،

 قبلش فكر كن چرا داري نماز ميخوني؟؟؟

 آن وقت كم كم لذت ميبري از كلماتي كه تمام عمرداري تكرارشون ميكني.

 تكرار هيچ چيز جز نماز در اين دنيا قشنگ نيست.

هـرگـز نـمـازت را تـرك مـكـن

مـيـليـون هـا نـفـر زيـر خـاك ،

بـزرگ تـريـن آرزويـشـان بـازگـشت بـه دنـيـاست

تـا سجـده كـنـنـد ... ولـو يـك سـجـده

پوشش انسانها در روز محشر چگونه است؟

حضرت فاطمه زهرا (س) از پدر بزرگوارش رسول خدا (ص) سوال كرد: وقتي انسانها از قبورشان خارج ميشوند آيا بر آنها كفني است؟ حضرت فرمود: اي فاطمه كفنها پوسيده ميشود و بدنها باقي مي ماند. عورت مومنين پوشيده ميشود اما عورت كفار آشكار ميگردد. فاطمه (س) عرض كرد: اي پدر بزرگوار با چه چيزي عورت مومنين پوشيده ميشود؟ حضرت فرمود: با نوري كه به قدري داراي پرتو و تلالو است كه اجساد آنها از شدت نور ديده نمي شوند. بدن كفار هم به حدي زشت و سياه است كه كسي توان نگاه كردن به آنان را ندارد.

(بحارالانوار ج 7 ص 111 )

بهشت مفهومي است كه در اغلب مذاهبِ معتقد به زندگاني پس از مرگ و

يا آخرت وجود دارد.

بهشت جايي است كه نيكوكاران پس از مرگ، در آن جاودانه مي‌شوند...

در نظر قرآن، مؤمنان و صالحان سرانجام به جايي ابدي به نام جنت مي‌روند و زندگي پر نعمت و خوشي را در پيش مي‌گيرند بنا بر آيات قرآن اين وعده الهي قطعي است.

سوره مريم، آيه ۶۱

قرآن از دو بهشت نام برده: يكي در عالم برزخ كه موقت است و ديگري در آن جهان كه جاودان است.

سوره الرحمن، آيه ۴۶

بهشت درجات و مراتبي دارد و برخي از آنها بر ديگري برتري دارند. نعمت‌هاي بهشتي نيز بسته به درجات بهشتيان، گوناگوني دارند.

نهج البلاغه، خطبه ۸۴

اگر با چشم دل به آنچه كه از بهشت براي تو وصف كرده‌اند بنگري، از انچه در دنياست دل مي‌كني، هر چند شگفتي آور و زيبا باشد؟ از خواهشهاي نفساني و خوشيهاي زندگاني و منظره‌هاي آراسته و زيباي ان كناره مي‌گيري،

و اگر فكرت را به درختان بهشتي مشغول داري كه شاخه‌هايشان همواره به هم مي‌خورند و ريشه‌هاي آن در توده‌هاي مشك پنهان و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته آبياري مي‌گردند، و خوشه‌هايي از لؤلؤ آبدار به شاخه‌هاي بزرگ و كوچك درختان آويخته و ميوه‌هاي گوناگوني كه از درون غلاف‌ها و پوشش‌ها سر بيرون كرده‌اند، سرگردان و حيرت‌زده مي‌گردي،

شاخه‌هاي پر ميوهٔ بهشت كه بدون زحمتي خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چينندهٔ ان هرگاه كه خواهد برچيند، مهمانداران بهشت گرد ساكنان ان و پيرامون كاخهايشان در گردشند و آنان را با عسل هاي پاكيزه و شراب‌هاي گوارا پذيرايي كنند.

آنان كساني اند كه همواره از كرامت الهي بهره مندند تا انگاه كه در سراي ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. اي شنونده! اگر دل خود را به منظره‌هاي زيبايي كه در بهشت به ان مي‌رسي مشغول داري، روح تو با اشتياق فراوان به ان سامان پرواز خواهد كرد، و از اين مجلس من با شتاب به همسايگي اهل قبور خواهي شتافت.

خداوند با لطف خود من و شما را از كساني قرار دهد كه با دل و جان براي رسيدن به جايگاه نيكان تلاش مي‌كند.

سخنى درباره مكان بهشت

پيش از هر گونه توضيح در باره مكان بهشت ، دو نكته قابل توجّه است :

اوّل ، اين كه : بهشت مانند دوزخ ـ بر اساس آنچه گذشت ـ ، آفريده شده است .

دوم ، اين كه : وسعت بهشت ، به اندازه وسعت همه آسمان ها و زمين است .

  اكنون اين مسئله قابل طرح است كه چنين چيزى كه گستره و بزرگى آن با گستره آسمان ها و زمين برابرى مى كند و هم اكنون وجود دارد ، كجاست؟ و چنين موجود بزرگى ، اگر مادّى است ، چرا با ابزار علمى ، قابل رؤيت نيست؟

مكان بهشت برزخى

در پاسخ اين سؤال مى توان گفت كه آنچه از ظاهر قرآن و احاديث در اين باره استنباط مى شود ، اين است كه بهشت برزخى ، در باطن همين جهان مادّه است. طبق احاديث ، ارواح نيكوكاران پس از مرگ ، در قالب مثالى در باغى از باغ هاى بهشت، متنعّم اند و ارواح تبهكاران در گودالى از گودال هاى دوزخ معذّب اند .

  اينگونه روايات به روشنى دلالت دارد كه عالم برزخ (شامل بهشت ودوزخ برزخى) ، در باطن جهان مادّى ، و البتّه موقّتى و تا روز قيامت است.

خداوند در سوره مريم آيات 61 تا 63 به توصيف بهشت مي پردازد و مي گويد:

«جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا * لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرة وَ عَشِيًّا * تِلْكَ الْجَنَّه الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا؛

باغهايى است جاودانى كه خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، هر چند آن را نديده اند، وعده خدا حتما تحقق يافتنى است. آنها هرگز در آنجا گفتار لغو و بيهوده اى نمى شنوند و جز سلام در آنجا سخنى نيست و هر صبح و شام روزى آنها در بهشت مقرر است. اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزگار مى دهيم».

سوره سوره‏ كهف آيه 31

أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهِمُ الْانْهَرُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَاباً خُضْراً مِّن سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرآئِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً

آنان برايشان باغهاى جاودانه‏اى است كه نهرها از زير (قصرها و تخت‏هايشان) جارى است. درآنجا بادستبندهايى طلايى آراسته مى ‏شوند وجامه ‏هاى سبز از حرير نازك و ضخيم مى ‏پوشند، درحالى كه در آنجا بر تخت‏ها(ى بهشتى) تكيه داده‏اند. چه نيكو پاداشى و چه خوش جايگاهى!

در اين آيات، توصيف بهشت و نعمتهاى بهشتى شده است كه در آيات گذشته از آن ياد شده بود. نخست بهشت موعود را چنين توصيف مى كند: باغهايى است جاودانى كه خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، و آنها آن را نديده اند (ولى به آن ايمان دارند). وعده خدا حتما تحقق يافتنى است.

قابل توجه اينكه در آيات گذشته كه سخن از توبه و ايمان و عمل صالح بود و به دنبال آن وعده بهشت،" جنت" به صورت مفرد آمده، اما در اينجا به صورت جمع است (جنات) زيرا بهشت در حقيقت مركب از باغهاى متعدد و فوق العاده پر نعمتى است كه در اختيار مؤمنان صالح قرار دارد. توصيف به" عدن" كه به معنى هميشگى و جاودانى است دليل بر اين است كه بهشت همچون باغها و نعمتهاى اين جهان نيست كه زائل شدنى باشد،

زيرا چيزى كه انسان را در رابطه با نعمتهاى بزرگ اين جهان نگران مى سازد اين است كه همه آنها سرانجام زوال پذيرند، اما اين نگرانى در مورد نعمتهاى بهشتى وجود ندارد.

كلمه" عباده" به معنى بندگان مؤمن خداوند است نه همه بندگان و تعبير بالغيب كه بعد از آن گفته شده است يعنى از ديده هاى آنها پنهان است و به آن ايمان دارند،

در آيه 29 و 30 سوره فجر نيز مى خوانيم «فَادْخُلِي فِي عِبادِي *وَ ادْخُلِي جَنَّتِي؛

در سلك بندگانم درآ و در بهشتم ورود نما» اين احتمال نيز در معنى" بالغيب" وجود دارد كه نعمتهاى بهشتى آن چنان است كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و حتى به مغزهاى انسانها، خطور نكرده است، و به كلى از حس و درك ما غائب است، جهانى است برتر، وسيعتر و ما فوق اين جهان كه ما تنها شبحى از آن را از دور با چشم جان مى بينيم.

پس از آن به يكى ديگر از بزرگترين نعمتهاى بهشتى اشاره كرده مى گويد: آنها هرگز در آنجا سخن لغو و بيهوده اى نمى شنوند. نه دروغى، نه دشنامى، نه تهمتى نه زخم زبانى، نه سخريه اى و نه حتى سخن بيهوده اى. تنها چيزى كه در آنجا مرتبا به گوش مى خورد سلام است" (إِلَّا سَلاماً).

سلام به معنى وسيع كلمه كه دلالت بر سلامت روح و فكر و زبان و رفتار و كردار بهشتيان دارد. سلامى كه آن محيط را، بهشتى كرده و هر گونه اذيت و ايذاء از آن برچيده شده است. سلامى كه نشانه يك محيط امن و امان، يك محيط مملو از صفا و صميميت و پاكى و تقوا و صلح و آرامش است.

