وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

گرسنه‌ام...  گرسنه‌ام...  اهل من كجايند؟

پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) مي‌فرمايند:

در قيامت مـاري بسيار بزرگ ... بـه نـام "جريـش" سـر خود را از جهنّم بيرون مي‌آورد و با صداي بلند فرياد مي‌زند:

اَلجوُع! اَلجوُع! اَينَ اَهلي؟ اَينَ اهلي؟

 

 

گرسنه‌ام! گرسنه‌ام! اهل من كجايند؟

جبرئيل مي‌گويد: غذاي تو چيست؟

در جواب مي‌گويد:

1) كسي كه نمازش را ترك كرده است. 

2)كسي كه زكات مال را نپرداخته است.

3)شراب خواران 

4)كساني كه عاق والدين شده‌اند.

5)كسي كه در مسجد به كلام دنيا تكلّم نمايد.

(در مسجد كه محلّ عبادت است، به امور دنيايي بپردازد.)

اين پنج گروه را، مانند مرغي كه دانه از زمين جمع مي‌كند، مي‌بلعد و به آتش مي‌برد.

ـ مشابه همين روايت، روايتي است كه عقربي بزرگ از جهنّم مي‌آيد و مي‌گويد:

 

 

چه كساني با خداوند و رسولش جنگ داشتند؟

به آن عقرب مي‌گويند: چه كساني را مي‌خواهي؟

او همان پنج گروه مذكور را مي‌گويد، با اين تفاوت كه در اين روايت به جاي عاقّ والدين،

رباخوار آمده است.

المواعظ العدديه، باب 5، ص156.

بهشت و جهنم

 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۴۲ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

چرا در اسلام موسيقي شاد و رقص حرام است؟

«موسيقي» يا «موسيقيا» واژه اي يوناني است كه در فرهنگ لغت، معادل «غنا» است؛ ولي در حوزه ي مفاهيم ديني و اصطلاح فقه، با يكديگر تفاوت دارد. «غنا» در اصطلاح شرعي عبارت است از «آوازي كه از حنجره ي آدمي بيرون آمده و در گلو چرخانده (چهچهه) شود و در شنونده حالت سرور و وجد ايجاد كند و مناسب با مجالس لهو و خوش گذراني باشد.» اما موسيقي به «صوتي گفته مي شود كه از آلات موسيقي، پديد آيد»، بر اين اساس، نسبت بين موسيقي علمي و موسيقي فقهي، عموم و خصوص مطلق است.»[1]

سوم: حكمت حرمت موسيقي و غنا:

با بررسي برخي آيات قرآن و روايات و سخن روان شناسان مي توان موارد ذيل را از فلسفه هاي حرمت موسيقي دانست:

الف) انسان را به فساد و فحشا گرايش مي دهد:

در حديثي از نبي اكرم(ص) آمده: «غنا نردبان زنا است.»[2] تجربه نشان داده است كه بسياري افراد، تحت تاثير آهنگ هاي غنا راه تقوا را رها كرده و به فساد روي مي آورند. مجلس غنا معمولا مركز انواع مفاسد است[3].

ب) غنا انسان را از ياد خدا غافل مي سازد:

قرآن كريم مي فرمايد: «بعضي از مردم خريدار سخنان بيهوده اند تا به ناداني مردم را از راه خدا گمراه كنند و قرآن را به مسخره مي گيرند، نصيب اينان عذابي است خوار كننده.»[4] در اين آيه يكي از عوامل گمراهي از سبيل الهي «لهو الحديث» دانسته شده است. «لهو» آن چيزي است كه انسان را به خودش آن چنان مشغول كند كه باعث غفلت و بازماندن از كارهاي مهم تر شود و در روايات اسلامي از آن به «غنا» تفسير شده است.[5]

ج) تاثير سوء موسيقي و غنا بر روان و اعصاب:

غنا و موسيقي يكي از عوامل تخدير اعصاب است. «توجه به بيوگرافي مشاهير موسيقي دانان نشان مي دهد كه در دوران عمر دچار ناراحتي هاي روحي گرديده ، و رفته رفته اعصاب خو درا از دست داده و عده اي مبتلا به بيماري هاي رواني شده و گروهي مشاعر خود را از كف داده اند، دسته اي فلج و ناتوان گرديده و بعضي هنگام نواختن موسيقي درجه ي فشار خونشان بالا رفته ،دچار سكته ي ناگهاني شده اند.»[6]

د) غنا يكي از ابزار كار استعمارگران است:

استعمارگران جهان هميشه از بيداري مردم، مخصوصاً نسل جوان، وحشت داشته اند، به همين دليل بخشي از برنامه هاي گسترده ي آنها براي ادامه ي استعمار، فرو بردن جامعه در غفلت و بي خبري و نا آگاهي و گسترش انواع سرگرمي هاي ناسالم است. ايجاد مراكز فحشا، كلوپهاي قمار و همچنين سرگرمي هاي ناسالم ديگر و از جمله توسعه ي غنا و موسيقي، از مهمترين ابزاري است كه آنها براي تخدير افكار مردم بر آن اصرار دارند.[7]

موارد ذكر شده حكمت حرمت غنا و موسيقي مي باشد نه علت تامه و به همين دليل، در مواردي هم كه اين آثار و نتايج سوء وجود ندارد باز حكم حرمت هم وجود دارد.

فقهاي ما وقتي ميخواستند درباره حكم موسيقي در اسلام صحبت كنند مطلب را تحت عنوان حكم "غنا" در اسلام از يك طرف و همچنين حكم آلات لهو از طرف ديگر مطرح كردند، در كتابهاي فقهي، يك جا بحث درباره غنا و در كنار آن بحث درباره آلات لهو ديده ميشود.
كلمه لهو در قرآن كريم در چند جا آمده است (1) كه عده اي از فقها از آنها، حرمت برخي از انواع موسيقي و غنا را استنباط كرده اند.
در چند آيه ديگر از قرآن كلمه "اللغو" آمده و بعضي از فقها "لغو" را همان "لهو" معنا كردند و در آن آيات هم از لغو نكوهش شده است.
در سوره مؤمنون آيه 3 در صفات مؤمنان گفته ميشود:«والذين هم عن اللغو معرضون» آنهايي كه از لغو يعني از لهو اعراض ميكنند « لغو يعني بيهوده، لهو يعني سرگرمي».


