بهشت " Heaven "
بهشت مفهومی است که در اغلب مذاهب معتقد به زندگانی پس از مرگ و
یا آخرت وجود دارد.
بهشت جایی است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه میشوند...
در نظر قرآن، مؤمنان و صالحان سرانجام به جایی ابدی به نام جنت میروند و زندگی پر نعمت و خوشی را در پیش میگیرند بنا بر آیات قرآن این وعده الهی قطعی است.
سوره مریم، آیه ۶۱
قرآن از دو بهشت نام برده: یکی در عالم برزخ که موقت است و دیگری در آن جهان که جاودان است.
سوره الرحمن، آیه ۴۶
بهشت درجات و مراتبی دارد و برخی از آنها بر دیگری برتری دارند. نعمتهای بهشتی نیز بسته به درجات بهشتیان، گوناگونی دارند.
نهج البلاغه، خطبه ۸۴
اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کردهاند بنگری، از انچه در دنیاست دل میکنی، هر چند شگفتی آور و زیبا باشد؟ از خواهشهای نفسانی و خوشیهای زندگانی و منظرههای آراسته و زیبای ان کناره میگیری،
و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخههایشان همواره به هم میخورند و ریشههای آن در تودههای مشک پنهان و در ساحل جویباران بهشت قرار گرفته آبیاری میگردند، و خوشههایی از لؤلؤ آبدار به شاخههای بزرگ و کوچک درختان آویخته و میوههای گوناگونی که از درون غلافها و پوششها سر بیرون کردهاند، سرگردان و حیرتزده میگردی،
شاخههای پر میوهٔ بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گیرند، تا چینندهٔ ان هرگاه که خواهد برچیند، مهمانداران بهشت گرد ساکنان ان و پیرامون کاخهایشان در گردشند و آنان را با عسل های پاکیزه و شرابهای گوارا پذیرایی کنند.
آنان کسانی اند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا انگاه که در سرای ثابت خویش فرود آیند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظرههای زیبایی که در بهشت به ان میرسی مشغول داری، روح تو با اشتیاق فراوان به ان سامان پرواز خواهد کرد، و از این مجلس من با شتاب به همسایگی اهل قبور خواهی شتافت.
خداوند با لطف خود من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسیدن به جایگاه نیکان تلاش میکند.
سخنی درباره مکان بهشت
پیش از هر گونه توضیح در باره مکان بهشت ، دو نکته قابل توجّه است :
اوّل ، این که : بهشت مانند دوزخ ـ بر اساس آنچه گذشت ـ ، آفریده شده است .
دوم ، این که : وسعت بهشت ، به اندازه وسعت همه آسمان ها و زمین است .
اکنون این مسئله قابل طرح است که چنین چیزی که گستره و بزرگی آن با گستره آسمان ها و زمین برابری می کند و هم اکنون وجود دارد ، کجاست؟ و چنین موجود بزرگی ، اگر مادّی است ، چرا با ابزار علمی ، قابل رؤیت نیست؟
در پاسخ این سؤال می توان گفت که آنچه از ظاهر قرآن و احادیث در این باره استنباط می شود ، این است که بهشت برزخی ، در باطن همین جهان مادّه است. طبق احادیث ، ارواح نیکوکاران پس از مرگ ، در قالب مثالی در باغی از باغ های بهشت، متنعّم اند و ارواح تبهکاران در گودالی از گودال های دوزخ معذّب اند .
اینگونه روایات به روشنی دلالت دارد که عالم برزخ (شامل بهشت ودوزخ برزخی) ، در باطن جهان مادّی ، و البتّه موقّتی و تا روز قیامت است.
خداوند در سوره مریم آیات 61 تا 63 به توصیف بهشت می پردازد و می گوید:
«جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بالْغَیْب إِنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا * لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرة وَ عَشیًّا * تِلْکَ الْجَنَّه الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبادنا مَنْ کانَ تَقِیًّا؛
باغهایی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، هر چند آن را ندیده اند، وعده خدا حتما تحقق یافتنی است. آنها هرگز در آنجا گفتار لغو و بیهوده ای نمی شنوند و جز سلام در آنجا سخنی نیست و هر صبح و شام روزی آنها در بهشت مقرر است. این همان بهشتی است که ما به ارث به بندگان پرهیزگار می دهیم».
سوره سوره کهف آیه 31
أُوْلَئِکَ لَهُمْ جَنَّتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الْانْهَرُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَیَلْبَسُونَ ثِیَاباً خُضْراً مِّن سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَی الْأَرآئِکِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً
آنان برایشان باغهای جاودانهای است که نهرها از زیر (قصرها و تختهایشان) جاری است. درآنجا بادستبندهایی طلایی آراسته می شوند وجامه های سبز از حریر نازک و ضخیم می پوشند، درحالی که در آنجا بر تختها(ی بهشتی) تکیه دادهاند. چه نیکو پاداشی و چه خوش جایگاهی!
در این آیات، توصیف بهشت و نعمتهای بهشتی شده است که در آیات گذشته از آن یاد شده بود. نخست بهشت موعود را چنین توصیف می کند: باغهایی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، و آنها آن را ندیده اند (ولی به آن ایمان دارند). وعده خدا حتما تحقق یافتنی است.
قابل توجه
اینکه در آیات گذشته که سخن از توبه و ایمان و عمل صالح بود و به دنبال آن
وعده بهشت،" جنت" به صورت مفرد آمده، اما در اینجا به صورت جمع است (جنات)
زیرا بهشت در حقیقت مرکب از باغهای متعدد و فوق العاده پر نعمتی است که در
اختیار مؤمنان صالح قرار دارد. توصیف به" عدن" که به معنی همیشگی و
جاودانی است دلیل بر این است که بهشت همچون باغها و نعمتهای این جهان نیست
که زائل شدنی باشد،
زیرا چیزی که انسان را در رابطه با نعمتهای بزرگ این جهان نگران می سازد این است که همه آنها سرانجام زوال پذیرند، اما این نگرانی در مورد نعمتهای بهشتی وجود ندارد.
کلمه" عباده" به معنی
بندگان مؤمن خداوند است نه همه بندگان و تعبیر بالغیب که بعد از آن گفته
شده است یعنی از دیده های آنها پنهان است و به آن ایمان دارند،
در آیه 29 و 30 سوره فجر نیز می خوانیم «فَادْخُلِی فِی عِبادی *وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؛
در سلک بندگانم درآ و در بهشتم ورود نما» این احتمال نیز در معنی" بالغیب" وجود دارد که نعمتهای بهشتی آن چنان است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و حتی به مغزهای انسانها، خطور نکرده است، و به کلی از حس و درک ما غائب است، جهانی است برتر، وسیعتر و ما فوق این جهان که ما تنها شبحی از آن را از دور با چشم جان می بینیم.
پس از آن به یکی دیگر از بزرگترین نعمتهای بهشتی اشاره کرده می گوید: آنها هرگز در آنجا سخن لغو و بیهوده ای نمی شنوند. نه دروغی، نه دشنامی، نه تهمتی نه زخم زبانی، نه سخریه ای و نه حتی سخن بیهوده ای. تنها چیزی که در آنجا مرتبا به گوش می خورد سلام است" (إِلَّا سَلاماً).
سلام به معنی وسیع کلمه که دلالت بر سلامت روح و فکر و زبان و رفتار و کردار بهشتیان دارد. سلامی که آن محیط را، بهشتی کرده و هر گونه اذیت و ایذاء از آن برچیده شده است. سلامی که نشانه یک محیط امن و امان، یک محیط مملو از صفا و صمیمیت و پاکی و تقوا و صلح و آرامش است.
در آیات دیگر قرآن نیز همین حقیقت با تعبیرات مختلفی آمده است، در آیه 73 سوره زمر می خوانیم:
«وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ؛ خازنان بهشت به هنگام ورود به آنها می گویند: سلام بر شما همیشه خوش و خوشحال باشید، پاک و پاکیزه باشید، بفرمائید وارد بهشت شوید، و جاودانه بمانید»،
در آیه 34 سوره ق می خوانیم: «ادْخُلُوها بسَلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلُود؛ با سلام و سلامت وارد آن شوید امروز روز خلود و جاودانی است». نه تنها فرشتگان بر آنها درود می فرستند و خود آنها به یکدیگر بلکه خداوند نیز، چنان که در سوره یس آیه 57 بر آنها سلام می فرستند:
«سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ؛ سلام بر شما باد، این سلامی است از پروردگار مهربان به شما بهشتیان».
آیا محیطی باصفاتر و زیباتر از این محیط آکنده از سلام و سلامت وجود دارد. و به دنبال این نعمت به نعمت دیگری اشاره می کند می گوید" هر صبح و شام روزی آنها در بهشت در انتظارشان است"
(وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَة وَ عَشیًّا).
این جمله دو سؤال را برمی انگیزد: نخست اینکه مگر در بهشت صبح و شامی وجود دارد؟ پاسخ این سؤال در روایات اسلامی چنین آمده است: گرچه در بهشت همواره نور و روشنایی است اما بهشتیان از کم و زیاد شدن نور و نوسان آن شب و روز را تشخیص می دهند.
سؤال دیگر اینکه: از آیات قرآن به خوبی استفاده
می شود که بهشتیان هر چه بخواهند از مواهب و روزیها در اختیارشان همیشه و
در هر ساعت وجود دارد، این چه رزقی است که فقط صبح و شام به سراغ آنها می
آید؟ پاسخ این سؤال را از حدیث لطیفی که از پیامبر ص نقل شده می توان
دریافت آنجا که می فرماید:
«و تعطیهم طرف الهدایا من اللَّه لمواقیت الصلاه التی کانوا یصلون فیها فی الدنیا؛ هدایای جالب و نخبه از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی که در این دنیا نماز می خواندند به آنها در بهشت می رسد» ( تفسیر روح المعانی جلد 16 صفحه 103).
از این حدیث استفاده می شود که این هدایای ممتاز که به هیچ وجه نمی توان ماهیت آن را حتی با حدس و تخمین بیان کرد، نعمتهایی است بسیار پر ارزش که علاوه بر نعمتهای معمول بهشتی، صبح و شام به آنها اهدا می گردد.
« نیل الجنّة بالتّنزّه عن المأثم؛ رسیدن به بهشت با پاکیزگی، و دوری از گناهانست».
و « إنّک لن تلج الجنّة حتّی تزدجر عن غیّک، و تنتهی، و ترتدع عن معاصیک، و ترعوی؛ به راستی که تو داخل بهشت نخواهی شد، تا آنکه از گمراهی خود باز ایستاده و دور شوی، و از گناهان خود دست کشی و باز گردی».
و « إذا آمنت باللّه و اتّقیت محارمه أحلّک دار الأمان، و إذا أرضیته تغمّدک بالرّضوان؛
هر گاه به خدا ایمان آورده ای، و از حرامهایش دوری نمائی تو را در خانه
امان فرود آورده چون او را خوشنود گردانی تو را بخوشنودی فرو پوشاند».
و « ثمن الجنّة العمل الصّالح؛ بهای بهشت عمل صالح است». (یعنی هر که بهشت خواهد باید عمل صالح انجام دهد).
و « ثمن الجنّة الزّهد فی الدّنیا؛ بهای بهشت بی رغبتی در دنیاست».
و «ساده أهل الجنّة الأسخیاء، و المتّقون؛ بزرگان اهل بهشت سخاوتمندان، و خویشتن داران است».
و «ساده أهل الجنة المخلصون؛ بزرگان اهل بهشت افراد مخلصند».
و « ساده أهل الجنة الأتقیاء الأبرار؛ مهتران اهل بهشت خویشتن داران نیکو کار است».
و «طلب الجنّة بلا عمل حمق؛ طلب کردن بهشت بدون عمل حماقت است».
و « لا تحصل الجنّة بالتّمنّی؛ بهشت با آرزو کردن حاصل نخواهد شد (بلکه نیازمند به عمل است)».
و « لا یدخل الجنّة خبّ و لا منّان؛ بسیار مکر کننده، و بسیار منّت گذارنده وارد بهشت نخواهند شد».
و «لا یفوز بالجنّة إلّا من حسنت سریرته و خلصت نیّته؛ به بهشت پیروز نخواهد گردید مگر کسی که نهان او نیکو بوده، و نیّتش خالص باشد».
و « کلّ نعیم دون الجنّة فهو محقور؛ هر نعمتی غیر از بهشت کوچک است»
(نهج البلاغه/حکمت 387).
برچسب: ،