وبلاگ رایگان دانلود فیلم و سریال رایگان ساخت وبلاگ رایگان
حذف در پنل کاربری [X]
بهشت و جهنم

بهشت و جهنم

از اينجا تا بهشت دو قدم است. قدم اول را بگذاريد روي هواي نفس، قدم دوم در بهشت است.

مالك و ماموران جهنم



ملائكه عذاب و خازنان جهنم

(مدثر/31)

«ماموران دوزخ را فقط از فرشتگان قرار داديم و تعداد آنها را جز براي آزمايش كافران معين نكرديم تا اهال كتاب يقين كنند و بر ايمان مومنان بيافزايند و اهل كتاب و مومنان ترديد به خود راه ندهند و بيمار دلان و كافران بگويند: خدا از اين توصيف چه منظوري دارد؟! آري خداوند هر كس را بخواهد گمراه مي سازد و هر كس را بخواهد هدايت مي كند و لشكريان پروردگارت را جز او كسي نمي داند و اين جز هشدار و تذكري براي انسانها نيست.»

تعداد ملائكه عذاب

عليها تسعة عشر.( مدثر/30)

ماموران جهنم، 19 نفر هستند.

علت اينكه عدد 19 را گفته و نه بيشتر و نه كمتر براي اين است كه در كتابهاي يهود و نصاري تعداد ماموران جهنم 19 نفر آمده، قران هم اين عدد را بكار برده تا مشركان با ديدن اين عدد به قرآن، ايمان بياورند. و لذا در همين آيات هم فرموده كه: ما بيان اين عدد را مايه آزمايش كفار و مشركان قرار داديم.

تعداد اصلي ماموران دوزخ را غير از خدا كسي نمي داند.

بعضي هم گفته اند كه: عدد19 بدين جهت است كه آخرين عدد آحاد،9 است و اولين عدد كثير هم 10 است. لذات خداوند آخرين و بزرگترين عدد و كوچكترين عدد كثير را آورده كه معنايش تعداد زياد است. بعضي از مفسرين هم گفته اند كه: 19 نفر، سران و بزرگان ملائكه عذابند اما، ماموران پايين تر را خدا مي داند چند نفرند. اين دو معنا هر دو با آيه 31 سوره مدثر سازگار است كه گفته تعداد آنان را خدا مي داند.

شكل و شمايل و عملكرد ملائكه عذاب

« ان جهنم كانت مرصادا»( نبا/21)

جهنم در كمين گنهكاران است.

بعضي گفته اند: مراد اين است كه ملائكه عذاب در كمين اينان هستند تا به دستورات الهي عمل كنند.

عليها ملائكة غلاط شداد لا يعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يومرون(تحريم/6)

بر آتش جهنم ماموراني از ملائكه گمارده شده اند كه خيلي خشن و سخت گيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نميكنند و آنچه را كه فرمان داده شده اند به طوري كه كامل اجرا مي نمايند.

ملائكه عذاب و مخصوصا خازن و مالك جهنم را خداوند از غيظ و غضب و خشم خودش آفريده كه خيلي بدتركيب و بد قيافه و خشن و خيلي بد اخلاق هستند و از چشمانشان برق مي جهد و از دهانشان آتش بيرون مي آيد و هرگز خنده بر لبانشان نقش نمي بندد و هرگز شوخي نمي كنند.

پيامبر اكرم وقتي در معراج از جهنم بازديد مي كرد با ديدن خازن جهنم از او ترسيد.

ملائكه عذاب منتظر دستور الهي هستند تا اهل عذاب را به اشد عذاب برسانند. هر چه اهل عذاب خواهش و التماس مي كنند كه ازخداوندبخواهيد مقداري عذاب ما را تخفيف دهد؛ مي گويند: ما نمي خواهيم و اجازه چنين در خواستي را هم نداريم خودتان بخواهيد.

قدرت فرشتگان عذاب به قدري زياد است كه هر كدام از آنان قدرت بلند كردن هفتاد هزار نفر را دارند كه بلند مي كنند و به طرف جهنم پرتاب مي نمايند.

و در دست هر يك گرزي آهنين و آتشين است تا بر سر اهل عذاب بكوبند.»