يكي از مسائلي كه بين مردم وجود دارد، مخصوصا در ايام عروسي ها و شاديها آن را انجام مي دهند، رقص مي باشد. در اينجا فتواي برخي مراجع و علما را در مورد رقص برايتان گذاشته ام.

حضرت امام خميني (رحمة الله عليه)

آيا رقص زن براي زن حرام است؟

بنابر احتياط واجب جايز نيست.

آيا رقص زن و مرد اشكال دارد؟

رقص اگر باعث تحريك شهوت، ارتكاب گناه و يا ترتّب مفسده شود و يا زن در بين مردان نامحرم برقصد، حرام است.

رقصيدن زن براي شوهر و بالعكس بدون هيچ موسيقي اشكال دارد؟

رقص زن براى شوهر و بر عكس آن جايز است. ولى سزاوار است مؤمن از آن اجتناب كند.

مقام معظم رهبري آيت الله خامنه اي (دام بركاته)

رقص در مجالس زنانه بدون آهنگ موسيقى حرام است يا حلال؟ و در صورتى كه حرام باشد، آيا ترك مجلس بر شركت كنندگان واجب است؟

رقص بطور كلى اگر بگونه‏اى باشد كه شهوت را تحريك كند و يا مستلزم كار حرام و ياترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است و تَرك آن مجلس به عنوان اعتراض بر كار حرام، چنانچه مصداق نهى از منكر محسوب شود، واجب است

رقص مرد براى مرد و زن براى زن چه حكمى دارد؟ اگر رفتن به عروسى بخاطر احترام به عادتهاى اجتماعى باشد آيا به علت احتمال وجود رقص اشكال شرعى دارد؟

بطور كلى اگر رقص بگونه‏اى باشد كه منجر به تحريك شهوت شود يا مستلزم فعل حرام يا ترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است. ولى اصل شركت در عروسى‏هايى كه احتمال رقص در آنها وجود دارد تا زمانى كه به عنوان تأييد، مرتكب كار حرام محسوب نشود و موجب ابتلا به حرام هم نشود، اشكال ندارد

آيا رقص زن براى شوهرش يا مرد براى همسرش حرام است؟

اگر رقص زن براى شوهرش يا برعكس، همراه ارتكاب حرامى نباشد، اشكال ندارد

مردان در برابر زنانى كه از محارم آنان هستند و همچنين رقص زنان در برابر مردانى كه از محارم آنان هستند، اعم از اينكه سببى باشند يا نسبى، چه حكمى دارد؟در رقص حرام فرقى بين مرد يا زن نيست و همچنين فرقى نمى‏كند كه در برابر محرم باشد يا در برابر نامحرم باشد.

آيت الله بهجت (رحمة الله عليه)

رقصيدن زن در جايى كه مرد نامحرم نيست، چه حكمى دارد؟ هم‏چنين رقص مرد براى مرد چه حكمى دارد؟

رقصيدن زن در مجالس زنان و يا مرد در مجالس مردان اشكال دارد و احتياط واجب در ترك است،

رقص زن براى زن و يا مرد براى مرد و زن براى شوهر خود، چه صورت دارد؟

اشكال دارد. بنابر احتياط واجب رقص زن و شوهر، براى يكديگر جايز نيست.

رقص محرم براى محرم چه صورتى دارد؟

اشكال دارد

رقصيدن داماد در مجلس زنان چه حكمى دارد؟

حرام است

رقص زن نزد برادر و خواهر و والدين خود، چه حكمى دارد؟

اشكال دارد

آيت الله صافي گلپايگاني (دام بركاته)

آيا حرام بودن رقص زن براي زن به طور مطلق حرام است يا اينكه مي‌توان گفت كه در اين دوره و زمانه كارهاي واجب‌تر ديگري مثل رعايت حجاب و متانت است كه رقص زن براي زن در كنار آن اهميتي ندارد؟

چنان‌كه مي‌دانيم گناهان در اسلام و بلكه بر حسب هر نظر مستقيم در يك درجه نيستند و به كوچك و بزرگ و صغيره و كبيره تقسيم مي‌شوند. و واجبات هم در اهميت با هم تفاوت دارند، مثلاً نسبت به پدر و مادر، ضرب و زدن آنها گناهش از فحش و ناسزاگوئي به آنها بيشتر است، و گناه اف گفتن و اظهار انزجار از آنها از گناه فحش و دشنام كمتر است. يا در مورد برادر يا خواهر مؤمن اهانت و استخفاف و تحقير او حرام و گناه است، اما از دشنام دادن و تهمت زدن به او گناهش كمتر است، و گناه دشنام از زدن و جراحت بدني كوچكتر است، و گناه كشتن او از همه اين گناهان بزرگتر است. همچنين تجاوز به مال گناهش از تجاوز به ناموس كوچكتر است و خلاصه هم واجبات و فرائض و هم محرمات و گناهان از حيث اهميت تفاوت دارند.

و بر حسب اين درجه‌بندي نمي‌توان گناهان كوچكتر را مجاز شمرده و بي‌اهميت دانست، انسان آگاه از همه گناهان بايد بپرهيزد، و به گفته بعضي بايد مانند كسي بود كه راهي را كه در آن خار و خاشاك است طي نمي‌كند، و از هر خار كوچك و بزرگ پرهيز ميكند.

چنانكه در ضررهاي دنيوي و جسمي و مالي از هر ضرر و زيان كوچك و بزرگ پرهيز مي‌كنيم، در راه دينداري و در راه خودسازي و كمالات معنوي كه اساس شرف و اعتبار انسان است نيز بايد از هر ضرر كوچك و بزرگ و هر كاري كه به حيات معنوي و روحاني انسان لطمه وارد مي‌نمايد پرهيز كنيم. علاوه بر اين گناهان صغيره هم اگر تكرار شوند سبب هلاكت روح و سقوط مي‌شوند.

ان شاءالله تعالي سعي كنيد كه همه تعاليم سعادت بخش ديني را در زندگاني و برنامه امور خود بكار بنديد كه خير دنيا و آخرت با بكار بستن اين تعاليم عاليه فراهم مي‌شود. و مخصوصاً در امر حجاب هم كه به اهميت آن اشاره كرده‌ايد اهتمام لازم مبذول داريد خداوند شما را ثابت قدم و پايدار قرار دهد.

آيت الله سيستاني (دام بركاته)

حكم رقصيدن براى مردان و زنان چيست؟

رقص زن براى زنان و مرد براى مردان بنابر احتياط واجب جايز نيست و تنها رقص زن و شوهر اگر دور از ديد ديگران باشد جايز است.

آيا در مراسم عروسي مي توان جداگانه، (خانم ها، آقايان) رقص انجام شود؟

بنابر احتياط واجب جايز نيست.

آيت الله مكارم شيرازي (دام بركاته)

آيا نگاه به رقص هم حرام مي باشد؟نگاه به رقص هم حكم رقص را دارد؟تعريف رقص از نظر شرعى چيست؟ و حكم آن به نظر حضرتعالى چه مى باشد؟

تنها رقص زن براى شوهرش جايز است، و بقيّه اشكال دارد، و رقص يك امر عرفى است، و آن حركات موزونى است كه افراد مطّلِع تصديق كنند مصداق رقص است، و اگر مصاديق مشكوكى پيدا كرد حرام نيست.

آيا در مراسم عروسي مي توان جداگانه، (خانم ها، آقايان) رقص انجام شود؟

رقص زن براى زن حرام است.

آيت الله وحيد خراساني (دام بركاته)

حكم رقصيدن مرد جلوي مرد، و زن جلوي زن، و مرد اجنبي جلوي محارمش، يا رقصيدن محارم جلوي يكديگر و همچنين رقصيدن زن و شوهر جلوي يكديگر چيست؟

در تمام صور مذكوره احتياط واجب در ترك است ، و فقط رقصيدن زن جلوي شوهرش در صورتي كه زن يا مرد ديگري چه محرم و چه نا محرم نبيند، جايز است.

آيت الله فاضل لنكراني (رحمة الله عليه) رقص زن براى زن و رقص مرد براى مرد چگونه است؟
به طور كلى رقص نوعاً منشأ فساد و از بين رفتن حياء است و احتياط در ترك رقص و عدم حضور در مجلس رقص است. رقص زن در مقابل شوهر چه حكمى دارد؟ جايز است.

آيت الله نورى همداني  (دام بركاته)

آيا رقص زن براي زن حرام است؟

بنابر احتياط واجب جايز نيست.

آيا در مراسم عروسي مي توان جداگانه، (خانم ها، آقايان) رقص انجام شود؟

بنابر احتياط واجب جايز نيست.

آيا رقص زن و مرد اشكال دارد؟

تنها رقص زن براى شوهر جايز است.

آيت الله تبريزي (رحمة الله عليه)

آيا رقص زن براي زن حرام است؟

رقص بگونه‏اى باشد كه منجر به تحريك شهوت شود يا مستلزم فعل حرام يا ترتّب مفسده‏اى باشد، حرام است.

آيا رقص زن و مرد اشكال دارد؟

رقص زن براى شوهر و رقص زن براى زنان، در مجالس عروسى و مانند آن - در صورتى كه در معرض نگاه مرد (حتى پسر مميز ) نبوده و مشتمل بر حرام ديگرى مثل موسيقى و مانند آن نباشد اشكال ندارد. رقص در غير اين دو مورد، از مصاديق لهو بوده و سزاوار است كه مؤمن، از لهو اجتناب كند.

منابع:

[1] . سيد مجتبي حسيني، (پرسش ها و پاسخ هاي دانشجويي)، ص 169؛ امام خميني(ره)، المكاسب المحرمه، ج 1، صص 198ـ 224؛ حسيني، علي، الموسيقي، صص 16 و 17؛ تبريزي، استفتائات، س10، 46 ، 47 و 1048؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 974، 978و 979.

[2] . الغناء رقية الزنا؛ بحار الانوار، ج 76، باب 99، الغناء.

[3] نك: تاثير موسيقي بر روان و اعصاب ، ص 29؛ تفسير روح المعاني، ج 21، ص 6؛ تفسير نمونه، ج 17، ص 25 و 26.

[4] . ومن الناس من يشتري لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغيرعلم و يتخذها هزوا اولئك لهم عذاب مهين؛ لقمان، 6.

[5] . وسائل الشيعه، ج 12، باب 99 ـ ابواب ما يكتسب به.

[6] . تاثير موسيقي بر روان و اعصاب، ص 29 و 92( به نقل از تفسير نمونه، ج 17، ص 26).

سايت مراجع و علما

دفتر مراجع وعلما در قم

توضيح المسائل مراجع و علما



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۴۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

ضمانتي براي بهشتي شدن...

دستور امام صادق(عليه السلام) براي توبه حقيقي و ضمانت بهشت

وقتي گنهكاري نزد امام صادق(عليه السلام) آمد و گفت كه مي‌خواهم توبه كنم، امام فرمودند: واقعاً مي‌خواهي توبه كني يا مثل بقيه حرف مي‌زني؟!

گفت: نه، مي‌خواهم واقعاً توبه كنم.

فرمود : توبه‌اي كه ما مي‌گوييم حاضري انجام دهي؟!

عرض كرد: بله.

فرمود: اگر اين توبه‌اي كه من مي‌گويم، انجام دهي، به خدا قسم بهشت خدا را براي ورود تو ضامن مي‌شوم. اگر آن توبه‌اي كه من مي‌گويم انجام بدهي، معامله‌اي بالاتر از اين با تو مي‌كنم، من توبه‌اي كه به تو مي‌گويم اگر عمل كني، بهشت را ضامن مي‌شوم.

عرض كرد: آقا بگوييد.

امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «اخرُج مِما أنتَ فِيهِ» هر چه كه خدا نمي‌خواهد و الان هستي بيرون بيا، اين توبه است. حسودي! رابطه‌ات را با حسد بِبُر، متكبري! پَرِ تكبرت را قيچي كن، مغروري! پر غرورت را آتش بزن، رياكاري! ريايت را بيرون بياور و در آتش جهنم بريز، منافقي! از دو رو بودن دست بردار، در اداره كم كاري مي‌كني؟! كم كاري نكن، از شهوتراني بيرون بيا، چشم‌چراني! از چشم‌چراني بيرون بيا، هنوز هم مال حرام دوست داري، علاقه‌ات را از مال حرام قطع كن: «اخرُج مِما أنتَ فِيهِ» بيرون بيا، از جلد گناه بيرون بيا.

فكري كرد و گفت: «خَرَجتُ مِما أنا فيِهِ» بيرون آمدم، ميليونر هم بود، گوسفند داشت، شتر داشت، آسياب داشت، مغازه داشت، ملك اجاره‌اي داشت، بيرون آمد.

ابو بصير مي‌گويد: روزي در كوفه او را ديدم كه فقط يك پيراهن عربي پوشيده بود. به او گفتم كجايي؟!

گفت: دنبال يك پيراهن مي‌گردم، اين پيراهني كه تن من است، مال همان روزهايي است كه در گناه بودم، از كوه به تنم سنگين‌تر است. گفت: يك پيراهن به او دادم، مرا دعا كرد.

گفتم: خانه‌ها، آسياب و غيره را چه كردي؟ گفت: هيچ كدام درست نبود، پرسيدم: گوسفندها را چه كردي؟ گفت: هيچ كدام درست نبود، زن و بچه را چه كردي؟ گفت: ازدواج من با زن طاغوتي بود، از طاغوتي‌هاي بني‌اميه. او حاضر نشد راه مرا قبول كند. پرسيدم : الان بچه‌ها چه كاره هستند؟ گفت: بچه‌ها مرا ديوانه خواندند، آن‌ها هم رفتند، ما مانديم و اين پيراهن. گريه‌ام گرفته كه اين پيراهن چرا تن من است؟ چطور زماني كه اين همه مال داشتي، سنگين نبود، چون خدايي نبودي، آدم خدايي سنگيني گناه را حس مي‌كند كسي كه نوراني و سبك شده، حتي يك پر كاه هم مثل كوه دماوند براي او سنگين است.

گناه چه ارزشي دارد؟ گناه تاكنون چه خدمتي به ما كرده است؟ بله، بالاترين خدمت گناه به ما اين بوده كه ما را از تو جدا كرد، اين بالاترين خدمت گناه است، حال دوست داري ما به تو وصل شويم؟

چند روز او را نديدم، سراغش را گرفتم، گفتند يك قطعه‌اي هست خراب شده كسي هم در آن نيست، صاحبانش هم دست برداشته‌اند آنجا افتاده، بالاي سرش رفتم، گفتم دكتر برايت بياورم؟

گفت : نه، دكتر مرا مريض كرده است :

در دست طبيب است علاج همه دردي                   دردي كه طبيبم دهد آن را چه علاج است

بزرگترين گناه طلبه (درس اخلاق امام 9)

سرش را به دامن گرفتم، از حال رفت، بعد از چند لحظه چشمش را باز كرد و گفت: ابو بصير، مولايم امام صادق عليه‌السلام الان به ضمانتش عمل كرد، چون پارسال به من گفته بود كه بيا بيرون، من ضامن مي‌شوم تا به بهشت بروي، الان ملائكه خدا در خرابه هستند، آن‌ها به من گفتند كه امام صادق عليه‌السلام به ما گفته‌اند كه تو اهل بهشت هستي. بيا بيرون.

گناه چه ارزشي دارد؟ گناه تاكنون چه خدمتي به ما كرده است؟ بله، بالاترين خدمت گناه به ما اين بوده كه ما را از تو جدا كرد، اين بالاترين خدمت گناه است، حال دوست داري ما به تو وصل شويم؟

ما را بيامرز، يعني از گناهان ما بگذر، ما مي‌شويم مال تو، اما تا پرونده ما سياه است، تا دل ما پر از آلودگي رذايل اخلاقي است، تا نفس ما زخم خورده شيطان است، ما مال تو نيستيم. زماني كه دكتر بالاي سر منِ مريض مي‌آيد، دماغش را مي‌بندد، دهانش را مي‌بندد، دستكش دستش مي‌كند، الكل دنبالش مي‌گذارد، براي اين كه من آلوده هستم، مي‌گويد: ولش كن، نه با من دست مي‌دهد، نه نزديك تخت من مي‌آيد، به محض اين كه نبض مرا گرفت، با صابون دستش را مي‌شويد، مي‌گويد آلوده است، اما همين كه خوب شدم و مي‌خواهم حسابش را بدهم، مرا در مطب كنار خودش مي‌نشاند، دست مي‌دهد و در هنگام خداحافظي بغل مي‌كند و ديگر دهان و دماغش را نمي‌بندد.

ما نيز دلمان مي‌خواهد از آلودگي‌ها بيرون بياييم، ولي از بس بار ما سنگين است نمي‌توانيم بيرون بياييم، دست ما را بگير خودت ما را از اين آلودگي‌ها بيرون بكش .

اين قلب ما بيت تو بود، ولي ما با آن از ابوجهل بدتر معامله كرديم، اين جا را بتخانه كرده‌ايم، شماره بت‌ها هم در اين خانه معلوم نيست، هر چه بت بوده ما راه داده‌ايم، بت دنيا، بت مال، بت حب مقام، بت حب رياست، بت منيت ... نمي‌توان شمرد .

منبع: گروه دين تبيان



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۴۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

قبر جنازه ي زناكار را قبول نكرد و به بيرون انداخت...

قبر جنازه زناكار را قبول نكرد

 

 

طبق قاعده كلى ، كه تمام اشياء عالم احساس و شعور دارند، زمين هم از اين قاعده و قانون بيرون نيست . هم احساس و شعور دارد و هم افراد نيك و بد را مى شناسد. به بعضى از جنازه ها ((مرحبا)) و خوش آمد و به بعضى ديگر ((لامرحبا)) و خوش نيامدى مى گويد: بعضى را قبول مى كند و بعضى را بيرون مى اندازد. در اين باره به داستانى تكان دهنده توجه كنيد:

نقل شده است : در زمان امام صادق عليه السلام زنى بود كه زنا مى داد و از راه زنا آبستن مى شد؛ چون وضع حمل مى كرد از ترس اين كه مبادا خويشان و اقوامش از عمل او اطلاع پيدا كنند( فقط مادرش از عمل او اطلاع داشت ) فرزندان خود را به آتش مى سوزاند؟!


وقتى از دنيا رفت او را دفن كردند و قبر او را قبول نكرد و جنازه را بيرون انداخت ! قبر ديگرى كندند و او را داخل آن كردند و سرش را پوشاندند باز قبر شكافته شد و جنازه را بيرون انداخت !
خويشان او خدمت امام صادق عليه السلام آمدند و داستان را براى آن بزرگوار نقل كردند.

فرمود: مادرش را خبر كنيد بيايد. وقتى آمد از او پرسيد: دخترت در دنيا چه اعمال زشتى را مرتكب مى شد؟

عرض كرد: دختر من زنا مى كرد و بچه هايى كه از زنا به وجود مى آمدند به آتش مى سوزاند تا كسى بر اعمال او آگاه نشود.

حضرت فرمود: زمين جنازه اين زن را قبول نمى كند؛ چون او خلق خدا را به عذابى كه مخصوص خداوند است (يعنى به آتش سوزاندن ) عذاب مى كرد.

 

پس از آن فرمود: قدرى از تربت جدم حضرت سيدالشهداء، حسين عليه السلام را در قبرش بگذاريد تا زمين او را قبول كند. خويشان او قدرى تربت امام حسين عليه السلام را همراه او دفن كردند ديگر قبر او را بيرون نيانداخت .


تنها آثار زنا در عالم قبر و قيامت ظاهر نمى شود بلكه در دنيا هم ظاهر خواهد شد. از جمله ، هر كس با زن ها و دخترهاى ديگران زنا كند، با زن يا دختر و خواهر او زنا خواهند كرد. روايات و داستان هايى در "بحار ولئالى الاخبار"  وارد شده است.

برخي آثار دنيوي و اخروي "زنا"

دنيوي :نور صورتش از ميان ميرود، فقير و تنگدست ميشود، عمرش كوتاه ميگردد.

 

اخروي :خداوند به قبرش سيصد در عذاب را باز ميفرمايد كه از هر دري مارها و عقربها و افعي هايي از آتش بيرون ميآيند وتا روز قيامت ميسوزد، در قيامت به خدا نزديك نميشود، اهل محشر از بوي تعفن او اذيت ميشوند و لعنتش ميكنند، مورد خشم خدا و دچار سوء حساب ميگردد،جايگاهش چاهي است در جهنم به نام اثام كه از بالا تا كف آن 70 سال راه است، در جهنم تا ابد خواهد ماند.

( از آثار عفت: هر كس خود را به هنگام ميل، ترس، شهوت و غضب حفظ كند جسدش بر آتش حرام خواهد شد)

منبع: گناهان كبيره شهيد دستغيب



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۴۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

شراب و شرابخواري

احكام شراب و شراب خوار


نجاست شراب

مشروبات مست كننده اي كه در اصل مايع هستند نجسند.

 

نوشيدن شراب

نوشيدن و خوردن هر چيز نجس (مانند شراب) حرام است .

 

مشروبي كه مست كننده نيست

حتي اگر كسي از نوشيدن مشروب مست نشود يا به مقدار بسيار كمي كه مست كننده نيست بنوشد يا در هنگام نوشيدن مشروب را با آب مخلوط كند، در همه اين موارد نيز نوشيدن آن حرام است.

 

گناه كبيره

مشروب خواري از گناهان كبيره و در روايات به شدت از آن نهي شده است و از بزرگ ترين گناهان شمرده شده است.

 

شراب خوار به شفاعت نمي رسد

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: شراب خوار به شفاعت من نمي رسد.

 

حضور در مجلس شراب

حضور در مجالسي كه در آنها شراب نوشيده مي شود براي هيچ كس جايز نيست.

 

نشستن سر سفره شراب

نشستن سر سفره اي كه در آن شراب مي خورند حرام است.

 

خوردن از غذاهاي سفره اي كه در آن شراب است

و خوردن غذاهاي ديگر هم (هر چند حلال باشد) از آن سفره حرام است.

 

مضرات شراب خواري

جسم فرد را نابود مي كند. كبد كه براي دفع سم در بدن انسان قرار داده شده، توانايي دفع مقداري سم را دارد و نمي تواند شراب را – كه به طور كامل سم است – دفع كند؛ در نتيجه دچار اختلال مي شود. شراب بر سلول هاي مغزي شخص اثر منفي مي گذارد و در درازمدت او را دچار اختلالات حاد رواني و اراده ي فرد را تضعيف خواهد كرد و اين همه به طور غيرمستقيم بر زندگي زناشويي اثر خواهد گذاشت.

اثر مستقيم شراب بر زندگي مشترك زن و مرد، اختلالي است كه احتمال دارد در نطفه ايجاد كند.

بر اساس پژوهش ها، نطفه هايي كه شب اول «ژانويه» و «ايام كريسمس» مسيحي بسته مي شوند، مشكلات جسمي و روحي بيشتري دارند زيرا در اين ايام، مصرف شراب افزون تر و عمومي تر مي شود.

اثر ديگر شراب بر زندگي زناشويي، رفتارهاي ناشايست از جمله ضرب و جرح همسر و فرزندان است كه به علت ضايع شدن عقل شراب خوار انجام مي شود پس شراب خواري مي تواند مانع ازدواج باشد زيرا از گناهاني است كه صرفا جنبه ي شخصي ندارد و باعث اختلال در زندگي زناشويي خواهد شد. دليل مقابله ي جدي اسلام با ارتكاب اين گناه، همين مسأله است.

 

شراب و شيطان

قرآن كريم، مسلمانان را از مصرف شراب بازداشته و آن را رفتاري پليد از شيطان دانسته است. (مائده، آيه ۹۱)

 

ازدواج با شراب خوار

در روايات ديني ما، افزون بر مخالفت با مصرف شراب، تأكيد شده كه به شراب خوار دختر ندهيد:

كسي كه دخترش را به شراب خوار بدهد، گويا او را به فحشا واداشته است.

بر اساس سخني از امام صادق(ع) شراب خوار براي ازدواج اهليت ندارد؛ چون سفيه (تهي مغز) است.

مصرف مشروبات الكلي آن قدر ناشايست است كه اميرمؤمنان علي(ع) فرمود:

اگر در چاهي قطره اي شراب بيفتد؛ آن چاه را با خاك پر كنند بر روي آن مناره اي بسازند، و بر سر مناره، مأذنه اي (محل اذان) قرار دهند، من در آن مأذنه اذان نمي گويم.

در فقه شيعه ازدواج با شراب خوار كراهت شديد دارد.

 

شراب و قبول نشدن نماز

امام صادق عليه السلام فرمودند: كسي كه شراب بنوشد تا چهل روز نمازش پذيرفته نمي شود؛ مگر از اين گناه بزرگ توبه كند. اما بايد توجه داست كه قبول نشدن نماز بهانه اي براي ترك آن نيست؛ بلكه شخصي كه شراب خواري كرده نيز بايد وظيفه خود را در خواندن نماز انجام دهد و الا گناه ترك نماز هم بر او نوشته مي شود. البته اگر كسي در حال مستي نماز بخواند نمازش باطل است.

 

مجازات و حد شراب خوار

در اسلام براي شراب خواري مجازات (حد) تعيين شده كه به اين قرار است:

دفعه اول هشتاد ضربه شلاق

دفعه دوم هشتاد ضربه شلاق

دفعه سوم اعدام برخي از مراجع فرموده اند: احتياط اين است كه در دفعه چهارم اعدام شود.

توجه: اين مجازات براي كسي هم كه مقدار كمي شراب نوشيدن باشد اجرا مي شود.

 

اين مطلب تا چه ميزان براي شما مفيد بود؟

برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

چهار گناه نحس كه خداوند سخت مي بخشد...

چهار گناه نحس كه خداوند سخت مي‌بخشد :

 

استاد فاطمي نيا در جلسه‌اي با ذكر چند نكته اخلاقي و عرفاني فرمود :

خدمت آيت الله بهاء الديني رسيدم . گفتم آقا راز مقام و رتبه سيد سكوت چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان كرد. خدا شاهد است الان مردم خيلي دست كم گرفته‌اند آبرو بردن را . خداوند متعال چند گناه را نمي‌بخشد :

1-     عمداً نماز نخواندن ؛

2-     به ناحق آدم كشتن ؛

3-     عقوق والدين ؛

4-     آبرو بردن .

اين گناهان اينقدر نحس هستند كه صاحبانشان گاهي موفق به توبه نمي‌شوند. پسر يكي از بزرگان علما كه در زمان خودش استاد العلما بود، براي من تعريف مي‌كرد: « به پدرم گفتم پدر تو درياي علم هستي. اگر بنا باشد يك نصيحت به من بكني چه مي‌گويي؟ مي‌گفت پدرم سرش را انداخت پايين. بعد سرش را بالا آورد و گفت : آبروي كسي را نبر! » الان در زمان ما هيئتي‌ها ، مسجدي‌ها و مقدس‌ها آبرو مي‌برند.

عزيز من اسلام مي‌خواهد آبروي فرد حفظ شود. شما با اين مشكل داري؟ دقت كنيد كه بعضي‌ها با زبانشان مي‌روند جهنم. روايت داريم كه مي‌فرمايد :

اغلب جهنمي‌ها، جهنمي زبان هستند.

فكر نكنيد همه شراب مي‌خورند و از ديوار مردم بالا مي‌روند. يك مشت مؤمن مقدس را مي‌آورند جهنم. اي آقا تو كه هميشه هيأت بودي! مسجد بودي! بله. توي صفوف جماعت مي نشينند آبرو مي‌برند.

اميرالمؤمنين (ع) به حارث همداني مي‌فرمايد:

اگر هر چه را كه مي‌شنوي بگويي؛ دروغگو هستي.

 

عده‌اي گناه مي‌كنند بعد ناراحت و پشيمان مي‌شوند ؛ سوز و گداز دارند ؛ توبه مي‌كنند و هرگز فكر نمي‌كنند كه روزي اين توبه را بشكنند ؛ اما دوباره مي‌شكنند. دوباره ، سه باره ، ده باره .

در حديث داريم كه اگر  

انسان در تمام توبه شكستن ها ، سوز و گداز واقعي  داشته باشد، 

در نهايت بر شيطان پيروز مي‌شود.



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بوسيدن  پيشاني مادر يعني بوسيدن بهشت

مردي به حضور پيامبر اكرم (ص) رسيد و پرسيد: «اي رسول خدا! من سوگند خورده ام كه آستانه ي در بهشت را ببوسم، اكنون چه كنم؟» پيامبر(ص) فرمودند: پيشاني مادر  را ببوس، (يعني اگر چنين كني، به آرزوي خود در مورد بوسيدن آستانه ي در بهشت مي رسي.)

او پرسيد: اگر مادرم مرده باشند، چه كنم؟

پيامبر(ص) فرمودند: قبر او را ببوس...





برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

عبور از پل صراط... نافرماني نكن تا جهنمي نشوي...

نافرماني نكن تا جهنمي نشوي...

طبق آيه 71 سوره مريم همه از پل صراط، پلي كه از جهنم مي‎گذرد رد خواهيم شد. منتها سرعت رد شدن از اين پل تنها بر مبناي امتياز تقواي افراد يعني انجام بايدها و پرهيز از نبايدها است ما چه تصوري از جهنم داريم، جهنم چه نسبتي با بهشت دارد؟ صراط كجاست؟ آيا جهنم و بهشت تمثيل است يا واقعيت؟ صراط چه ربطي با جهنم و بهشت دارد؟ اين پرسش‏ها از عناصر اصلي اعتقادات ديني ما است.
صراط از مو باريك‏تر و از شمشير تيزتر است. همان پلي است كه از جهنم مي‎گذرد و به بهشت منتهي مي‎شود. صراط بين جهنم و بهشت است و مردم همه پس از وارد شدن به جهنم از پل صراط عبور مي‎كنند و در نهايت از آن خارج مي‎شوند. بنابر فرموده پيامبر(ص) عده‏اي با سرعت نور، عده‎اي با سرعت باد، گروهي با سرعت وسيله سواري تندرو، گروهي با سرعت وسيله سواري كندرو، گروهي با سرعت يك انسان دونده و گروهي با سرعت يك انسان پياده از اين پل عبور مي‎كنند.
آنان كه طبق فرمايش پيامبر گرامي با اعمالشان لياقت دريافت وسيله‏اي با سرعت نور را دارند اين مسير را در كمترين زمان و احساس نكردن هيچ حرارتي طي خواهند كرد. براي اين دسته آتش از خاصيت مي‏افتد و نمي‏سوزاند زيرا آنها تبديل به نور مي‏شوند.
نوريان در كمترين زمان و كمترين درد از پل عبور مي‏كنند و سايرين برحسب پرهيزگاريشان سرعت عبورشان معين خواهد شد و هرچه سرعتمان بالاتر باشد سوزش كمتري خواهيم داشت؛ يعني كمتر عذاب مي‏شويم.


 

بنابراين نافرماني نكن چون از روي پل به اعماق آتش پرتاب خواهي شد. هرچه نافرمانيت بيشتر باشد شدت پرتابت به عمق آتش بيشتر مي‏شود. تقواي بيشتري داشتن باعث مي‏شود كه مسير را سريع‏تر از ديگران طي كنيم.

هرقدر از دين را مي‏داني حتي اگر يك صدم باشد همان را عمل كن، بخشي از 99 درصد باقيمانده بسته به ظرفيت وجودت به تو آموخته خواهد شد. راه آموختنش سر راهت قرار مي‎گيرد.
اگر مي‎خواهيد تقوايتان را بسنجيد ترجمه خطبه متقين نهج البلاغه را بخوانيد و اگر قانعتان نكرد به يكي از شرح‏ها و تفسيرهاي نهج البلاغه مراجعه كنيد. قدم به قدم 114 صفت بيان كننده تقوي را در خودتان پياده كنيد.

بر طبق آيه 71 سوره مريم همه از پل صراط ، پلي كه از جهنم مي‎گذرد رد خواهيم شد. منتها سرعت رد شدن از اين پل تنها بر مبناي امتياز تقواي افراد يعني انجام بايدها و پرهيز از نبايدها است. دردرجات عالي تقوا با سرعت نور از آن رد مي‏شويم و آتش جهنم هيچ آسيبي به فرد نمي‏رساند كه اين حالت فقط مختص معصومين و اولياي الهي است.
به اندازه تقوايت بالاخره از پل رد خواهي شد، ولي اگر تقواي انسان از حداقل نيز برخوردار نباشد كه طي چند هزار سال از پل صراط بگذرد به داخل آتش پرتاپ مي‎
شود. شدت پرتاپ و عمقي كه به آن مي‏افتد فقط بر مبناي امتياز منفي سركشي و نافرماني است. نافرماني هم يعني عدم انجام بايدها و عدم پرهيز از نبايدها. تنها راه نجات انسان پايين بردن نمره نافرماني و بالا بردن نمره قبولي اوست.

جواز عبور از پل صراط چيست؟

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايند: هر كس علي را دوست داشته باشد، مانند برق جهنده و تندگذر از صراط[1] عبور مي كند.

آگاه باشيد كه هر كس علي را دوست داشته باشد و ولايتش را بپذيرد، خداوند دوري از آتش و جواز عبور بر صراط و امان از عذاب برايش صادر مي كند.

آگاه باشيد كه هر كس علي را دوست داشته باشد، حساب رسي براي او باز نمي شود و براي (اعمال) او ميزان و ترازويي نصب نمي گردد. [2]

[1]. صراط پلي است كه بر روي جهنم است و براي رسيدن به بهشت بايد از روي آن عبور كرد.

[2]. بحارالانوار ج 65 صفحه 124



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

به ياد داشته باشيد كه كليد بهشت را در  زندگي تان فراموش نكنيد…



سه جوان بودند كه به كشوري مسافرت كردند و هيچ خانه اي نيافتند مگر يك آپارتمان، آن هم در طبقه ي ۷۵ ام.

آن ها در اين طبقه اقامت كردند. مسئول پذيرش به ايشان گفت: سيستم ما، مثل سيستم شما نيست؛ به آسانسورها برنامه اي داده شده تا در ساعت ۱۰ شب بسته شوند. اگر هم قفل شوند هيچ نيرويي نمي تواند آن ها را باز كند. فهميديد؟!

گفتند: بله! فهميديم.

روز اول…. براي گردش به بيرون رفتند و قبل از ساعت ۱۰، در خانه ي خود بودند. روز دوم تا ساعت ده و پنج دقيقه دير كردند. آن ها با حداكثر سرعت خود آمدند اما اي واي كه …!! آسانسور ها قفل شده اند! آنها التماس نمودند، حتي نزديك بود گريه كنند! اما فايده اي نداشت… پس تصميم گرفتند از پله ها بالا بروند!

… يكي از آن ها گفت: من پيشنهاد مي كنم هر كدام از ما داستاني بگويد؛ داستاني كه ۲۵ طبقه طول بكشد…همين طور تا نفر سوم، تا اين كه به آپارتمانمان برسيم.

گفتند: توكل كن بر خدا و تو شروع كن… گفت: من لطيفه هايي براي شما مي گويم كه شكمتان را از شدت خنده، پاره پاره كند! گفتند: خيلي خوب! … و واقعا همين طور هم شد. او برايشان گفت و گفت تا اين كه مانند ديوانه ها شده بودند و ساختمان از خنده هايشان به لرزه در آمده بود. سپس نوبت دومي رسيد. او گفت: من  داستان هايي برايتان دارم ولي كمي جدي است… آن ها قبول كردند… پس ۲۵ طبقه ي ديگر، با اين داستان ها همراه شدند.