در آيات ديگر قرآن نيز همين حقيقت با تعبيرات مختلفى آمده است، در آيه 73 سوره زمر مى خوانيم:

«وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ؛ خازنان بهشت به هنگام ورود به آنها مى گويند: سلام بر شما هميشه خوش و خوشحال باشيد، پاك و پاكيزه باشيد، بفرمائيد وارد بهشت شويد، و جاودانه بمانيد»،

در آيه 34 سوره ق مى خوانيم: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُود؛ با سلام و سلامت وارد آن شويد امروز روز خلود و جاودانى است». نه تنها فرشتگان بر آنها درود مى فرستند و خود آنها به يكديگر بلكه خداوند نيز، چنان كه در سوره يس آيه 57 بر آنها سلام مى فرستند:

«سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ؛ سلام بر شما باد، اين سلامى است از پروردگار مهربان به شما بهشتيان».

آيا محيطى باصفاتر و زيباتر از اين محيط آكنده از سلام و سلامت وجود دارد. و به دنبال اين نعمت به نعمت ديگرى اشاره مى كند مى گويد" هر صبح و شام روزى آنها در بهشت در انتظارشان است"

(وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَة وَ عَشِيًّا).

اين جمله دو سؤال را برمى انگيزد: نخست اينكه مگر در بهشت صبح و شامى وجود دارد؟ پاسخ اين سؤال در روايات اسلامى چنين آمده است: گرچه در بهشت همواره نور و روشنايى است اما بهشتيان از كم و زياد شدن نور و نوسان آن شب و روز را تشخيص مى دهند.

سؤال ديگر اينكه: از آيات قرآن به خوبى استفاده مى شود كه بهشتيان هر چه بخواهند از مواهب و روزيها در اختيارشان هميشه و در هر ساعت وجود دارد، اين چه رزقى است كه فقط صبح و شام به سراغ آنها مى آيد؟ پاسخ اين سؤال را از حديث لطيفى كه از پيامبر ص نقل شده مى توان دريافت آنجا كه مى فرمايد:

«و تعطيهم طرف الهدايا من اللَّه لمواقيت الصلاه التي كانوا يصلون فيها فى الدنيا؛ هداياى جالب و نخبه از سوى خداوند بزرگ در اوقاتى كه در اين دنيا نماز مى خواندند به آنها در بهشت مى رسد» ( تفسير روح المعانى جلد 16 صفحه 103).

از اين حديث استفاده مى شود كه اين هداياى ممتاز كه به هيچ وجه نمى توان ماهيت آن را حتى با حدس و تخمين بيان كرد، نعمتهايى است بسيار پر ارزش كه علاوه بر نعمتهاى معمول بهشتى، صبح و شام به آنها اهدا مى گردد.

« نيل الجنّة بالتّنزّه عن المأثم؛ رسيدن به بهشت با پاكيزگى، و دورى از گناهانست».

و « إنّك لن تلج الجنّة حتّى تزدجر عن غيّك، و تنتهي، و ترتدع عن معاصيك، و ترعوي؛ به راستى كه تو داخل بهشت نخواهى شد، تا آنكه از گمراهى خود باز ايستاده و دور شوى، و از گناهان خود دست كشى و باز گردى».

و « إذا آمنت باللّه و اتّقيت محارمه أحلّك دار الأمان، و إذا أرضيته تغمّدك بالرّضوان؛ هر گاه به خدا ايمان آورده اى، و از حرامهايش دورى نمائى تو را در خانه امان فرود آورده چون او را خوشنود گردانى تو را بخوشنودى فرو پوشاند».

و « ثمن الجنّة العمل الصّالح؛ بهاى بهشت عمل صالح است». (يعنى هر كه بهشت خواهد بايد عمل صالح انجام دهد).
و « ثمن الجنّة الزّهد في الدّنيا؛ بهاى بهشت بى رغبتى در دنياست».
و «ساده أهل الجنّة الأسخياء، و المتّقون؛ بزرگان اهل بهشت سخاوتمندان، و خويشتن داران است».
و «ساده أهل الجنة المخلصون؛ بزرگان اهل بهشت افراد مخلصند».
و « ساده أهل الجنة الأتقياء الأبرار؛ مهتران اهل بهشت خويشتن داران نيكو كار است».
و «طلب الجنّة بلا عمل حمق؛ طلب كردن بهشت بدون عمل حماقت است».

و « لا تحصل الجنّة بالتّمنّي؛ بهشت با آرزو كردن حاصل نخواهد شد (بلكه نيازمند به عمل است)».

و « لا يدخل الجنّة خبّ و لا منّان؛ بسيار مكر كننده، و بسيار منّت گذارنده وارد بهشت نخواهند شد».

و «لا يفوز بالجنّة إلّا من حسنت سريرته و خلصت نيّته؛ به بهشت پيروز نخواهد گرديد مگر كسى كه نهان او نيكو بوده، و نيّتش خالص باشد».
و « كلّ نعيم دون الجنّة فهو محقور؛ هر نعمتى غير از بهشت كوچك است»

(نهج البلاغه/حكمت 387).

بهشت و جهنم