(اقتباس از باب النار بحار، ج8)

ملائكه عذاب

در پاسخ به دستور خداوند براي عذاب اهل جهنم كه فرموده:

حدوده فغلوه ثم الجحيم صلوة ثم في سليلة ذرعها سبعون ذراعا فاسلكوه( الحاقه/ 30-32)

هفتاد هزار ملك حركت مي كنند و اهل آتش را با غل و زنجيري كه طولش 70 ذراع است بسته به طرف جهنم مي كشند.

و در بعضي از روايات است كه: اينان از عذاب كردن اهل آتش لذت مي برند؛ چون هم اطاعت از خداوند است و هم اذيت دشمنان خدا.

خازن و مالك جهنم

امام باقر عليه السلام مي فرمايد:« هنگامي كه پيامبر اكرم به معراج رفت به هيچ آفريده اي از آفريدگان خداوند نمي گذشت مگر اينكه با لطف و سرور و خوش رويي با آن حضرت بر خورد مي كردند، تا اينكه به آفريده اي برخورد كرد التفات و توجهي به حضرت نكرد و چيزي نگفت. پيامبر او را بسيار عبوس و چهره درهم كشيده يافت.

به جبرئيل گفت: من تا كنون به هيچ مخلوق برخورد نكرده ام مگر اينكه با خوش رويي و ملاطفت و شايد با من برخورد كرده جز اين، اين كيست؟

جبرئيل گفت: اين مالك و خازن جهنم است، خداوند او را چنين آفريده است.

(امالي صدوق، ص357)

در روايت ديگري چنين نقل شده:

«پيامبر اكرم فرمودند. به ملكي از ملائكه رسيدم كه بزرگتر از او نديده بودم اما خيلي كريه المنظر و بد چهره و غضب لود بود.

به جبرئيل گفتم: اي جبرئيل! اين كيست كه من از او ترسيدم؟ جبرئيل گفت: حق داري از او بترسي همه ما از او مي ترسيم، اين مالك و خازن جهنم است كه هرگز نخنديده است و از آن روز كه خداوند او را متولي جهنم كرده هر روز غيظ و غضب و خشم او بر دشمنان خدا و اهل معصيت زيادتر مي شود تا اينكه خداوند به وسيله او از دشمنان خدا و اهل معصيت انتقام ميگيرد. اگر بنا بود او به روي احدي بخندد به روي تو مي خنديد اما نمي خندد.»

(بحار،ج8، باب النار؛ كفاية الموحدين، مبحث جهنم.)


بهشت و جهنم




برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۱۱ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

گاهي يك عكس حرف هاي زيادي براي گفتن دارد

حرفي كه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند...

كسي نميتونه منكر معاد و دنياي پس از مرگ بشه،

نظرتون راجب عكس بالا چيه؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۱۰ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

بي حجابي و نگاه شهواني

اين سه تا دختر علاوه بر بي حجاب بودن خودشون نگاه شهواني اين مرد رو هم به خودشون جلب كردند

فكر ميكنيد عذاب اين ها در آخرت چگونه است؟



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

"آدم مغرور"



برچسب: ،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۹ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

به اشتراک بگذارید :

Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

"فرشته شيپورزن"


اِسرافيل يا اِسرافين نام فرشته شيپورزن روز رستاخيز در باور مسلمانان است. او يكي از فرشتگان نزديك (مُقَرَّب) به خدا به‌شمار مي‌آيد.

در باور اسلامي، خدا فرمان‌هايي را بر يك صفحه حفاظت‌شده به نام «لوح محفوظ» مي‌نويسد و اسرافيل اين فرمان‌ها را از روي آن لوح مي‌خواند و اين پيام‌ها را به جبرئيل و ديگر كارگزاران خدا مي‌رساند.[۱] بيشترين شهرت اسرافيل به خاطر شيپور اوست كه هميشه آن را بر لب دارد و قرار است در روز رستاخيز با دميدن در آن مردگان را زنده كند. به شيپور اسرافيل اصطلاحا «صور اسرافيل» گفته مي‌شود.[۲]


از اسرافيل به طور مستقيم در قرآن يادي نشده است و سخن از او تنها در روايات ديده مي‌شود. به هنگام سخن از فرشتگان نزديك به خدا، نام اسرافيل پس از جبرئيل و ميكائيل به عنوان فرشته سوم مي‌آيد. در برخي روايات اسلامي آمده كه اسرافيل نخستين فرشته‌اي بود كه از فرمان خداوند پيروي كرد و بر آدم سجده كرد.[۳]

در باور مسلمانان اسرافيل فرشته‌اي است با پيكري بسيار بزرگ و با چهار بال كه يك بال او در غرب و يك بال در شرق قرار دارد، با بالي ديگر بدن خود را مي‌پوشاند و يك بال را نيز براي محافظت در برابر شكوه ايزدي استفاده مي‌كند. پاهاي اسرافيل در قعر زمين هفتم جاي گرفته، و عرش بر شانه‌اش قرار دارد.[۴]

صور اسرافيل

صور به معني شاخي است كه براي شيپور زدن از آن استفاده مي‌شود. مي‌گويند اسرافيل دو گونه شيپور مي‌زند: با شيپور زدن نخست همه موجودات جهان مي‌ميرند و جهان به پايان مي‌رسد، و اسرافيل با دمش دوم در شيپور موجب زنده شدن و برخاستن مردگان در آخرت مي‌شود.

در قرآن از اسرافيل نام برده نشده‌است و تنها در روايات، سخن از اين فرشته به ميان آمده است. در قرآن از دميدن شيپور (به عربي: نفخ صور)، سخن به ميان آمده ولي به نام دمنده در آن اشاره‌اي نشده است، اما روايات تفسيري، نام ِ دمندهٔ شيپور را كه در هنگام برپايي قيامت صورت مي‌پذيرد اسرافيل ذكر كرده‌اند.

قرآن (زمر / ۶۸) مي‌نويسد: «در شيپور دميده مي‌‏شود، و بر اثر آن، جز آنكه خداي بقاي او را خواسته است، هر كه در آسمانها و زمين است‏ يكسر مدهوش مرگ مي‏‌شوند، سپس بار ديگر شيپور دميده مي‏‌شود و ناگهان مردمان (از خواب مرگ) برخاسته و در صحنه محشر نظاره گر (سرنوشت‏ خود) مي‏‌گردند.»

در قرآن در ده جا نفخه صور آمده و در سيزده جا صَيحه به‌كار رفته‌است. و اما آن صوري كه با آن مي‌ميرانند، فقط در همين دو آيه است: آيه فزع و آيه صعق كه در سوره نمل و زمر است؛ و در جاهاي ديگر نفخ در صور براي احياء و زنده كردن است.

امام سجاد در سومين دعاي خود از دعاهاي «صحيفه كامله سجاديه» گفته است: «و اي پروردگار! درود و تحيات خود را بفرست بر اسرافيل كه داراي صور است، و چشم گشوده آماده است و در انتظار اذن و فرود آمدن فرمان تست؛ تا بدينوسيله افتادگان گِرو قبرها را آگاه كند و بيدار و زنده گرداند.»

در «تفسير علي بن ابراهيم» در ذيل آيه «و در صور دميده مي‌شود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بي جان افتد.» (زمر/۶۸)»، از امام سجاد روايت شده كه مي‌گويد «و از براي شيپور يك سر و دو طرف است، و ميان طرف هر سري از آن دو طرف به اندازه بزرگي آسمان‌ها و زمين است.»


منابع:

  • Wensinck, A.J. " Isrāfīl." Encyclopaedia of Islam, Second Edition. Brill
  • طهور،
  • طهور،
  • A. J. Wensinck, "Israfil," E.I.2, IV, p. 211
    • قرآن
    • سبحاني، جعفر: * منشور عقايد اماميه. صفحه ۱۹۷.


    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۸ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

    در جواني جان گرگت را بگير

    گفت دانايي كه گرگي خيره سر     هست پنهان در نهاد اين بشر
    هركه با گرگش مدارا ميكند          خلق و خوي گرگ پيدا ميكند

    هركه گرگش را دراندازد به خاك     رفته رفته ميشود انسان پاك

    زور بازو چاره ي اين گرگ نيست          صاحب انديشه داند چاره چيست

    در جواني جان گرگت را بگير             واي اگر اين گرگ گردد با تو پير



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۷ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

    وصيت نامه ي شهيد درباره حجاب



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

    داستاني زيبا از قدرت خداوند

    حضرت سليمان (ع ) در كنار دريا نشسته بود ، نگاهش به مورچه اي افتاد كه دانه گندمي را باخود به طرف دريا حمل مي كرد .سليمان (ع) همچنان به او نگاه مي كرد كه ديد او نزديك آب رسيد.در همان لحظه قورباغه اي سرش را از آب دريا بيرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.


    سليمان مدتي در اين مورد به فكر فرو رفت و شگفت زده فكر مي كرد ، ناگاه ديد آن قورباغه سرش را از آب بيرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بيرون آمد، ولي دانه ي گندم را همراه خود نداشت .

    سليمان(ع) آن مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد.

    مورچه گفت : " اي پيامبر خدا در قعر اين دريا سنگي تو خالي وجود دارد و كرمي در درون آن زندگي مي كند . خداوند آن را در آنجا آفريد او نمي تواند ار آنجا خارج شود و من روزي او را حمل مي كنم . خداوند اين قورباغه را مامور كرده مرا درون آب دريا به سوي آن كرم حمل كرده و ببرد .

    اين قورباغه مرا به كنار سوراخي كه در آن سنگ است مي برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ مي گذارد من از دهان او بيرون آمده و خود را به آن كرم مي رسانم و دانه گندم را نزد او مي گذارم و سپس باز مي گردم وبه دهان همان قورباغه كه در انتظار من است وارد مي شود او در ميان آب شناوري كرده مرا به بيرون آب دريا مي آورد و دهانش را باز مي كند ومن از دهان او خارج ميشوم ."

    سليمان به مورچه گفت : (( وقتي كه دانه گندم را براي آن كرم ميبري آيا سخني از او شنيده اي ؟ ))


    مورچه گفت آري او مي گويد :


    اي خدايي كه رزق و روزي مرا درون اين سنگ در قعر اين دريا فراموش نمي كني رحمتت را نسبت به بندگان با ايمانت فراموش نكن...


    داستان هاي مرتبط


     عابد و ابليس... (داستاني عبرت آموز)

      پادشاه و زنداني محكوم به اعدام

    كجاست مرد؟ نكند دنياي ما عوض شود...

     داستان زيبا و آموزنده (اين نيز بگذرد...)

     داستان آموزنده (حجاب)

     داستان پند آموز زن اروپايي و مرد آفريقايي

     آخرين نماز

     نگاه مثبت... داستان پندآموز

    داستان آموزنده تاثير دعا

     پيامبري كه به فجيع ترين شكل ممكن كشته ميشد ولي دوباره زنده ميشد...   

     داستاني فوق العاده زيبا و عبرت آموز (تام هيكل)



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۶ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

    يك شب تَب، برابر است با كفاره گناهان يك سال

     

     

    در روايتي از امام صادق (ع) نقل شده است كه خداوند هنگامي كه بنده اي را دوست داشت، او را سخت در بلا غوطه ور مي سازد (اصول كافي، ج3: 376)، و شايد يكي از اين بلاها، بيماري ها باشد و جالب است بدانيد كه طي نمودن دوران بيماري بندگان خدا و مومنين داراي اجر و پاداش مي باشد!

    پاداش مريض!

    از پيامبر اسلام حضرت محمد (ص) نقل شده است كه خداوند متعال، به فرشته اي كه به مومن مريض موكل است مي فرمايد: بنويس براي مومن مريض آنچه را كه در حال صحت و سلامتي او مي نوشتي...، و همچنين از حضرت موسي بن جعفر (ع) نقل شده است كه پيامبر خدا(ص) فرموده اند: مريض چهار پاداش دارد؛ قلم تكليف از او برداشته مي شود (در حال مريضي تكاليفي را كه نمي تواند انجام دهد، نسبت به آن ها تكليفي ندارد)، و خداوند به فرشته نويسنده اعمال او دستور مي دهد هر كار خوبي را كه در حال سلامتي انجام مي داده، در حال بيماري نيز براي او بنويسد، و بيماري اعضاي بدن مومن را جستجو نموده و گناهانش را از آن بيرون مي كشد، و اگر از دنيا برود، با آمرزش از دنيا رفته و اگر زنده بماند، با آمرزش زندگي خواهد كرد.

    (فروع كافي، ج3: 113)

    آمدن بيماري به زمين!

    از امام باقر (ع) نقل شده است كه ايشان فرموده اند: مردم (در زمان هاي سابق) با مرگ ناگهاني (بدون علت و مَرَض) مي مردند. هنگامي كه زمان حضرت ابراهيم (ع) رسيد، عرض كرد: پروردگارا؛ براي مرگ علت و مرضي قرار ده تا مُرده از آن بهره ببرد و ثوابي داشته باشد و مصيبت و غصه اش زايل شود، و پس از آن خداوند متعال، (اول) تب و سپس انواع دردها را فروفرستاد.

    (فروع كافي، ج3: 111)

    ثواب تَب

    درباره ي پاداش و اجر تب يك شبِ انسان مومن از امام زين العابدين (ع) نقل شده است كه تب يك شب، كفاره ي گناهان يك سال است. به اين جهت كه بي شك درد آن تا يك سال در بدن باقي است (ثواب الاعمال: 414)، و همچنين محمدبن مروان از امام صادق (ع) نقل مي كند كه ايشان فرموده اند: تب يك شب، كفاره ي ماقبل و مابعد آن شب مي باشد.

    (فروع كافي، ج3: 115)

    ناله ي مريض تسبيح است

    پيامبر اسلام (ص) درباره ي ثواب ناله ي انسان مومني كه دچار بيماري شده است مي فرمايند: بي ترديد، هنگامي كه مومني يك بار تب كند، گناهانش مانند برگ درخت از او مي ريزند و اگر در بستر خود ناله كند، ناله او تسبيح و فرياد او تهليل و غلطيدن او در بستر مانند شمشيرزدن در راه خداست و اگر در ميان برادران و يارانش خداوند را عبادت كند، آمرزيده مي شود، و خوشا به حال او اگر توبه كند و بدا به حال او اگر توبه اش را بشكند...

    (وسايل الشيعه، ج1: 623)

    شصت سال عبادت در گرو صبر بر بيماري

    درباره ي صبر بر بيماري، تحمل و عدم شكايت از آن به پروردگار و اطرافيان از سوي بيمار، امام صادق (ع) مي فرمايند:
     كسي كه يك شب مريض شود و آن گونه كه بايد آن را بپذيرد، خداوند متعال ثواب شصت سال عبادت را در نامه اعمال او ثبت مي كند.
      راوي گويد: عرض كردم: آن گونه كه بايد بپذيرد يعني چه؟
    حضرت فرمودند: يعني آن كه از زحمت و رنج هايي كه در آن شب به دليل آن بيماري كشيده است، به كسي شكايت نكند، و همچنين ابوحمزه از امام باقر (ع) روايت مي كند كه حضرت فرمودند: خداوند متعال مي فرمايند: هر بنده اي كه او را به بلايي مبتلا كنم و به عيادت كنندگانش خبر ندهد و شكايت نكند، گوشت و خون وي را به بهترين گوشت و خون تبديل مي كنم و اگر او را قبض روح كنم، به سوي رحمت من مي آيد و اگر زنده بماند و زندگي كند، گناهي ندارد (مثل اين كه تازه از مادر متولد شده باشد). (فروع كافي، ج3: 115؛ آمال الواعظين، ج1: 516- 520)


    بهشت و جهنم

     



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۴ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious

    حجاب داشتن هنر مي خواهد...



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    بازدید:
    + نوشته شده: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ساعت: ۱۰:۰۲:۰۳ توسط:بهشت و جهنم موضوع: نظرات (0)

    به اشتراک بگذارید :

    Donbaler Donbaleh LinkPad Twitter Facebook Google Buzz Google Bookmarks Digg Technorati delicious