اما سومي گفت: من داستاني به جز داستان هاي مشقت و همّ و غم نمي دانم… در ضمن به اندازه ي كافي داستان طنز شنيده ايد. گفتند: بگو ما بسيار مشتاقيم كه بخوانيم.

پس شروع كرد داستان هايي برايشان گفت كه پر از مشقت ها بود؛ داستان هايي كه زندگي پادشاهان را هم سياه مي كرد. وقتي به در آپاتمان رسيدند بسيار خسته بودند… او (سومي) رو كرد به آن ها و گفت: و اما قصه ي آخري؛ -كه بدترين قصه ي مشقت بارِ زندگيِ من به حساب مي آيد- اين است كه ما كليد اتاقمان را نزد مسئول پذيرش در طبقه ي هم كف فراموش كرده ايم… پس غش كردند.

نتيجه:

جوان در ۲۵ سال اول زندگي اش، به بازي ها و سرگرمي ها مشغول مي شود و حماقت هايي را در اين بين انجام مي دهد… او اين زندگي را با عبادت و خشوع و عقل و درايت پر نمي كند. … سپس در ۲۵ سال دوم زنديگيش، جديت شروع مي شود: او ازدواج مي كند و براي فرزندانش روزي مي آورد… او در زندگي غوطه ور مي شود… تا به سن ۵۰ سالگي مي رسد…سپس در ۲۵ سال آخر زندگي اش، (همان طور كه در حديث نيز آمد: سن امت من بين ۶۰ و ۷۰ است و كمترينشان از اين سن تجاوز مي كنند) مشقت شروع مي شود…. اموال براي مداوا مصرف مي گردد… همّ و غم فرزندان شروع مي شود… تا اين كه مرگ فرا مي رسد…. به ياد داشته باش كه كليد بهشت را در ۲۵ سال اول زندگي اش فراموش كرده بود… اكنون نيز در حالي كه بي چيز است نزد خداوند آمده… او از خداوند مي خواهد كه او را بازگرداند: ” رب ارجعون…” …

و حسرت مي خورد: “لو أن الله هداني لكنت من المتقين” اگر خداوند راهنمائيم مي‌كرد از زمره پرهيزگاران مي شدم

وفرياد مي زند: “لو أن لي كرة..” كاشكي بازگشتي به دنيا برايم ميسّر مي بود

پس به او پاسخ داده مي شود كه:
{بَلَى قَدْ جَاءتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ} آري !  ( اي پشيمان ! ) آيه‌هاي من ( كه در بر گيرنده تعاليم من بود ، توسّط پيام‌آورانم ) به تو رسيد ، ولي آن ها را تكذيب كردي و تكبّر نمودي و از زمره كافران گشتي .  ( مقصّر اصلي خودت هستي و خود كرده را چاره نيست ) .

اللهم اعنا علي ذكرك و شكرك و حسن عبادك

بار الها، ما را براي يادكردنت، براي شكر نمودنت و براي خوب عبادت كردنت ياري نما.

منبع: طريق حواء

مترجم: تابش با تلخيص



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۵ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

جسد سالم فرعون نشانه اي از معجزات قرآن ...

جسد سالم فرعون نشانه اي از معجزات قرآن ...

به گزارش پارس به نقل از ايران تك؛ رئيس اين گروه تحقيق و ترميم حسد يكي از بزرگترين دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موريس بوكاي بود، او بر خلاف سايرين كه قصد ترميم جسد داشتند، در صدد كشف راز و چگونگي مرگ اين فرعون بود.

تحقيقات پروفسور بوكاي همچنان ادامه داشت تا اينكه در ساعات پاياني شب نتايج نهايي ظاهر شد بقاياي نمكي كه پس از ساعت ها تحقيق بر حسد فرعون كشف شد دال بر اين بود كه او در دريا غرق شده و مرده است و پس از خارج كردن جسد او در دريا غرق شده و مرده است و پس از خارج كردن جسد او از دريا براي حفظ جسد، آن را موميايي كرده اند. اما مسئله غريب و آنچه باعث تعجب بيش از حد پروفسور بوكاي شده بود اين مسئله بود كه چگونه اين جسد سالمتر از ساير اجساد، باقي مانده در حالي كه اين جسد از دريا بيرون كشيده شده است.

حيرت و سردرگمي پروفسور دوچندان شد وقتي ديد نتيجه تحقيق كاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال مي كرد كه چگونه اين امر ممكن است با توجه به اينكه اين موميايي در سال ۱۸۹۸ ميلادي و تقريبا در حدود ۲۰۰ سال قبل كشف شده است،در حالي كه قرآن مسلمانان قبل از ۱۴۰۰ سال پيدا شده است؟!

لذا بعد از اتمام كار به كشورهاي اسلامي سفر كرد و به تحقيق پرداخت تا بالاخرة آيه ۹۲ سوره يونس را برايش خواندند. به اين صورت بود كه به دين مبين اسلام مشرف شد.

 در آنجا بود كه يكي از حاضرين كه مسلمان بود آيه 92 سوره يونس را براي موريس بوكاي خواند:

و بني اسرائيل را از دريا عبور داديم. فرعون و سپاهيان وي بيدرنگ مسلحانه و فراتر از حد خود آنها را دنبال كردند، تا وقتي كه داشت غرق ميشد گفت: ايمان آوردم به اينكه خدائي غير از خدائيكه بني اسرائيل (فرزندان يعقوب) به او ايمان اوردند وجود ندارد و هميشه مسلمان خواهم بود ـــ حالا! در حاليكه تا پيش از اين از سپردن بني اسرائيل سرباز زدي و هميشه نيز مفسد بودي ـــ امروز فقط بدن تو را نجات ميدهيم تا براي افراد پس از خودت درسي باشد. هر چند خيلي از مردم از آيات ما غافلند.




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۰:۳۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious