وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

گذر عمر...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عذاب سخت غيبت كنندگان



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بهشت با سختي‏ها پيچيده شده است و جهنّم با شهوات



بهشت با سختي‏ها پيچيده شده است و جهنّم با شهوات

«أَنَّ الْجَنَّةَ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ» اگر بخواهي بهشت بروي، بايد سختي بكشي! چون بهشت محفوف و پيچيده به چيزهايي است كه شهوت، غضب و وهم آن را نمي‎خواهد، نفس از آن كراهت دارد و متنفّر است. هم شهوت متنفر است، هم هواي نفس از اين عمل بيزار است. بهشت محفوف به اين چيزها است. جهنّم درست برعكسش محفوف به شهوات است. يعني آن چيزهايي كه دلت مي‎خواهد، چيزهايي كه شهوتت و غضبت مي‎خواهد.

وافضيحتاي بعد از آن، عمل مي‏ماند و رسوايي‎هاي سنگين قبر و قيامت و در آخر كار هم جهنم در پيش است، واي بر كساني كه خلوت ها را امن و دور از ديد ديگران ديده و به هر عملي دست مي زنند ،واي بر ما و بر اعمال ما كه تا ابد وبال گردن ما هستند .

آيا خيال كرده ‏اي كه در دنيا كيف كردي و لذّت بردي؟ بدان كه جهنم محفوف است به همين شهوات و همين كيف‎ها! يعني همين عمل‎هاي قبيحه‎اي كه انسان در دنيا انجام مي‎دهد، باعث افتادن به جهنّم است.

در قبر و قيامت ديگر چه مجال ندامت و بازگشت است؟ آنجا به اجبار بايد بايستي و نظاره كني و ديگران هم ببيند ديگر نه جاي فراري هست نه حجابي كه پشت آن پنهان شوي.

پس الان كه وقت باقيست بكوشيم تا حداقل كمتر افتضاح به بار بياوريم اين كارهاي ما از بين نميرود ما همه را دوباره خواهيم يافت همانگونه كه در حال انجامش بوديم با اين تفاوت كه همه حاظران و ناظران ميبينند همان ها كه با گستاخي وجودشان را ناديده گرفتيم و در خلوت ها به انواع خبائث دست زديم و در عيان چهره اي ديگر آراستيم.


مستدرك الوسائل، محدث نوري ج 8، ص 464، 93- باب استحباب الحياء ... ص 1.

 

بهشت و جهنم

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شرمندگي آخرت با شرمندگي دنيا قابل مقايسه نيست



صورت و چهره اعمال زشت ما يك بحث در باب همه اعمال داريم كه اعمال به يك معنا، از بين رفتني نيست. هيچ عملي كه انسان انجام مي‏دهد، از بين نمي‎رود. اينها يك صورت ملكوتي دارند كه ما آن را نمي‎بينيم. نه اين كه فقط صورت دارد، حتي بوي تعفّن هم دارد. ما چون شامّه دروني‎مان به كار نيفتاده است، بويش را نمي‎شنويم، والّا بعضي اعمال بوي بسيار بدي دارد. ادكلني كه يك نفر به خودش مي‎زند كه پيش نامحرم بوي خوش بدهد، اگر بداني چقدر بوي تعفن دارد! وقتي كه مُردي بوي گندش در مي‎آيد.

 صورت اعمال و صحنه ارتكاب گناه اعمال صورت ملكوتي دارد. ما يك بحث شهود داريم و يك بحث صورت عمل. شهود، يعني بينندگان عمل. بينندگان عمل يك وقت مخلوقات هستند و گاهي اين‏طور نيست، خود خدا است. چه بسا من ـ‏‎نعوذ بالله‎ـ در يك جاي مخفي بروم و خطايي كنم كه هيچ‎كس آنجا نباشد، بعد هم خيال كنم كه اينجا بيننده‎اي نيست كه مرا ببيند. بدان كه بينندگاني هستند كه تو آنها را نمي‎بيني ولي آنها تو را مي‎بينند.
 از طرفي ديگر اين اعمال پنهاني زشت تو، در جايي ظاهر خواهد شد. صورت عمل زشتي كه در مرئي و منظر شاهدان مركتب شده‏اي، ظاهر خواهد شد. كجا صورت عملت را خواهي ديد؟ انسان كجا عملش را مي‎بيند؟ همين كه خيال كردم آن كار ديگر تمام شده، رفته و گذشته، آيا واقعاً تمام شده است؟! موقعي خواهد رسيد كه تو شاهدان مخفي اعمال زشتت را خواهي ديد؛ چه عمل زشتي كه از سر قوه شهوتت انجام دادي، يا به خاطر غضبت بوده و يا از سر وهم اين كار را مرتكب شده‏اي! هم عملت را خواهي ديد و هم شاهدان عملت را.


 چه موقعي خواهي ديد كه اين كارهايت در مرئي و منظر آنها انجام داده‏اي و ديگر پشيماني سودي ندارد؟! ديگر آنجا جاي شرمندگي و واخجالتا است. كمكت مي كنم خجالت نكشي چشم تيزبين و ريزبين در آيه شريفه دارد
 «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ»[1] مي‎داني چه موقع تيزبين مي‎شوي؟ آن موقعي كه حجاب مادّيّت كنار مي‎رود، « فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ» و پرده از چشمانت مي‏افتد، آن روز چشمت تيزبين مي‎شود. «فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ» هم تيزبين مي‏شوي و هم ريزبين. تمام اعمالت مجسّم مي‎شود و همه شاهدان را مي‎بيني كه دارند عمل تو را مي‎بينند! واي به حالت! آيا تو مسلماني؟

 مرگ جلوي چشمانت باشد! اين كه در روايت داشت كه چه كسي از خداوند، حقاً حياء مي‎كند؟ روايت اوّل فرمود: «فَلْيَكْتُبْ أَجَلَهُ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ لْيَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا» يادت نرود كه مي‏ميري، جلوي چشمت بنويس كه من مي‎ميرم! روايت دوم داشت «وَ ذَكَرَ الْمَوْتَ وَ الْبِلَى» اين دو تا مثل هم است، موتش كه همان بود، معنايش هم همان است. ابزار گناه، يعني همين بدنت مي‏پوسد اين ابزاري كه به كار گرفتي و با آنها اين زشتي‎ها را انجام دادي، بدان كه تا ابد در اختيار تو نيست. يادت نرود كه از اين نشئه به نشئه برزخ مي‎روي.
 

 قبر نشئه برزخ است، بلا هم پوسيدگي است. تمام اين ابزار پوسيده مي‎شود، امّا آيا عملت هم پوسيده مي‎شود؟ نه تازه عمل در آنجا جلوه مي‎كند. در آنجا تو هستي و روحت، اعمالت و گواهان اعمالت! آنجا چه خواهي كرد؟! آنجا فضيحتش هم بيشتر است. چه بسا بسياري بودند كه از قبائح من مطّلع نبودند ولي در نشئه ديگر بر قبائح من مطّلع شدند. آنجا است كه انسان مي‎گويد: « يا لَيْتَ بَيْني‏ وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ»[2]

 اين آيه است كه انسان در آنجا مي‏گويد: اي كاش ميان من و عملم آنقدر فاصله بود كه آبروريزي نمي‏شد! «وَ لْيَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا» آن كسي كه از خدا آن‎طور كه سزاوار است، خجالت مي‎كشد، دل به دنيا و زينت‏هاي دنيا نمي‎بندد. او شعور دارد و از اين چيزها دست مي‎كشد حق حياء يعني يادت نرود كه مي‏ميري! معناي حق حياء اين است كه يادت نرود مي‎ميري، از اين نشئه مي‎روي و اعمال همراه روحت خواهد بود.



 بدان كه اين بدن و هيكلت كه از نظر ديداري، خوشگل است ولي تو با آنها كار زشت انجام مي‏دهي، با گوش، چشم و زبانت، اين قبائح را مرتكب مي‏شوي، پوسيده مي‎شود. اينها ابزار است كه مي‏رود، امّا عمل هست. هم عمل را خوب مي‎بيني، تيزبين و ريزبين، و هم گواهان و شاهدان را مي‏بيني، ديداركنندگان عملت را مي‎بيني.

 آنجا است كه وافضيحتا است. حق حياء به اين معنا است. از خدا خجالت بكش! آن‎طور كه سزاوار است از او شرم كن! ريشه همه بي‏شرمي‏ها،دنيا دوستي است البته در ادامه مطلبي دارد كه جهت ارتكاب قبائح را مي‏فرمايد: «وَ لْيَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا» اين منشأ همه زشتي‏ها است.

 چه شد كه به اين وادي كشيده شدي و اين‎قدر بي‎شرمي كردي؟ چرا اين كارها را كردي؟ مي‎داني منشأش چيست؟ علاقه و دل‎بستگي به دنيا و زينت و زيورهاي دنيا، براي همين است كه حيا را كنار گذاشتي و به سراغ كارهاي زشت رفتي.

شرمندگي آخرت با شرمندگي دنيا قابل مقايسه نيست «وَ لْيَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا» آن كسي كه از خدا آن‎طور كه سزاوار است، خجالت مي‎كشد، دل به دنيا و زينت‏هاي دنيا نمي‎بندد. او شعور دارد و از اين چيزها دست مي‎كشد. هر كسي اين چيزها را مي‎گذارد و مي‎رود.

 وقتي رفت، قبائح را همراه خودش مي‎برد. آنجا است كه اينها بروز و ظهور مي‎كند و در مرئي و منظر ديگران قرار مي‎گيرد. شرمندگي آنجا غير از شرمندگي دنيا است. آن كسي كه اهل خجالت از خدا است به دنيا و زينت‏هاي آن دل نمي‏بندد. «وَ لْيَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا وَ زِينَتِهَا» اشاره به ريشه كار است.

[1].سوره مباركه ق، آيه 22

[2]. سوره مباركه زخرف، آيه 38

بهشت و جهنم  

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خواب، برادر مرگ است/ با وضو بخوابيد




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

آيا تا بحال به قبرستان رفته ايد؟



 

در خطبه 20 حضرت علي عليه السلام به غفلت و بي‌توجهي مردم پرداخته است و با بيان شرايط سخت پس از مرگ، انسان را از غفلت برحذر داشته است . حضرت مي‌فرمايد:

 

" فَإنَّكُمْ لَوْ عَايَنْتُمْ مَا قَدْ عَايَنَ مَنْ ماتَ مِنْكُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ، وَ سَمِعْتُمْ وَ اطَعْتُمْ؛ اگر مى‌ديديد آنچه را كه مردگانتان پس از مرگ ديده‌اند، بي‌تابى مى‌نموديد و وحشت و اضطراب بر شما چيره مى‌شد ."

 

حتما همه شما در قبرستان، هنگام دفن ميتي حضور داشته‌ايد. در آن حال فردي را نظاره‌گريم كه تا ساعاتي قبل زنده بود و قادر به انجام هر كاري بود ولي اكنون به موجودي بي حركت و خاموش تبديل شده است . البته اين حالات، ظاهر امر است چرا كه در باطن اتفاقاتي در حال رخداد است كه ما نمي‌بينيم و ميّت آن وقايع را درك مي‌كند. بر اساس روايات، در اين حال آن فرد داد و فرياد هم مي‌كند اما كسي نمي‌شنود. حضرت علي عليه السلام در اين فراز به اين نكته اشاره مي‌كنند كه شما كه زنده هستيد متوجه نمي‌شويد چه بر سر آن مرده مي‌آيد و اگر مي‌ديديد به وحشت و اضطراب مي‌افتاديد.

 

 

حال اين سوال پيش مي‌آيد كه چرا انسان پس از مرگ دچار وحشت و اضطراب مي‌شود؟!

 

حضرت علي عليه السلام در اين فراز به اين نكته اشاره مي‌كنند كه شما كه زنده هستيد متوجه نمي‌شويد چه بر سر آن مرده مي‌آيد و اگر مي‌ديديد به وحشت و اظطراب مي‌افتاديد.

 

به نظر مي‌رسد كه بنا بر آن فرمايش حضرت علي عليه السلام كه مردم مردگانند و وقتي مي‌ميرند زنده مي‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشياري مي‌رسد و اين هوشياري براي او رنج‌آور و سخت مي‌باشد. چرا كه چيزهايي را كه در طول زندگي خود شنيده و خوانده بود و نسبت به آن بي‌توجه بوده حال برايش عينيت يافته، ولي افسوس كه دستش از دنيا كوتاه شده و زمان كاشتن پايان يافته و ديگر زمان درو كردن است .

 

 

از شواهد و منابع اسلامي چنين بر مي‌آيد كه يكي از شديدترين شكنجه‌هاي روح پس از جدايي از جسم، اينست كه چرا در طول زندگي اعمال و فعاليتش اندك بوده است . چرا كه چنين كسي، پس از مرگ شاهد تباهي زندگي خود خواهد بود و اين حس تهي بودن براي فرد ترس و وحشت ايجاد مي‌كند.    

 

 

 

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد براي به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ريختن مردم نمي‌شود . و هزاران گناه ديگر كه متاسفانه انسان براي به دست آوردن اين دنياي فاني مرتكب آن اعمال ناپسند مي‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهي در قبر و قيامت مي‌نمايد . 

 

 

 

" وَلَكِنْ مَحْجُوبٌ عَنْكُمْ مَا قَدْ عَايَنُوا وَ قَرِيبٌ ما يُطْرَحُ الْحِجَابُ ؛ ولى آنچه مردگانتان پس از مرگ ديده‌اند، اكنون از چشم شما پنهان است و به زودى پرده‌ها بالا خواهد رفت."

 

 

 

حضرت در اين فراز به كساني كه زنده هستند هشدار مي‌دهند كه بدانيد آنچه كه اكنون مردگانتان ديده‌اند و شما نمي‌بينيد به زودي براي شما نيز آشكار مي‌شود. كنايه از اين كه بيدار باشيد چون قرار نيست شما در اين دنيا جاودان باشيد بلكه نوبت مرگ شما هم مي‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو مي‌افتد. اكنون كه زنده هستيد و فرصت اندوختن توشه داريد تلاش كنيد كه مسير، سخت و فرصت كم است. بنا بر فرمايش حضرت علي عليه السلام فرصت‌ها همانند ابر در گذرند. زود باشد كه بانگ برآيد كه بايد بروي.

 

حضرت در اين فراز به كساني كه زنده هستند هشدار مي‌دهند كه بدانيد آنچه كه اكنون مردگانتان ديده‌اند و شما نمي‌بينيد به زودي براي شما نيز آشكار مي‌شود. كنايه از اين كه بيدار باشيد چون قرار نيست شما در اين دنيا جاودان باشيد بلكه نوبت مرگ شما هم مي‌رسد و آنگاه پرده‌ها از مقابل چشمانتان فرو مي‌افتد.

 

" وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إنْ ابْصَرْتُمْ، وَ اسْمِعْتُمْ، إنْ سَمِعْتُمْ، وَ هُدِيتُمْ إنِ اهْتَدَيْتُمْ ؛ آن حقايق را به شما نيز نشان دادند، ولى ديدن نخواستيد و به گوش شما رسانيدند، ولى شنيدن نخواستيد. راه را به شما نمودند، ولى ره يافتن نخواستيد.

 

بِحَقِّ اقُولُ لَكُمْ: لَقَدْ جَاهَرَتْكُمُ الْعِبَرُ، وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ، وَ مَا يُبَلِّغُ عَنِ اللَهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إلا الْبَشَرُ ؛ 

 

به حق مى‌گويم كه :

 

عبرت‌ها و اندرزها بر شما آشكار بود و از آنچه مى‌بايد دورى جوييد شما را منع كردند و پس از ملائكه، كه رسولان آسمان‌اند، جز انسان فرمان خداوند را ابلاغ ننمايد."

 

 

 

حضرت در اين فراز از خطبه به اين نكته اشاره مي‌كنند كه آن حقايق پشت پرده از طريق پيامبر و امام براي شما گفته شد ولي گوش نداديد و به آن توجه نكرديد و به دنبال هوا و هوس و پاسخگويي خواهش‌هاي نفساني خود بوديد.

 

آيا هيچ فكر كرده‌ايد كه چرا رفتن به قبرستان مستحب شمرده شده است؟!

 

آيا به اين سيره رسول اكرم صلي الله عليه و آله توجه كرده‌ايد كه چرا در تشييع جنازه و مراسم تدفين، حتما شركت مي‌كردند؟!

 

بنا بر آن فرمايش حضرت علي عليه السلام كه مردم مردگانند و وقتي مي‌ميرند زنده مي‌شوند؛ انسان پس از مرگ به هوشياري مي‌رسد و اين هوشياري براي او رنج‌آور و سخت مي‌باشد. چرا كه چيزهايي را كه در طول زندگي خود شنيده و خوانده بود و نسبت به آن بي‌توجه بوده حال برايش عينيت يافته، ولي افسوس كه دستش از دنيا كوتاه شده و زمان كاشتن پايان يافته و ديگر زمان درو كردن است .

 

چون اين موارد به انسان يادآوري مي‌كند كه اين دنيا محل گذر است و قرار نيست كسي در اين دنيا بماند، و روزي هم نوبت به ما مي‌رسد. اگر در مسئله مرگ تامل داشته باشيم قطعا نسبت به اعمال و رفتارمان دقت خواهيم داشت و شاهد اين همه ظلم و ستم و جنايت نخواهيم بود. وقتي انسان به اين مورد توجه و يقين داشته باشد كه روزي از اين دنيا خواهد رفت و بايد پاسخگوي اعمالش باشد ديگر از هر راهي به دنبال ثروت اندوزي نمي‌رود و فقط از راه حلال كسب درآمد مي‌كند.

 

اگر انسان متوجه مرگ و رفتن باشد براي به دست آوردن جاه و مقام، متوسل به دروغ، تهمت و آبرو ريختن مردم نمي‌شود. و هزاران گناه ديگر كه متاسفانه انسان براي به دست آوردن اين دنياي فاني مرتكب آن اعمال ناپسند مي‌شود و خود را گرفتار درد و رنج و عذاب الهي در قبر و قيامت مي‌نمايد . 

 

منبع:

 

نهج البلاغه، خطبه 20، ترجمه عبدالحميد آيتي

بهشت و جهنم

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

خود ارضايي يعني خودكشي، راههاي جلوگيري از خودارضايي




در جامعه امروزي ما هم زنا زياد شده و هم استمناء و كسي ديگه به گناه بودن آن توجهي نداره چه برسه به كبيره بودن آن. البته اين امر غير ارادي است چون انقدر اوضاع فرهنگي جامعه نابسامان هست كه جوانان رو مجبور به گناه ميكنه.

به طور قطع خود ارضايي يكي از گناهان است . در اين زمينه برخي از عالمان ديني و اخلاقي نسبت به كبيره بودن آن نيزتاكيد نموده اند. از ميان ايشان خصوصا مرحوم شهيد آيت الله دستغيب در كتاب خويش گناهان كبيره فصلي را گشوده و بر بزرگي آن تاكيد نموده است .

از نظر شرعي، ملاك كبيره بودن يك عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار مي باشد. در اين زمينه امام صادق (ع) و در ضمن روايتي از عذابي دردناك براي فاعل آن خبر داده است.

آن حضرت(ع) فرموده است:

سه دسته از مردمان اند كه خداي متعال در روز قيامت به ايشان نگاه رحمت نمي افكند، آنها را تذكيه نمي نمايد و عذابي دردناك براي ايشان فراهم نموده است،

1-كسي كه موي سپيد خود را مي كند ،

2- كسي كه با خود نكاح (استمناء) مي نمايد و

3-كسي كه مفعول واقع مي شود.

 

 

به فرض صغيره بودن گناه خود ارضايي در صورت عدم تكرار، ملاك ديگر كبيره بودن گناه، تكرار و به تعبير روايات اصرار بر آن است ، به همين دليل چون به طور معمول، خود ارضايي، در افرادي كه به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتياد در مي آيد ، تبدبل به گناه كبيره مي شود.

البته حرمت و بزرگي گناه خود ارضايي در حد گناهاني همچون زنا و لواط نيست، ولي در عين حال شرايط آن به گونه اي است كه مي توان گفت: ضررهاي بدني و رواني آن از اين دو معصيت بيشر است ؛ زيرا موقعيت براي آنها هميشه مهيا نيست، ولي موقعيت براي خود ارضايي و عادت به آن هميشه مهيا مي باشد

جايگزين استمنا و زنا در قرآن ، متعه و نكاح است .

 

متعه : در آيه 24 و 25 در سوره نسا آمده ، فمستعتهم يعني چنانچه از آنها تمتع برديد ، متعه كسي است كه تمتع مي برد به بها و زمان معين . متعه جايگزين استمنا است .

نكاح : همان ازدواج دايم است و 100 درصد بهترين راه حل است .

ازدواج جايگزين زنا است .

 

عواقب سوء و پيامدهاى منفى استمنا يا خودارضايي

 

عواقب سوء و پيامدهاى منفى و عملى اين گناه جداى از آن كه معصيت است، فراتر از آن است كه بتوان آنها را برشمرد، بلكه فقط به چند مورد از آن اكتفا مى‏كنيم:

1- پيامدهاى جسمانى: ضعف چشم و بينايى، تحليل رفتن قواى جسمانى، عقيم شدن و ناتوانى در توليد مثل، پيرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتى چهره و از بين رفتن طراوت صورت.



2- پيامدهاى روحى و روانى: پشيماني، ضعف حافظه و حواس ‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه ‏گيرى، افسردگى، بى ‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى، ضعف اراده.

3- عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بى‏ ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بى‏ غيرت شدن، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك.

 



 

بياد داشته باشيد كه امام زمان(عج) از اعمال شما باخبر ميشوند و وقتي گناه

ميكنيد برايتان گريه ميكنند پس ببينيد چه كسي را مي خواهيد بگريانيد.

اين رو هم بدونيد كه ظهور حضرت انشالله بسيار نزديك است،

 پس بايد خودمون رو براي ظهور حضرت فراهم كنيم،

حواسمون باشه كه "امام حسين(ع) را منتظرانش كشتند!".

 

 

 

رسول خدا (ص):

 

هر كس با دست شهوتش  را بيرون كند ملعون است.

(گناهان كبيره جلد2 صفحه 292)

 

    

شخصي از امام صادق(ع) در مورد استمناء (خود ارضايي) سوال كرد فرمود:

 

گناه بزرگي است كه خداوند در قرآن از آن نهي فرموده است و

 

اگر بدانم كسي چنين كاري مي كند با او هم غذا نمي شوم.

 

 

امام صادق (ع) در باره مردي كه با چهارپايان نزديكي مي كند يا از راه ماليدن آلت

تناسلي با دست جنب ميشود فرمود : اين كارها و شبه آن زنا هستند.

(وسائل ‏الشيعة ج : 20 ص : 352 بَابُ 28- بَابُ تَحْرِيمِ الِاسْتِمْنَاءِ حديث25805)

 

نكته آخر از بهشت و جهنم:

روزي فرا خواهد رسيد كه همه ي گناهان انسانها جلوي چشمانش ظاهر ميشن

روزي كه پشيماني سراسر وجود انسان رو فرا ميگيره، ولي ديگه اين پشيماني

سودي نخواهد داشت، پشيماني در اين دنيا چاره سازه پس تا دير نشده

از انجام گناه توبه كن، در هر سه ثانيه يك نفر از دنيا ميره، شايد نفر بعدي

شما باشيد، دست از انجام گناه بكش كه خدا شاهد همه اعمال ماست




منبع: بهشت و جهنم

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۳۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

تاثيرگذارترين آيه ي قرآني كه شمارو به تفكر واداشت چي بود؟


قرآن كتابي ارزشمند و كارگشا براي مسلمانان است.

متاسفانه قرآن در بين مسلمانان مهجور مانده و آنطور كه بايد مورد استفاده قرار نميگيرد

در حالي كه غير مسلمانان خيلي دقيق و موشكافانه به بررسي آيات و نشانه هاي قرآن

ميپردازند، قرآن كلام خداست و هر آيه ي آن تاثيرگذار و قابل تفكر و بررسي است؛

و اما سوال بنده اين است كه تاثيرگذارترين آيه ي قرآني كه شمارو به تفكر واداشت چي بود؟

نظر خودمو هم در قسمت نظرات گذاشتم
...



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۲۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

چهره اهل جهنم چگونه است؟



چهره اهل جهنم چگونه است؟

با توجه به آيات قرآن، افراد ساكن در جهنم، داراي ويژگي هايي هستند كه اگرچه نمي توان ترسيم دقيقي از چهره آنان به عمل آورد، اما با دقت در اين خصوصيات، تا حدودي مي توان به دورنمايي از وضعيت آنان دست يافت. برخي از اين ويژگي ها عبارت اند از:


1. اين كه تمام بدن جهنميان، از جمله صورتشان، هيزمي براي شعله ور كردن آتش جهنم بوده و بر اساس آياتي از قرآن كريم، ماده اوليه و يا هيزم آتش جهنم، تركيبي از سنگ ها و پيكر ساكنان دوزخ است.

[ بقره، 24؛ تحريم، 6؛ "وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ"؛ آل عمران، 1]

2. آنان، داراي پوششي سراسري از گدازه هاي آتشين هستند كه تمام بدنشان را فرا گرفته و علاوه بر آن، مواد مذابي بر سر و صورت آنان فرو مي ريزد.

[ حج، 19؛ "فَالَّذينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُۆُسِهِمُ الْحَميم‏"]

3. نبايد تصور كرد كه چهره دوزخيان، با زندگي در آتش سازگار شده و آسيبي از آن نخواهد ديد؛ زيرا به تعبير قرآن، بعد از آن كه آتش، چهره هايشان را فرا گرفت، آنان "كالح" خواهند شد

[ مۆمنون، 104؛ "تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُون"] كه "بسيارى از مفسران آن را چنين تفسير كرده‏اند كه بر اثر شعله‏هاى آتش، پوست صورت آنها در هم كشيده مى‏شود به طورى كه لب ها از هم باز مي ماند".[ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 14، ص 330،]

همچنين، بر پيشاني ها و پهلوها و پشت هايشان، با اموالي كه از حرام به چنگ آمده و در راه صحيح مصرف نشده، داغ گذاشته خواهد شد و اثر آن بر چهره هاشان باقي خواهد ماند.

[ توبه، 35؛ "يَوْمَ يُحْمى‏ عَلَيْها في‏ نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُم‏".]

4. با اين حال، فيزيولوژي بدن دوزخيان مانند دنيا نيست كه با يك بار سوختن كامل، از بين رفته و نابود شوند، بلكه حتي قرن ها اقامت در دوزخ و انواع مجازات هايي كه اجزاي دروني بدن آنان را تكه تكه مي كند،

[ محمد، 15، "سُقُوا ماءً حَميماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُم‏".]

نمي تواند چارچوب اصلي بدن آنها را از بين برده و به مرگ آنان بيانجامد!

[ فاطر، 36؛ "وَ الَّذينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى‏ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها".]

دوزخيان از اين وضعيت دشوار به تنگ آمده و گاه التماس مي كنند كه مرگشان فرا رسد، اما با درخواستشان موافقت نمي شود

[زخرف، 77؛ "وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ".]


چهره دوزخيان براي دوستان و آشنايانشان قابل شناسايي و تشخيص بوده، به گونه اي كه با يكديگر به گفت و گو مي نشينند و از اين كه برخي از سعادت منداني كه در تصور آنان، افرادي شرور بوده اند را كنار خود نمي يابند، ابراز تعجب مي كنند، و حتي به تصريح قرآن، بهشتيان نيز مي توانند نگاهي به دوزخ داشته و وضعيت دوستان سابق خود را مشاهده كردهو با دوزخيان گفت و گويي نيز داشته باشند

در همين راستا، پوست بدن و چهره آنان به قدرت خداوند، ويژگي ترميم شونده داشته و همواره به حالت اول خود بازخواهد گشت، تا عذابشان ادامه يابد.

[ نساء، 56؛ "إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْليهِمْ ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ".]

شايد در گذشته، تصور چنين موضوعي دشوار بود، اما اكنون كه انسان نيز توانسته است با دانش محدود خود، موادي را توليد كند كه در صورت آسيب ديدن، توانايي ترميم خويش را دارد، آسان تر مي توان وضعيت دوزخيان را دريافت و نبايد قدرت نامحدود پروردگار را كمتر از توان بشر بدانيم. ...



5. به همين دليل، چهره دوزخيان براي دوستان و آشنايانشان قابل شناسايي و تشخيص بوده، به گونه اي كه با يكديگر به گفت و گو مي نشينند[ ص، 61- 55.]

و از اين كه برخي از سعادتمنداني كه در تصور آنان، افرادي شرور بوده اند را كنار خود نمي يابند، ابراز تعجب مي كنند،

[ ص، 62؛ "وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى‏ رِجالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرار".]

و حتي به تصريح قرآن، بهشتيان نيز مي توانند نگاهي به دوزخ داشته و وضعيت دوستان سابق خود را مشاهده كرده

[ صافات، 55- 51؛ "قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لي‏ قَرينٌ ....فَاطَّلَعَ فَرَآهُ في‏ سَواءِ الْجَحيم‏".]

و با دوزخيان گفت و گويي نيز داشته باشند[مدثر، 47-40.]

البته، رواياتي نشانگر آن است كه مجرمان با وضعيتي متناسب با جرمشان به جهان آخرت گام برمي دارند؛ نظير اين كه خود بزرگ بينان، به صورت تحقير آميز با چهره اي چون انسان و اندامي به اندازه مورچگان محشور مي شوند،

[ حر عاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعة، ج 15، ص 378، ح 20795]

اما در همان روايات تصريح شده است كه اين وضعيت تنها تا پايان حسابرسي و روشن شدن تكليف انسان ها در بهشتي يا دوزخي بودنشان ادامه دارد،

[ شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ج 1، ص 280]

بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۲۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

مدت زندگي بهشتيان


مدّت زندگى بهشتيان در بهشت چقدر خواهد بود؟

قرآن كريم در آيات بسيارى اين سؤال را جواب داده و تأكيد كرده است

كه زندگانى بهشتيان در بهشت جاويدان و هميشگى خواهد بود.


در آيه ۸۲ سوره بقره آمده است كه:

«و آنان كه ايمان آوردند و كارهاى نيك انجام دادند اهل بهشت هستند

و در آن جاويدان خواهند بود.»

در آيه ۱۳ سوره نساء هم مى خوانيم:

«هر كس از خدا و پيامبرش اطاعت كند، خداوند وى را در باغ هايى از بهشت وارد مى كند كه همواره آب در زير درختانش جارى است. اهل بهشت براى هميشه در آن مى مانند و اين پيروزى بزرگى است.» پس اهل بهشت براى هميشه در بهشت خواهند ماند و بهره مندى آنان از لذّت هاى بهشت پايانى نخواهد داشت.


بهشت و جهنم



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۶:۲۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious