دیدن بهشت برزخی
«عَبْدُاللَّه بن سنان» یکی از یاران امام صادق(ع) ماجرای شنیدنی زیر را چنین بیان می دارد:
«از امام صادق(ع) پرسیدم: نهر کوثر چیست؟?
حضرت توضیحاتی داد؛ سپس فرمود: آیا دوست داری آن را ببینی؟
گفتم: فدایت شوم؛ آری. فرمود: دستم را بگیر تا از این شهر بیرون رویم.
امام پایش را به زمین کوفت؛ در این هنگام، پرده ملکوتی کنار رفت و عالم برزخی نمایان شد. وقتی چشم گشودم، نهری بسیار بزرگ دیدم که آغاز و پایانش پیدا نبود. از چشمه های آن، آب و شیر سفیدتر از برف و شراب نیکوتر از یاقوت روان بود.
گفتم: فدایت شوم؛ این نهر و چشمه ها از کجا می آیند(و به کجا می ریزند)؟
فرمود: این از چشمه هایی است که خدای تعالی در قرآن نویدش را داده است: چشمه ای از آب، چشمه ای از شیر، چشمه ای از شراب.
در کنار آن نهر، درختهایی دیدم که زیرسایه آنها حوریانی گیسو به سرآویخته، آرمیده بودند که هرگز بدین زیبایی کسی را در دنیا ندیده بودم!
حضرت به یکی از آنها اشاره فرمود(آب بده!) آن ماهرو، قدحی از آب پر کرد. حضرت، ظرف آب را از او گرفت و به من داد. هرگز ظرفی به آن زیبایی ندیده بودم و شربتی به آن گوارایی نچشیده بودم!
گفتم: فدایت شوم؛ چنین چیزهایی را نه دیده بودم و نه تصورش را می کردم.
حضرت فرمود: «این کمترین چیزهایی است که خداوند به پیروان ما نویدش را داده است و مؤمن هرگاه بمیرد، او را به این محل آورند. در باغستانهای اطراف، گردش می کند و از شرابهای اینجا می آشامد».
«بحار الانوار»، ج 6، ص 287
برچسب: ،